بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب روابط متکامل زن و مرد | صفحه ۳۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب روابط متکامل زن و مرد

بریده‌هایی از کتاب روابط متکامل زن و مرد

امتیاز:
۴.۲از ۱۵۷ رأی
۴٫۲
(۱۵۷)
مرد زندگی با کسی همراه می‌شود که به این مرد افتخار کند، نه آنکه وثاق و پیوندی را به گردن بگیرد که او را به دنبال بکشاند و در ذلت بنشاند. کسی که می‌خواهد در کلاس ازدواج بیاموزد، با کسی که می‌خواهد از توشهٔ ازدواج نواله بخورد و افتخار جمع کند، برابر نیستند. بیشتر آنچه که بدی و مشکل ازدواج قلمداد می‌شود، مثل سختی‌ها و برخوردها و توقع‌ها و انتظارها و درگیری‌ها و گرفتاری‌ها، در واقع همین بدی‌ها، خوبی و میوهٔ خوب ازدواج هستند. این آدمی است که باید از حادثه‌ها، از برخوردها و از درگیری‌ها بیاموزد
خاک‌پای‌دوست‌داران‌خدا
ـ برای رسیدن به آرامش زندگی و هدف سَکن و تعادل، بدگویی، بدبینی، بدخواهی و بدرفتاری، مزاحم است. شماتت و خشونت، آتش افروز است. تکرار و تذکر مداوم ملال آور است. برای آرامش، توقع کم، تحمل زیاد می‌آورد و توجه مناسب دو طرف و پذیرش دو طرف و همدلی و همکاری و همراهی و هماهنگی، با هم گره می‌خورند و در هم می‌بالند.
محمد مهدی
جامع‌اش هم همان نکتهٔ آخری بود که گفتم؛ بدانم که در شرایط گوناگون و احتمالات متفاوتی که اتفاق می‌افتد، چه عوامل متفاوتی می‌شود به کار گرفته شود. آموزش می‌خواهد، تجربه می‌خواهد، تدبر می‌خواهد.
فاطمه خسرو پور
یعنی تو بر دین ثبات پیدا می‌کنی. تزلزلی نداری. تو درها را زده‌ای، تجربه‌ها کرده‌ای، بن‌بست‌ها را دیده‌ای. با این مرحله است که به دین روی آورده‌ای، ثَبِّتْنا علی دینک.
fateme
خود را در یک محدوده هفتاد ساله‌ای ارزیابی می‌کند که در این هفتاد ساله، نه تنها دین زیاد است، بلکه حتی عقل و اندیشه و تعقل هم زیادی است.
fateme
نعمت‌های پنهان را به ولایت تفسیر کرده‌اند؛ به رنج‌ها و بلاهایی که نعمتند، تعلق‌های ما را می‌زنند، ضعف‌های ما را به ما نشان می‌دهند، وابستگی‌های ما را برمی‌دارند. حتی به بلاء هم نعمت گفته می‌شود. این است که در مرحله‌ای در برابر بلاء هم تو باید شاکر باشی.
fateme
آن چه من را به حرکت وادار می‌کند، علم به چیزی نیست، اضطرار به آن است. احتیاج به آن است.
fateme
به اندازه‌ای که توقع داشته باشی تحمل نمی‌کنی، می‌شوری، آشفته می‌شوی. ولی وقتی که توقع‌ها افت کرد تحمل‌ها زیاد می‌شود. ظرفیت‌ها می‌آید، ظرافت‌ها در برخوردها می‌آید. محبت‌ها می‌آید، مماشات می‌آید. مماشات یعنی با هم راه رفتن. مماشات مشی است، یعنی؛ با هم دست هم را بگیریم، قدم به قدم با هم راه برویم. او را به زمین نمی‌کشی. هُلش نمی‌دهی. رهایش هم نمی‌کنی. با او راه می‌روی. آن که قوی‌تر است باید این مراحل را طی بکند.
fateme
آنچه که به آدم‌ها تکامل می‌دهد و آنها را رشد می‌دهد و بهره‌مند می‌کند این است که در هر برخوردی بیاموزم که چگونه موضع گیری کنم و در هر موقعیتی چگونه با مسائل روبرو بشوم.
fateme
این یک اصل است، که برخوردها را محدود می‌کند، مگر آنجا که ضرورتی باشد و رجحانی و اهمیتی، که این اهمیت و رجحان و ضرورت، حتی به اسارت رفتن زینب عریان را، توجیه می‌کند. و ضربه خوردن فاطمه مدافع حق را توضیح می‌دهد. با چنین بینش و با چنین ملاک‌هایی است که می‌توانی این تفاوت‌ها را بفهمی، که اسلام نه تنها عمل که عامل‌ها و انگیزه‌ها را در نظر دارد. و با این ملاک‌ها و معیارها، احکامش را طرح می‌کند.
fateme
انسانی که خودش را هرز کرده و خوش بوده و کیف کرده، در واقع از آنجا لذت برده که نمی‌داند چه از دست داده، فقط حساب کرده که چه به دست آورده است. ما از حجم استعدادها و از عظمت خویش غافلیم و خود را جزء دارایی حساب نمی‌کنیم و این است که با لذتی که در عوض از دست دادن خویش و عمر و هستی خود بدست آورده‌ایم، سرخوشیم و سرشاد.
fateme
با این بینش دیگر هیچکدام از آن عذرها، رنگی نخواهد داشت، چون لباس بینش نمی‌آورد، ولی بینش‌ها تو را وادار می‌کنند که گردی بلند نکنی و دلی را به خود نگیری و سنگ راه نباشی.
fateme
اگر نقش من تحرک باشد و کار من حرکت، ناچار دنیا راه من خواهد بود و در این راه من نباید گردی به پا کنم و دلی را بگندانم و کسی را به خود جلب کنم و خودم را در چشم‌ها بنشانم. آنچه امروز آرزوی من و تمام همت مرا تشکیل می‌دهد، با این بینش، بزرگترین خیانت می‌شود و نابودی وجود من و نفی ارزش‌های جدیدی که به آنها راه یافته‌ام.
fateme
راستی خانمی که زندگی را جز این نمی‌داند که کار کند و حقوق بگیرد تا بتواند بهترین‌ها را تهیه کند و در بهترین‌ها آن را آماده کند و در بهترین‌ها از آن استفاده کند و نشان بدهد کسی که تمامی عمرش و عمق زندگیش همین چند انگشت گرفتن و دوختن و پوشیدن و نمایش دادن و جالب بودن و در چشم‌ها نشستن است، آیا می‌تواند که خودش را در لباس محبوس کند، و خودش را بپوشد؟ پوشش یعنی مرگ، یعنی تمام شدن، یعنی پوچ شدن و به بن‌بست رسیدن، که اینها جز سرگرمی و تنوع و لذت و نمایش و جالب بودن و در چشم‌ها و دل‌ها نشستن چیزی نمی‌خواهند، چون؛ خودشان را بیشتر از این نمی‌بینند و بالاتر نرفته‌اند.
fateme
دیات به ارزش انسانی مربوط نیستند و فقط اثر اجتماعی آن را کنترل می‌کنند و جبران می‌نمایند.
fateme
در حقوق اسلامی جرم دو اثر دارد؛ در هستی و در جامعه. حدود و دیات اثر جرم بر زندگی اجتماعی را کنترل می‌کند، نه اثر آن بر هستی و جهان را، که کیفر جرم در رابطه با این وسعت در این مرحله از زندگی انسانی مطرح نمی‌شود. مثلا کسی که رهبری را می‌کشد و یا یک موجود عادی را نابود می‌کند، از جهت جرم اجتماعی جز یک کیفر ندارد و کیفرها برابر است. ولی در آن بُعد و با آن بینش، کیفر جرم به مقدار اثری است که در هستی و در نسل‌ها باقی می‌گذارد.
fateme
اشتباه از اینجا برخاسته که ما برای دیات و خون بها، ارزش انسانی قائل هستیم، در حالی که دیه در رابطه با کارایی و ارزش اقتصادی است. به همین خاطر، اگر دو دست یک نفر را قطع کنند، دیهٔ آن برابر با کشتن و نابود کردن است و همین طور اگر دو چشم یا دو پا یا تخمدان‌ها یا گوش‌ها را ببرند، هر کدام برابر یا دیهٔ کامل حساب می‌شوند. این مسأله نشان می‌دهد که دیه ارزش انسانی را توضیح نمی‌دهد، که فقط در رابطه با کارایی و ارزش اقتصادی است. و از آنجا که کار مرد و مسؤولیت مرد بیشتر است و ارزش اقتصادی آن زیادتر است، ناچار دیهٔ این دو هم با هم تفاوت دارد.
fateme
اگر می‌بینیم که علی در نهج البلاغه توضیح می‌دهد که زن‌ها در سهم و در عقل و در ایمان ناقص هستند، این نقص عیب آنها نیست، چون؛ در بینش اسلامی مسائل به گونه‌ای دیگر مطرح شده‌اند و دارایی‌ها و تنگدستی‌ها نه اکرام هستند و نه اهانت که فقط ابتلاء هستند و درگیر ساختن.
fateme
در بینش اسلامی عمل و شغل ملاک ارزش نیست که عمل‌ها را با عامل‌ها و انگیزه‌هایش می‌سنجند، که؛ کل یعمل علی شاکلته؛ هر کس، عملش بر طبق نیتی است که به عمل شکل می‌دهد.
fateme
از آنجا که عمل بی‌نهایت رابطه دارد، ارزش عمل وابسته به بینشی است که تو از این رابطه‌ها داری.
fateme

حجم

۴۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

حجم

۴۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰
۵۰%
تومان