بریدههایی از کتاب انسان در دو فصل
۴٫۸
(۱۵)
رنجهای من شاهدان اندازه وجود من هستند و گواهان صادقی هستند که مرا به خودم نشان میدهند.
nedaabadi
ما اگر سنگ باشیم، به اندازه فشاری که پشت سرمان است حرکت میکنیم، اما اگر همچون گیاه و همانند زرع روییدیم و ریشههای محکم و ثابت به دست آوردیم، دیگر از خاک سر بر آسمان میساییم؛ که «أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ. و مدام برگ و بار میآوریم؛ «تُؤْتِی أُکلُهَا کلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا.
Abdul_mahdi
مسأله این نیست که مسائل بد مطرح شدهاند، بر فرض خوب هم مطرح بشوند، مگر ظرف وجودی کودک چقدر گنجایش دارد و چقدر از دریا برمیدارد، چقدر میتوانی از خون حسین ویا اشک علی برای بچهها حرف بزنی؟
Abdul_mahdi
تدبیرها و دقتهای مربی و مشورت با کودک و واگذار کردن مسئولیتها و چشمپوشی از ضعفهای ناخواسته آنها و تو سری نزدن و حتی کوچک جلوه دادن خسارت و ضررهای وارده از ناحیه کودک میتواند شهامت اقدام و شخصیت برخورد و قدرت تحمل مسئولیتها و تصمیم جبران شکستها و ضعفها را در کودک زنده کند و همان طور که گذشت میتواند راز شخصیت و حریت و تفکر را به کودک بیاموزد و او را در برابر هجوم دیگران واکسینه کند و مصونیت ببخشد.
Abdul_mahdi
حریتی که مهاجم را حتی اگر در عادتهای کودک رخنه کرده و در ناخودآگاه او نفوذ کرده باشد، بیرون بریزد و این بار تحمیلی را بیندازد و این برگهای زرد را بگذارد تا در او دوباره جوانهها و شکوفهها سبز شوند.
ف.کهن
خلاصه
تربیت بر شناخت و احساس و عمل اثر میگذارد و در این تأثیرها به علم هم خط میدهد، انگیزه و کیفیت کار و طرح جامع را پایه میگذارد و نیازها به تجربه و تجربهها به صنایع ساده و صنایع به جمع بندی علمی و گسترش علوم لازم در این مبادله زنده میانجامد. و تحمیل تخصصها و سنگینی رشتههای علمی کنار میرود. و امتحانها هم به سوی نشان دادن ابتکار و مهارت روی خواهند آورد.
میثم
اخلاق اسلامی پیش از آن که بتها را از دست بیرون بیاورد، از دل بیرون میکند و پیش از آن که حالتهای خوش و کارهای شیرین را در دل بنشاند، انسان را به ذلّتی باطنی میرساند که غرور و رضایت و توقع را در او میشوراند که در دعای مکارم است:
«لاتُحْدِثْ لِی عِزّآ ظاهِرآ إِلّا أَحْدَثْتَ لِی ذِلَّةً بَاطِنَةً عِنْدَ نَفْسِی بِقَدَرِهَا.
میثم
به خاطر ناهماهنگی این دو خصلت رونده و ایستاست. یکی در راه ایستاده و صدّ راه کرده و دیگر میخواهد حرکت کند. «قتال فی سبیل الله» این نکته را دارد. اینها که در راهند و در صراطند با آنها که ایستادهاند درگیرند؛ که ایستادن در این کاروان پویا، کمتر از عقب گرد نیست.
میثم
ذکر، تزکیه، تعلیم، روش تربیت اسلامی است.
میثم
دوره تسویه انسان از بلوغ به بعد شروع میشود و این بلوغ را با بلوغ تقویمی و بلوغ اندامهای انسان نباید اشتباه کرد. در این آیه هست: «حَتّی اِذا بَلَغُوا النِّکاحَ فَأِنْ آنَسْتُم مِنْهُمْ رُشْدآ فَادْفَعُوا اِلَیهِم أَموْالَهُم.
بلوغ نکاح و شکوفایی اندامهای جنسی و شکوفایی عاطفی و روانی، با رشد تفاوت دارد. چه بسا که بالغی سفیه و یا مجنون باشد؛ یعنی ازاین نیرو به طور کامل یا نسبی محروم باشد.
درباره موسی آمده:
«وَ لَمّا بَلَغَ اَشُدَّهُ وَ اسْتَوی آتَیناهُ حُکمآ وَ عِلْمآ. بلوغ اشد، رسیدن به کمال و قوت در تمامی نیروها واستعدادهاست. و این همان مرحله تسویه است.
میثم
گذشته از نقطه ضعفها و علاقهها و نفرتهای مقطعی و موقّتی کودک، میتوان در او از احساسات و عواطف عمیقتری استفاده کرد. احساس تقلید و یا رقابت و یا ترس و عشق و یا مقبولیت و یا مسئولیت و شخصیت و یا همدردی و همکاری و یاترحم و یا غرور او میتواند راه نفوذ مناسب و روش جذب خوبی باشد، به شرط این که با این عوامل فقط خصلتها و حالتها را منتقل نکنیم و شخصیت و حریت و تفکر را به کودک هدیه کنیم. و به شرط این که تقلید همراه خشونت و رقابت به تحقیر نینجامد واز هر کدام از این عواطف به اندازه و در هنگام مناسب استفاده بشود.
این دو شرط، شرطهای اساسی و مهمی هستند.
میثم
همان طور که نقطه ضعفهای کودک او را ذلیل میکند، نقطه ضعفهای مربی هم او را ناتوان میسازد و کودک باهوش را بر او مسلط مینماید. هنگامی که پدر و مادر و یا مربی از فریاد کودک و یا آبروریزی او و یا امساک از خوردن و نوشیدن او و یا از قهر و بیاعتنایی او عاجز میشوند، نمیتوانند توقع کنترل و یا تربیت کودک را داشته باشند؛
میثم
اگر ما بتوانیم به جای این خصلتها و ارزشها، شخصیت و حریت و تفکر را در کودک پایه بگذاریم کار بزرگی کردهایم؛ شخصیتی که کودک را در برابر هجومها مسلط کند و به دیگران اجازه ندهد که به جای او تصمیم بگیرند و با دستور و یا نصیحت و دلسوزی بر او تحمیل کنند. و حریتی که مهاجم را حتی اگر در عادتهای کودک رخنه کرده و در ناخودآگاه او نفوذ کرده باشد، بیرون بریزد و این بار تحمیلی را بیندازد و این برگهای زرد را بگذارد تا در او دوباره جوانهها و شکوفهها سبز شوند. و تفکری که بتواند لباس تازهای برای او دست و پا کند و اندام عریان او را بپوشاند.
میثم
ما اگر سنگ باشیم، به اندازه فشاری که پشت سرمان است حرکت میکنیم، اما اگر همچون گیاه و همانند زرع روییدیم و ریشههای محکم و ثابت به دست آوردیم، دیگر از خاک سر بر آسمان میساییم؛ که «أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ. و مدام برگ و بار میآوریم؛ «تُؤْتِی أُکلُهَا کلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا.
Abdul_mahdi
با برخوردهای سطحی، روایات بزرگی به ابتذال کشیده میشود و در بنبست برداشت سطحی ما اسیر میگردد.
mohdiu
معتقدند باید بچهها را از کودکی پر کرد و آموزش داد و قهرمانهایش را به گوشش خواند، ما هم بخواهیم که قهرمانهایی همچون حسین و یا همچون علی اکبر و قاسم را به عنوان درسهای تربیتی بچهها در همین دورهها به آنها معرفی کنیم و پافشاری کنیم، فردا باید منتظر ظهور نفرتشان باشیم؛ چون این درسهای بزرگ آن قدر کوچک نیستند که ذهن بزرگان ما تحمل تمامی ابعاد آن را داشته باشد، مثلا مصیبت حسین را چگونه برای بچهها بازگو میکنیم که راستی مصیبت حسین باشد.
mohdiu
حجم
۵۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه
حجم
۵۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰۵۰%
تومان