بریدههایی از کتاب خودت را به فنا نده
۳٫۸
(۷۸۳)
افکارمان بهقدری قدرتمند است که دائماً ما را بهسمت اهدافمان هل میدهد
من زنده ام و غزل فکر میکنم
تو درقبالِ یک سری مشکلات و مسائل که درحالحاضر وجود خارجی ندارند، حساس و زودرنج میشوی، و شروع میکنی به غرزدن، انتقادکردن، عصبانیشدن، و همچنین رنجکشیدن از جزئیترین مسائل. در گذر زمان، این موضوع را ثابت میکنی و ارتباط برقرارکردن به نتیجهٔ واضح، نهایی و طبیعی خود میرسد. چه میشود اگر این همان چیزی باشد که برایش بیتاب شدهای تا در آن به پیروزی برسی؟
من زنده ام و غزل فکر میکنم
بهجایِ اینکه افسوس داشتههای دیگران را بخوری، بهتر است روی چیزهایی تمرکز کنی که برای خودت و زندگیات مهم و ارزشمند است.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
ما عادت کردهایم اتفاقها و امور زندگی را در ذهنمان بزرگتر از چیزی که هستند بسازیم.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
مردم جامعهٔ ما با کلّه هجوم میآورند بهسمتِ ثروتمندتر، باهوشتر، زیباتر، شادتر یا قویتربودن، و ما تواناییمان را برای آنکه خودِ واقعیمان باشیم از دست دادهایم. گم کردهایم که آزادانه زندگی را نفس بکشیم و مسیر و راه خودمان را انتخاب کنیم، بهجایِ آنکه انتظارها و توقعهای جامعه و خانواده را به دوش بکشیم و برآورده کنیم. خب، همهٔ اینها چه بهدنبال دارد؟ بله! قطعاً ناامیدی شدید و نرسیدن به کمال انسانی.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
هرگز نباید نگران این باشی که به کجا میروی. نباید نگران باشی که چقدر از مسیرت باقی مانده است. بهاینترتیب تو موانع و مشکلاتت را دوست خواهی داشت، بهجایِ اینکه از آنها فرار کنی، چون این موانع هستند که کلید موفقیت و رشد تو خواهند بود. فقط هر بار یک قدم بردار.
و اگر با مانعی در مسیر پیشرفتت برخورد کردی یا بر آن غلبه کن یا آن را دور بزن. بههرصورت به مسیرت ادامه بده.
عزم و اراده به این معنی نیست که سراسیمه بهسمتِ هدفت یورش ببری، به این معنی نیست که هر طرف دلت خواست راهت را بگیری و بروی. عزم و اراده باید با اقداماتی متمرکز و تعیینشده همراه باشد و بارها و بارها تکرار شود.
تو با مشت به دیوار آجری ضربه نمیزنی چون دستت خونی و کبود میشود. تو از چکش و قلم استفاده میکنی و با روشی مشخص، ذرهذره دیوار را میکَنی تا درنهایت سوراخی در آن ایجاد کنی.
علی خجسته فر
«این کتابْ سیلیِ دنیاست تا بیدار شوی و تواناییهایت را کشف کنی، خودت را به فنا ندهی و بهترینِ خودت در زندگی باشی.»
darchin
گاهی اظهار بیمیلی، به همان اندازهٔ بیانِ مشتاقبودن میتواند قدرتمند و تأثیرگذار باشد.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
خودت اینطور فکر کنی: «وای خیلی سخته، اگه بهموقع تمومش نکنم چی؟» و به تمام اتفاقهای ناجوری هم که شاید م
کاربر ۲۷۷۹۱۶۵
«تقدیرْ افراد مشتاق را هدایت میکند و اشخاص بیمیل را دنبال خود میکشد.»
من زنده ام و غزل فکر میکنم
تفاوت بین «من مصمم هستم» و «من میخواهم مصمم باشم»، از زمین تا آسمان است. یکی از اینها، مربوط به لحظههای اکنونِ زندگیات است، و دیگری بیشتر از اینکه به اکنونِ تو مربوط باشد، به آینده پیوند میخورد.
تمام این موارد تو را ملزم میکنند که جسورانه صحبتکردن را در زندگی روزمره امتحان کنی، و وقتی میخواهی با لحن داستانگونه حرف بزنی، جلوی خودت را بگیری.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
خودگوییهای درونیِ جسورانه زمانی صورت میگیرند که تو به انجام آن عمل در همان زمان ادعا داشته باشی، دقیقاً همان لحظه، و همانجا؛ با لحنِ «من .... هستم»، یا «من .... اعتقاد دارم»، یا «من .... میپذیرم» یا «من .... ادعا دارم»، تمام اینها قدرتمند هستند و خیلی بهتر از الگوهای داستانگونه مانند «من میخواهم ....» یا «من قصد دارم ....» جواب میدهند.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
حتی متوجه این قضیه نیستیم که با پسماندهٔ درگیریهای فکریمان که حتی از ملایمترین خودگوییهای منفی ایجاد میشوند، چه بلایی سرِ خودمان میآوریم.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
مرز بین موفقیت و شکست
«اگر احساساتْ متأثر از تفکر باشد، پس میتوان با کنترل دقیقِ افکار دیگران، یا با تغییر خودگوییهای ذهنی که خالق احساسات هستند، احساسات افراد را تحتِ تسلط درآورد.»
من زنده ام و غزل فکر میکنم
خبر خوب این است که مطالعات و تحقیقات، بهاثبات رساندهاند که خودگوییهای ذهنیِ مثبت، میتواند روحیهٔ فرد را بهطور چشمگیری بهبود بخشد، اعتمادبهنفسش را تقویت کند، بهرهوریاش را افزایش دهد و مزایای خوب دیگری هم بههمراه داشته باشد؛ خیلی بیشتر از این حرفها.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
«شرایطْ مرد نمیسازد؛ فقط او را به خود بازمیشناساند.»
اپیکتتوس
کاربر ۲۰۰۶۸۲۸
بیشتر اوقات، افراد وقت خود را برای رسیدنِ سوارهنظام صرف میکنند، درحالیکه نمیدانند خودشان همان سوارهنظاماند.
Negar
رواقیانی همچون آئورلیوس اعتقاد داشتند که رویدادهای بیرونی هیچگونه قدرت و اختیاری بر ما ندارند. این خودِ ما هستیم که حقیقت وجودمان را با ذهنمان میسازیم.
کاربر ۲۰۰۶۸۲۸
فیلسوف بزرگ، مارکوس آئورلیوس که یکی از امپراتوران روم باستان بود، گفت: «وقتی زندگی روی تلخش را به تو نشان میدهد، این، نهتنها "بدشانسی" تو نیست، بلکه با تحمل آن، "با شایستگی" به "سعادت" خواهی رسید. البته این قانون را با گذر زمان و در آینده درک خواهی کرد.»
کاربر ۲۰۰۶۸۲۸
خبر خوب این است که مطالعات و تحقیقات، بهاثبات رساندهاند که خودگوییهای ذهنیِ مثبت، میتواند روحیهٔ فرد را بهطور چشمگیری بهبود بخشد، اعتمادبهنفسش را تقویت کند، بهرهوریاش را افزایش دهد و مزایای خوب دیگری هم بههمراه داشته باشد؛
کاربر ۲۰۰۶۸۲۸
حجم
۱۰۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۱۰۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
قیمت:
۳۳,۰۰۰
۲۳,۱۰۰۳۰%
تومان