بریدههایی از کتاب نامه های بلوغ
۴٫۶
(۱۰۳)
حتّی اگر بقّال هستی، پیش از آنکه پاکت را پر کنی، باید به مغز و قلب او هم رزقی داده باشی و درس انسانیت و ایثار و صفا را به او آموخته باشی و سعی کن آموزگار کلاسهایی باشی، که آموزگار کمتر دارد و مشکلات بیشتر؛ چون کارهای مانده، اهمیت زیادی دارند و کارهای بزرگ، در گرو آنها هستند.
🌱ehsan
امیرالمؤمنین علی میفرماید: هرگاه به من دو کار روی میآورد، به آن میپرداختم که برای خدا محبوبتر بود. و اگر برابر بودند، به آن مشغول میشدم که بر من سنگینتر و مشکلتر بود.
🌱ehsan
تو همیشه حساب سازمان و حساب شخص و حساب عمل را از یکدیگر جدا کن؛ که این سه، هر کدام معیار نقد جدا و روش نقد مجزّا دارند.
بر چرخ زمان
که شیطان به اندازهی ارزش نعمتها، در آنها وسوسه دارد و تو میتوانی در هر کاری از مقدار وسوسهی شیطان، ارزش و اهمیت آن را حدس بزنی
بر چرخ زمان
محدودیت در محیط، باعث رنج است؛ هیچ جوجهای در پوست خود نمیگنجد. دنیای بزرگ، برای انسانی که رشد کرده و فائز شده و سر برآورده و از خوض و فرو رفتن نجات یافته، تنگ است. این دنیا، مثل شکم مادر برای بچه است. بچه نمیتواند در همان دنیای رحم بماند و ادامهی خود را رها کند.
z.rahbar
عزیز مهربانم! اگر تو به خواهر کوچک و یا فرزند محبوبت فرصت ندهی که ظرف بشوید، که جارو کند، که حتّی با خرابکاری و زحمت زیادی، کار را بیاموزد و شهامت عمل کردن و جرأت اقدام را تجربه کند، ناچار در هنگام بلوغ و در کورهی حوادث هم، زبون و ترسو و بیشخصیت میتواند بماند.
Chamran_lover
مولای تو میگوید: «شُغِلَ مَنِ الْجَنَّةُ وَالنّارُ أَمامَهُ»؛ آن کس که بهشت و جهنّم، در هر لحظهی او نهفته است؛ کسی که هر نگاهش، هر تصمیمش و هر اقدامش، بهشت و یا جهنّم را به دنبال میکشد، بیکار نیست
:)
درد و رنج، عامل حرکت است
:)
که عوامل راحتی من در کنار رنجها و فشارها، چند چیز است؛ یکی همین تضرّع و اتّصال، آنهم بدون توقّع اجابت و انتظار برآورده شدن دعا. و دیگری محبّت و خدمت مختصر به پدر و مادر و سومی، همین رفت و آمدها و بدون تکلّف و فشار برخورد کردن، که این هر سه، عامل مؤثری در راحتی و یسر زندگی من بودهاند.
:)
و بیجهت نیست که امام حسین در دعای عرفه میخواهد: «اَوْقِفنی عَلی مَراکزِ اِضْطِراری»؛ خدایا مرا به مرکزها و ریشههای اضطرار و بیچارگیم واقف کن؛ که این اضطرار و این توسّل و تضرّع و اعتصام و چنگ زدن، باعث عصمت و نجات تو از آفتهاست و همراه معرفت و ایمان و تقوا، میتواند حتّی هنگام عجز، تو را راه ببرد.
:)
خدا هست؛ چون انسان سیراب نمیشود؛ و جهنّم هست؛ چون عطش سوزان است و عطشان بیآرام است و بیآرامی، جهنّم است. ذکر خدا، لقاء خدا و رضوان خدا، اینها آب زندگی انسان و حیات قلب او و امین وجود او هستند.
:)
همین سوز عطش و رنج فراق است، که علی در دعای کمیل میفرماید: «بر فرض بر عذاب شکیبا شوم، چگونه بر فراق و جدایی تو شکیبایی کنم؟»
:)
تمامی هستی به تو منتهی میشود و تو باید به خدای هستی منتهی شوی:اِنَّ اِلی رَبَّک الْمُنْتَهی»
:)
در برابر شبههها و وسوسهها مسلّح باشی؛
:)
یک بار از مادر متولّد شدی و این بار باید از خودت بیرون بیایی؛ از نَفس، از غریزهها، از عادتها متولّد شوی؛ که عیسی میگفت: «لا یلِجُ فِی الْمَلَکوتِ مَنْ لایولَدُ مَرَّتینِ»؛ کسی که دو بار متولّد نشود، به ملکوت خدا راهی ندارد.
:)
مؤمن عاشق، اینقدر فرصت سرگرمی ندارد.
:)
سعی کن آموزگار کلاسهایی باشی، که آموزگار کمتر دارد و مشکلات بیشتر؛ چون کارهای مانده، اهمیت زیادی دارند و کارهای بزرگ، در گرو آنها هستند.
Razieh
در مرحلهی عمل هم، باید اهمیتها را درنظر بگیری. و اگر در اهمیت برابر بودند، به آنکه فشار بیشتر دارد و با هوای نفس تو نمیخواند بپردازی؛ که امیرالمؤمنین علی میفرماید: هرگاه به من دو کار روی میآورد، به آن میپرداختم که برای خدا محبوبتر بود. و اگر برابر بودند، به آن مشغول میشدم که بر من سنگینتر و مشکلتر بود.
Razieh
دنیا عشرتکده و آخور و خوابگاه نیست، که کلاس و کوره و راه است. کلاسی است که میآموزد و کورهای است که میسوزاند و خالص میکند و راهی است که در خود نگاه نمیدارد و آرام نمیگذارد.
وحید ولی
به فیلم کمدی نگاه میکنی و از کلمهی رمز «بوی باران میآید، بد جوری بوی باران میآید» به خنده افتادهای. و من گریانم که خندههای من و تو و سرور و ابتهاج ما از چیست؟ و سرگرمیهای من و ما با چیست؟
این نکته را مینویسم تا بعدها برای تو توجّهی باشد، که مؤمن عاشق، اینقدر فرصت سرگرمی ندارد.
مهر دلدارها
حجم
۱۸۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۱۸۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان