بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تولستوی و مبل بنفش | صفحه ۱۰۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب تولستوی و مبل بنفش

بریده‌هایی از کتاب تولستوی و مبل بنفش

نویسنده:نینا سنکویچ
مترجم:لیلا کرد
امتیاز:
۳.۸از ۵۶۵ رأی
۳٫۸
(۵۶۵)
«بله نینا؛ زندگی سخت، ناعادلانه و دردناک است؛ اما تضمین می‌کند -صددرصد و بی‌هیچ شک و شبهه‌ای- که در لحظاتی غیرمنتظره و ناگهانی، زیبایی را، شادی، عشق، پذیرش و وجد را نیز پیشکش کند.» اتفاقات خوب. این دیگر توانایی خود ماست که این لحظه‌ها را تشخیص دهیم و برای نجات‌یافتن و حتی رشدکردن دودستی و محکم به آن لحظات خوب بچسبیم؛ و زمانی که بتوانیم زیبایی‌ها را با هم شریک شویم، امید دوباره زنده می‌شود.
حلماء
همه‌جا به جست‌وجوی آرامش برآمدم و آن را نیافتم، مگر نشسته در کنجی، تک‌وتنها با کتابی کوچک.
faezehswifti
کتاب‌ها تجربه‌اند؛ کلماتِ نویسندگان آرامشِ عشق را، احساس خرسندی از داشتن خانواده را، عذاب کشیدن از جنگ را و حکمت خاطرات را نشان می‌دهند. اشک‌ها و لبخندها، لذت و درد، همۀ چیزهایی که وقتی روی مبل بنفشم مشغول خواندن کتاب بودم به‌سراغم آمدند. هرگز این‌قدر بی‌حرکت ننشسته بودم و درعین‌حال این‌همه تجربه کسب نکرده بودم.
Fatemeh Mohammadi
حال، با جای‌گرفتن در جسم فردی زنده، توانستم هر چیزی، هر جایی و هر زمانی را به خاطر آورم. انگار که داشتم بازمی‌گشتم؛ در سفر بازگشت. میا کوتو
هرگز
من در یک «دنیای عجیب» زندگی می‌کنم که در حال تغییر و پیش‌بینی‌ناپذیر است، اما سخاوتمند و شگفت‌آور هم هست. پذیرفتن این شگفتی و اینکه دنیا به راه خود ادامه می‌دهد لذت‌بخش است؛ اما از آن مهم‌تر باعث بهبودپذیری است.
هرگز
«دریغا! روزهای خوش کامیابی به خودشان اُردنگی زدند و گذاشتند و رفتند.»
هرگز
کلمه‌ها زنده‌اند و ادبیات یک گریز است؛ گریزی نه از زندگی، که به‌سوی آن. سیریل کانلی گور ناآرام
کرم کتاب
آن‌ماری با دیدن من می‌خندید. برای یک لحظه فراموش می‌کرد که دارد می‌میرد. من برای آن یک لحظه فراموشی حاضر بودم هر کاری بکنم.
کرم کتاب
اندوه، شکستِ خشونت‌بار منطق است و منطق قدرت مقابله با آن را ندارد.
Niloofar
عادی بودنِ وجود کسی یک نعمت است؛ داشتن او بدون فکر کردن به از دست دادن یا دوباره هرگز ندیدن او، این یک نعمت است.
Niloofar
در مقابلم یک صفحۀ خالی یافتم. همۀ آنچه آن روز صبح نوشته بودم کاملاً محو شده بود.
هرگز
مردم اغلب از اهمیت زندگی در لحظۀ اکنون حرف می‌زنند و غبطه می‌خورند به اینکه کودکان بی‌اینکه به گذشته فکر کنند یا نگران آینده باشند از لحظات شاد اکنونشان لذت می‌برند. باشد! موافقم. اما این تجربه - تجربۀ زندگیِ سپری‌شده- است که به ما امکان می‌دهد لحظات شاد را به خاطر بیاوریم و دوباره احساس شادی
mghf
«وقتی چنین زیبایی‌هایی در این دنیا هست، چه کسی ممکن است کارش به ناامیدی بکشد؟»
هرگز
احتمالات زندگی، یعنی همان خاطراتی که در آینده شکل می‌گیرند، می‌توانند اندوه محبوس‌شده در وجودمان را از ما جدا کنند.
هرگز
زندگی سخت، ناعادلانه و دردناک است؛ اما تضمین می‌کند -صددرصد و بی‌هیچ شک و شبهه‌ای- که در لحظاتی غیرمنتظره و ناگهانی، زیبایی را، شادی، عشق، پذیرش و وجد را نیز پیشکش کند.
mghf
«وقتی مسئله‌ای مرا آزار می‌دهد، به‌دنبال پناهگاه می‌گردم. لازم نیست راه دوری بروم: سفر به قلمرو حافظۀ ادبی کفایت می‌کند. کجا می‌شود مشغولیتی ناب‌تر، همنشینی سرگرم‌کننده‌تر، جادویی دلپذیرتر از ادبیات یافت؟
mghf
نه‌تنها آدم‌ها، که زندگی هم چندان قابل‌پیش‌بینی نیست.
mghf
«وقتی مسئله‌ای مرا آزار می‌دهد، به‌دنبال پناهگاه می‌گردم. لازم نیست راه دوری بروم: سفر به قلمرو حافظۀ ادبی کفایت می‌کند. کجا می‌شود مشغولیتی ناب‌تر، همنشینی سرگرم‌کننده‌تر، جادویی دلپذیرتر از ادبیات یافت؟
mghf
این زن خودش را پشت ظاهر یک آدم پرحرف خسته‌کنندۀ کندذهن طبقۀ کارگر پنهان کرده تا بتواند در چشم آدم‌های اطرافش نامرئی باشد. می‌خواهد او را به حال خودش بگذارند تا در خفا از لذت و آرامشی که کتاب‌ها، موسیقی، هنر و غذای خوب برایش به همراه دارد لذت ببرد.
mghf
به آسایش کتاب خواندن و انتظار برای لذت نشستن با یک کتاب روی مبل بنفشم و اینکه اسم «کار» را رویش بگذارم نیاز داشتم. من با گذاشتن اسم کار بر رویش به آن قداست می‌بخشیدم.
mghf

حجم

۳۰۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۷۲ صفحه

حجم

۳۰۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۷۲ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
۲۵,۲۰۰
۳۰%
تومان