بریدههایی از کتاب تربیت کودک
۳٫۷
(۷۷)
آیا معلمی را به عنوان یک «شغل» همانند سایر شغلها، برای کسب درآمد گزیدهای؟ آیا در طلبِ یک کار به اصطلاح بیدردسر و با چند ماه تعطیلی با مزد و مواجب، بودهای؟ اگر چنین است، در خویش، تجدید نظر کن و مسئولیت خدایی و انسانیات را به خاطر آور، که تو همانند یک کارمند اداره نیستی.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
کودک انسان، مانند بچه سایر حیوانات نیست. فقط شکم و بدن نیست تا برای تولیدش منتظر درآمد و خوراک و لباس باشیم؛ همین که بودجه بود، قطارشان کنیم و همین که تنگدستی پیش آمد شعار بدهیم، اولاد کمتر، آسایش بیشتر...
امیری حسین
ما مسئولیم؛ چون داراییم. مسئولیت بر اساس توانایی است نه آگاهی؛ «لا یکلِّفُ اللهُ نَفْسآ اِلّا وُسْعَها.
امیری حسین
همین است که آخوند زادههای سنّتی زود رنگ عوض میکنند؛ چون آنچه را که یافتهاند جلوگیر اشکالها و انتقادها و دیدهای تیزِ دورههای بالا نیست و آنچه که جلوگیر است آنها سراغش را نمیگیرند و حتی زیر بارش میروند؛ چون خود را بینیاز و آگاه و عارف میدانند.
و همین است که فرزندان آنهایی که مذهبی نبودهاند هنگامی که به مذهب میرسند با شور و شوق عجیبی پیش میتازند و تا سر حدّ جان میایستند و چهها که نمیکنند و از چهها که نمیگذرند.
قضاوت این دو دسته در این است که یکی مذهب را به صورت سنّت گرفته و سپس اسیر ضد سنّتها شده است و دیگری لامذهبی را به صورت سنّتی فرا گرفته و سپس در مذهب، حرفهای نو و تازه و دیدهای وسیعتر و برداشتهای گستردهتری را به دست آورده است.
maryhzd
و توحید واقعی زمانی است که کارهای ما محرکی جز الله، نداشته باشد.
باید از خویش پرسید، به راستی محرک ما، برای تمام کارهایمان، خداست؟ عاملهای شرک، مشوق کارهای ما نبودهاند و نیستند؟
و عوامل شرک عبارتند از:
ـ هوسهای خودمان (نفس)
ـ حرفها و هوسهای مردم (خلق)
ـ جلوههای دنیا (دنیا)
ـ وسوسههای دشمن و طاغوتها و شیطان (شیطان)
maryhzd
برادر و خواهر معلم! در حالی که فرصتها چون ابر میگریزند و زمان همچون کودکان پابرهنه در کوچههای شهر میدود و ما در کار تماشای «خسران» خویش، در معاملهای که هر ثانیه، «هستی» را با «نیستی» مبادله میکنیم، آیا لحظهای اندیشیدهای؟ و با طرح چند سؤال از خویش، ابرهای بارور در گذر زمان را به «باریدن» و سیراب کردن، واداشتهای تا در بارش زلال آن به «رویش» و «فلاح» برسی؟ که... «که هستی»، «چه میکنی»، «برای که کار میکنی»، «چرا کار میکنی»، «در کجا هستی»، «به کجا میخواهی بروی»، «به کجا رسیدهای» و «به کجا رساندهای»؟!!
Fatemeh Asadi
مذهب هم جهت حرکت را نشان میدهد و هم آداب حرکت را نشان میدهد و هم عشق به حرکت را ایجاد میکند و هم پای دویدن را عطا میکند.
nazanin
یک نویسنده هنرمند باید آنقدر زرنگ و آگاه باشد که فقط با تصویرها و تقارن حادثهها، خواننده را روشن کند، نه این که او را داغ کند، بلکه او را روشن کند و شعلهور نماید. خواننده داغ زود سرد میشود، اما اگر روشن شد روشنگر خواهد بود و این روشنگری نباید با استدلال همراه باشد که جنبه علمی و فکری داستان سنگین شود، بلکه باید تصویرها جوری طرح شوند و سؤالهای حساب شده جوری در جای خود بنشینند که خواننده خود به استدلالها برسد و بیابد و بشناسد و معتقد شود و حرکت کند.
maryhzd
خود سازی نمیشود، مگر این که انسان، شهامت خود سوزی را بیابد و با دست توانای خویش شعلهای برافروزد، کثافتها و آلودگیهای وجودیش را بسوزاند و تولدی تازه بیابد.
مهدی
ملاک تحقیق، حقیقت است نه شخصیت. حق را به شخص نباید سنجید، بلکه شخص را به حق باید سنجید.
nazanin
حجم
۴۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۷۶ صفحه
حجم
۴۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۷۶ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰۵۰%
تومان