بریدههایی از کتاب انسان در دو فصل
۴٫۸
(۱۵)
تا کسی به مجموعه نظریهها و عقاید موجود از مسلمین و شرق و غرب مسلح نباشد و تا کسی بنبست مشکلات را تجربه نکرده باشد و نارساییها را در عمل ندیده باشد، نه ضرورت طرح این مباحث را میفهمد و نه تفاوتها و ما به الامتیاز و ما به الاشتراک مطالب را و ناچار بر سطح میلغزد و اگر پیش داوری و قضاوتهای پیش ساخته نداشته باشد و حرفها را به التقاط و انحراف نبندد، ناچار به پرگویی و لفاظی و هیجان پراکنی خواهد بست و دل خویش، راحت خواهد داشت.
Amir Hossine
خلاصه
تربیت بر شناخت و احساس و عمل اثر میگذارد و در این تأثیرها به علم هم خط میدهد، انگیزه و کیفیت کار و طرح جامع را پایه میگذارد و نیازها به تجربه و تجربهها به صنایع ساده و صنایع به جمع بندی علمی و گسترش علوم لازم در این مبادله زنده میانجامد. و تحمیل تخصصها و سنگینی رشتههای علمی کنار میرود. و امتحانها هم به سوی نشان دادن ابتکار و مهارت روی خواهند آورد.
محمد
هر چه در من اثر بگذارد، نشان میدهد که من همان قدر هستم.
خودشناسی یعنی همین جمع بندی و محاسبه؛ که «قَدْرُ الرَّجُلِ عَلی قَدْرِ هِمَّته
mohdiu
ذکر مبناست و رسول ذکر است، قرآن ذکر است، نماز ذکر است و آیات عالم، آیه و نشان و یاد آورند و ذکر هستند. و همین است که بر ذکر تأکید میشود نه بر تلقین، که صبح به صبح جلوی آینه با خودت پنجاه بار حرف بزنی که دیل کارنگی میفرماید من باید این چنین باشم.
mohdiu
ما زبان خودمان را گم کردهایم و میخواهیم با زبان دیگران فکری را بگوییم که خیال میکنیم فکر خودمان است. و این شدنی نیست؛ چون هر فکر با زبان خودش طرح میشود.
smoothybook
ما اگر در ادبیات داستانی و نمایشی بتوانیم به جای شعارهای سرد و یا تلقینهای پنهان، این احساس برخورد با مشکل و حل مشکل را به کودک و نوجوان بیاموزیم و توقع او را از دیگران به خودش بازگردانیم که دیگران هم بیش از او دستمایهای نداشتهاند، کار نو و ارزندهای را آغاز کردهایم.
کاربر ۱۵۲۱۳۲۷
عبودیت به سه اصل نیت و سنّت و اهمیت وابسته است و چه بسا من مشغول عبادت باشم ولی عبودیت نداشته باشم که مهمترین کار را در نظر نگرفتهام.
mohdiu
انسان با رسیدن به مرحله تسویه و بلوغ نیروها و استعدادهای خود، به ترکیب کاملی دست مییابد
محمدرضا کریمی
در ادبیات داستانی و نمایشی بتوانیم به جای شعارهای سرد و یا تلقینهای پنهان، این احساس برخورد با مشکل و حل مشکل را به کودک و نوجوان بیاموزیم و توقع او را از دیگران به خودش بازگردانیم که دیگران هم بیش از او دستمایهای نداشتهاند
mohdiu
دین آمده تا به عقل و قلب و تجربه انسان بدهد و بیاموزد و نیامده که از اینها عصا و ردا و دستار بگیرد.
mohdiu
آیا خیال میکنی کسی که این چنین کار میکند خسته میشود؟ اینها در متن خستگی شروع میکنند. نیروی آنها از وظیفه سرچشمه میگیرد نه از غریزه. اینها در عمل خسته و عمل زده نمیشوند،
کاربر ۴۵۱۵۳۸۰
در هنگام شک، اصول عملیه را دارد. استصحاب، برائت، احتیاط و تخییر قواعدی هستند که در بنبست شک و تردید راهگشا هستند.
کاربر ۴۵۱۵۳۸۰
سنگ نمیتواند بالا برود مگر به اندازهای که نیرو پشت سرش باشد. اما آنچه که ریشه دارد، رشد میکند و حتی سنگ و خاک و آسفالت را کنار میزند.
ما اگر سنگ باشیم، به اندازه فشاری که پشت سرمان است حرکت میکنیم
ketab baz**
پس رنجهای من شاهدان اندازه وجود من هستند و گواهان صادقی هستند که مرا به خودم نشان میدهند. و
ketab baz**
ارزش شهادت انسان، به اندازه شهادت اوست. ارزش خونها به اندازه ارزش بینشهاست. صداقت و شهادت این گونه نقد میخورد و جرم آنهایی که برای هیتلر با صداقت جان دادند بیشتر است.
Abdul_mahdi
پس رنجهای من شاهدان اندازه وجود من هستند و گواهان صادقی هستند که مرا به خودم نشان میدهند. و اگر من خودم را در مقایسه با اینها جلوتر و بیشتر میدانم، این رنجهای طبیعی، دیگر توجیهی برنمیدارند و به تدریج کنار میروند. گفتم به تدریج، چون آنچه ریشهدار است، به تدریج کنترل میشود و در عمل محدود میگردد. آنچه راحت فهم میشود، به همان راحتی عمل نخواهد شد.
Abdul_mahdi
حذر آن حالتی است که در هنگام دست زدن به یک سیم برق و یا راه رفتن در روی تیغ و شیشههای شکسته، احساس میکنید. وقتی که میخواهی پس از باران از جایی گل آلود بگذری چگونه دامن را بالا میگیری و آرام آرام حتی با نوک پا حرکت میکنی. چه احساسی داری که لباس تازه آلوده نشود و بر دامن شما گل نپاشد. انذار، این حالت را به دنبال میآورد و این حالت و دقت، عمل را بارور میسازد و عبودیت را شکل میدهد و شهود و تسلیم و تفویض را زمینه میسازد.
Abdul_mahdi
سرّ این نکته شاید در این باشد که عوامل تزکیه و آزادی انسان، عواملی که انسان را میرهاند و وابستگیها و کنشهای او را برمیدارد، متفاوت هستند؛ بعضیها پیش از تعلیم در انسان هستند و با ذکر بارور میشوند و بعضیها احتیاج به تعلیم و آموزش دارند و با تعلیم رسول در او شکل میگیرند.
Abdul_mahdi
حریتی که مهاجم را حتی اگر در عادتهای کودک رخنه کرده و در ناخودآگاه او نفوذ کرده باشد، بیرون بریزد و این بار تحمیلی را بیندازد و این برگهای زرد را بگذارد تا در او دوباره جوانهها و شکوفهها سبز شوند.
ف.کهن
پس رنجهای من شاهدان اندازه وجود من هستند و گواهان صادقی هستند که مرا به خودم نشان میدهند. و
ketab baz**
حجم
۵۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه
حجم
۵۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰۵۰%
تومان