بریدههایی از کتاب کوچولوی اضافی
۳٫۴
(۱۳۱)
چند دقیقه بعد، دکتر بیهوشی اومد. وقتی وارد اتاق شد، یه نگاهی به چشمهای معین کردم و سعی کردم تشخیص بدم چه حسی داره. فکر میکردم باید حس بدی داشته باشه از اینکه در حضورش یه دکتر مرد من رو تو اون وضعیت میدید. آخه پشت من کاملاً باز بود، از گردن تا کمر. درسته که دکتر محرمه و از لحاظ شرعی مشکلی وجود داشت نداشت، اما فکر میکردم که هیچ مردی از این وضعیت خوشش نمیآد.
s.latifi
دخترم رو از روی چندین لایه پوست و گوشت نوازش کردم و توی دلم بهش گفتم:
ـ عزیزم دوستت دارم. هر جوری که باشی، هر اتفاقی هم که بعداً برات بیفته، تمام دنیا هم که بهت پشت کنه، یکی اینجا هست که عاشقته.
zainab-d
وقتی همهچیز بر وفق مراده، حرف زدن از چیزهای قشنگ خیلی آسونه و گوش دادن به حرفهای قشنگ بقیه هم خیلی لذت بخشه؛ اما وقتی یه مشکلی تو زندگیت هست و حالت خوب نیست، حرفهای قشنگ نه تنها حالت رو خوب نمیکنه که هیچ، بدتر هم کنه.
محمدحسین
«آغوش تو آرومترین جای زمینه»؛
~sahar~
«جز راست نباید گفت، هر راست نشاید گفت.»
aysan
حس زنانهشون به حس فامیل شوهر بودنشون غلبه میکرد.
farzanepoursoleiman
به وسطهاش که رسیدم، از همون یه اپسیلون عربیای که بلدم فهمیدم که آیهای که داشتم میخوندم معنیاش به بارداری مربوط میشه. توش کلمه «ارحام» بود و ارحام جمع رحم هست. کنجکاو شدم و معنی کل آیه رو خوندم. معنیاش تقریباً تو این مایهها بود: «فقط خدا میداند که بچههایی که در رحمها هستند دختر هستند یا پسر و آیا سالم هستند یا نه.»
تو دلم به خدا گفتم: «خدایا، ببخشید ها. من عذر میخوام. ولی این آیه در مورد همون هزار و چهارصد سال پیش صدق میکنه. الآن علم آنقدر پیشرفت کرده که هم جنسیت جنین رو میفهمن هم سالم بودنش رو.»
s.latifi
من با اون شکم گنده با تاکسی رفتم و برگشتم. با آژانس هم نه، با تاکسی.
farzanepoursoleiman
«اجل برگشته میمیرد، نه آن بیمار سخت»
aysan
ـ عزیزم دوستت دارم. هر جوری که باشی، هر اتفاقی هم که بعداً برات بیفته، تمام دنیا هم که بهت پشت کنه، یکی اینجا هست که عاشقته.
melina
«جز راست نباید گفت، هر راست نشاید گفت.»
anisa tahmasbi
«درد حریف ما نشد، غصه به کار ما نبود».
aysan
میدونستی امروز کریسمسه؟ من اینرو به فال نیک میگیرم. بچهای که تو روز به این خوبی متوجه اومدنش شدیم حتماً قدمش خیره.
خیلی رک زد تو ذوقم:
ـ چه ربطی داره؟ اگر مثلاً روز رحلت پیامبر یا شهادت یکی از امامها میفهمیدی بارداری، میگفتی این حرفها خرافاته؛ اما حالا که تو یه روز خوب متوجه شدی، اینطوری میگی.
حرفش منطقی بود. ما آدمها دوست داریم اتفاقات رو اون طور که خودمون دوست داریم تعبیر کنیم. حرفش منطقی بود اما من دوست داشتم اون طور که دلم میخواست فکر کنم. دوست داشتم این همزمانی رو به فال نیک بگیرم.
میم.قاف
«هر اتفاقی که تو این دنیا میافته یه دلیلی داره. حالا ما چه اون دلیل رو متوجه بشیم چه نشیم، نباید در موردش چون و چرا کنیم. اصلاً نباید سعی کنیم باهاش بجنگیم.
~sahar~
من تعجب میکنم از آدمهایی که فکر میکنن هر کس زایمان طبیعی میکنه به خاطر هزینهاش هست. یک درصد هم فکر نمیکنن که خیلیها دوست دارن طبیعی زایمان کنن چون هم برای مادر هم برای بچه مزایای زیادی داره. یه اتفاق بدی که الآن داره تو جامعه میافته اینه که سزارین تبدیل شده به نشانه تشخص. خیلیها برای اینکه متشخص به نظر برسن سزارین میکنن. درحالیکه حتی اگر آنقدر سطحینگر باشیم که میزان پول خرج کردن رو نشونه تشخص بدونیم، باز هم سزارین نمیتونه نشانه تشخص باشه
Z.SH
گور بابای حرف مردم.
~sahar~
وقتی همهچیز بر وفق مراده، حرف زدن از چیزهای قشنگ خیلی آسونه و گوش دادن به حرفهای قشنگ بقیه هم خیلی لذت بخشه؛ اما وقتی یه مشکلی تو زندگیت هست و حالت خوب نیست، حرفهای قشنگ نه تنها حالت رو خوب نمیکنه که هیچ، بدتر هم کنه.
معجزه ی سپاسگزاری
«چیزی به اسم شانس وجود نداره. هر اتفاقی که برای ما میافته یه دلیلی داره»
aysan
«درد حریف ما نشد، غصه به کار ما نبود».
ماریا
اما نزدیکترین آیه به این جمله آیه هشت سوره رعد هست که الهی قمشهای اینطوری ترجمهاش کرده: «تنها خدا میداند که بار حمل آبستنان عالم چیست و بار رحمها چه نقصان و چه زیادت آرد و مقدار همهچیز در علم ازلی خدا معین است.»
parisa
حجم
۱۵۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
حجم
۱۵۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان