بریدههایی از کتاب نامه های بلوغ
۴٫۶
(۱۰۳)
پسرم محمّد! تو در این زمانه و در این سرزمین ـ این زمانهی تاریک و این زمین شلوغ ـ اگر بخواهی که کف حادثهها نشوی و حادثهساز باشی، باید بینات، کتاب و میزان را داشته باشی و با این سه وسیله، در تمامی جریانهای فکری و سیاسی و اجتماعی، در برابر فریبها و شیطانها، قائم و بر پا باشی، آنهم قائم به قسط و بر روی ساقهها و ریشههای محکم؛
جوان خراسانی | javan khorasani
گفت: تو به پدرانت افتخار میکنی؛ اما من، فرزندانم به من افتخار خواهند کرد. تو پایان افتخارات گذشته هستی و من آغاز فردا...
جوان خراسانی | javan khorasani
کسی که به آنچه آموخته، عمل کند، خدا به او، آنچه را که نمیتوانست بیاموزد، میآموزاند.
f.r
رزق سالکی که بر حق تکیه دارد، «مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِب» عنایت میشود؛ چون آنجا که تو از ممرّ معینی و شخص معینی رزق بگیری، به او وابسته میشوی و بر او تکیه میکنی. این از الطاف پنهان حقّ است که میفرماید: «مَنْ یتَّقِ اللّهَ یجْعَلْ لَهُ مُخْرَجآ وَیرزُقْهُ مِنْ حَیثُ لایحْتَسِبُ. وَمَنْ یتَوَکلْ عَلی اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ انَّ اللّهَ بالِغُ اَمْرِهِ قَدْ جَعَلَاللّهُ لِکلِّ شَیءٍ قَدْرآ».
f.r
این، قرآن است که میگوید: «لَیسَ لِلاِنْسانَ اِلّا ما سَعی». سعی، تنها دارایی ماست و سعی، با عمل تفاوت دارد. سعی، نسبتِ عمل با قدرت و توانایی انسان را با خود دارد. کسی که از سرمایهاش بخشیده، با کسی که از نانش کم کرده و بخشیده است، برابر نیستند. گرچه عملها و حجم عمل آن ثروتمند زیادتر است، ولی سعی او اندک است. و آنچه برای انسان میماند، سعی است، نه عمل
f.r
در این راه بلند، نمیتوان نشست و آرام بود و نمیتوان به کهولت رفت و مضطرب بود و نمیتوان با شتاب از مسیر بیرون زد. باید سعی، سرعت و اعتدال را با هم داشت. آنچه از تو میخواهند، عمل نیست، که سعی است و این سعی باید در لحظهی مناسب، تحقّق بیابد و از حدود خارج نشود.
f.r
تمامی هستی، معجزهای است که ما با آن مأنوس شدهایم و تمام معجزات، طبیعتهایی است که هنوز با آنها آشنا و مانوس نشدهایم. طبیعت، معجزهی مأنوس و معجزه، طبیعتِ مجهول و نامأنوس است.
کاربر ۴۲۹۷۱۹۷
که شیطان از گذشته و حزنهای تو، که چرا فقیر بودیم و دست خالی بودیم و چه و چه نداشتیم، بر تو میتازد؛ همانطور که از آینده و ترسهای تو، تو را به اسارت میکشد. این حزن و خوف، دو راه اوست.
فانوس
با قرآن کمبودی نخواهد بود و بدون آن، بینیازی برای هیچکس فراهم نخواهد شد. از قرآن، برای دردهای خود درمان بخواهید و از آن برگرفتاریهای خود کمک بگیرید
فانوس
تمامی زندگیها و تمام آدمها، از زن ومرد و محروم و بهرهمند، با رنجهایی همراه هستند. داشتن و نداشتن، هر دو رنج است. داشتن، غصّهی جدایی را دارد و نداشتن، تلخی محرومیت و زخم تحقیر و سرشاری و کامروایی هم، رنج پوچی را دارد و درد بیدردی؛ که دل آدم، از دنیا بزرگتر است.
دل ما، از تمامی هستی، بزرگتر است.
فانوس
دل آدمی، بزرگتر از این زندگی است. و این، راز تنهایی اوست. او چیزی بیشتر از تنوع و عصیان را میخواهد. او محتاج تحرّک است و حرکت، با محدودیت سازگار نیست، که محدودیتها، عامل محرومیت و تنهایی ماست.
زینب
بابا! در این نکته تأمل کن، ببین در برابر آنچه بهدست میآوری، چه از دست میدهی. در این محاسبه، خودت را در نظر بگیر. تمام باخت ما از اینجاست که خودمان را به حساب نمیآوریم! فقط حساب میکنیم چه بهدست آوردهایم و نمیبینیم چه از دست دادهایم. آنچه افتخار پیرزنهای مهربان و ساده و بیتوجّه است، همان رنج و غصّهی تاجری است که میداند چه از دست رفته و از جلوههای بدست آمده مغرور نمیشود.
Abdul_mahdi
در این نکته تأمل کن، ببین در برابر آنچه بهدست میآوری، چه از دست میدهی. در این محاسبه، خودت را در نظر بگیر. تمام باخت ما از اینجاست که خودمان را به حساب نمیآوریم!
نرگس
«شُغِلَ مَنِ الْجَنَّةُ وَالنّارُ أَمامَهُ، ساعٍ سَریعٍ نَجی و طالِبٌ بَطِی رَجا مُقَصِّرٍ فی النّارِ هَوَی». تنها، نجات برای کسی است که سعی و سرعت و اعتدال را دارد.
بر چرخ زمان
سعی، نسبتِ عمل با قدرت و توانایی انسان را با خود دارد.
بر چرخ زمان
تو یک بار از مادر متولّد شدی و این بار باید از خودت بیرون بیایی؛ از نَفس، از غریزهها، از عادتها متولّد شوی؛ که عیسی میگفت: «لا یلِجُ فِی الْمَلَکوتِ مَنْ لایولَدُ مَرَّتینِ»؛ کسی که دو بار متولّد نشود، به ملکوت خدا راهی ندارد. و پس از این تولّد، باید تولید کنی و زاد و ولد کنی که تنها نمانی و در تنهایی هم مأنوس باشی.
فاطمه بلالی
دلیل وجود خدا، این جای خالی او و این عطش عظیم توست، که با تمامی هستی سیراب نمیشود
میلاد
صالحِ مصلح، دو خصوصیت و دو مسؤولیت هر مؤمن آگاه است.
شادی
بابا! در این نکته تأمل کن، ببین در برابر آنچه بهدست میآوری، چه از دست میدهی. در این محاسبه، خودت را در نظر بگیر. تمام باخت ما از اینجاست که خودمان را به حساب نمیآوریم! فقط حساب میکنیم چه بهدست آوردهایم و نمیبینیم چه از دست دادهایم.
حُسنیه'
داشتن و نداشتن، هر دو رنج است. داشتن، غصّهی جدایی را دارد و نداشتن، تلخی محرومیت و زخم تحقیر و سرشاری و کامروایی هم، رنج پوچی را دارد و درد بیدردی
🌱ehsan
حجم
۱۸۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۱۸۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان