بریدههایی از کتاب هنر عشق ورزیدن
۳٫۶
(۵۸)
متفکران مکاتب مختلف سوسیالیستی، به پیروی از فلسفهی روشنگری، برابری را همطراز با از میان رفتن استثمار، و بهرهکشی انسان از انسان دانستهاند، خواه این بهرهکشی ستمگرانه باشد خواه «انسانی».
magi
لذت جنسی بدون عشق فقط برای لحظهی کوتاهی میتواند فاصلهی دو انسان را از میانه بردارد.
magi
عمیقترین احتیاج بشر نیاز اوست به غلبه بر جدایی و رهایی از این زندان تنهایی.
magi
در عهد ویکتوریا، همانند بسیاری از فرهنگهای باستانی، عشق یک احساس بیپیرایه و شخصی نبود که احتمالاً در آینده به ازدواج منجر شود. برعکس، ازدواج برحسب رسوم متداول زمان انجام میگرفت؛ یعنی بهوسیلهی خانوادهی طرفین، یا بهوسیلهی دلالها. گاه نیز ازدواج، بدون دخالت واسطهها، مطلقاً بر اساس ملاحظات اجتماعی صورت میگرفت و عشق
Ali Mehrban
عشق یک هنر است، همانطور که زیستن هم یک هنر است.
magi
در دنیایی که در همهی راهها فکر بازاریابی غلبه دارد و توفیق مادی ارزشی مهم است، دیگر جای شگفتی باقی نیست که چرا انسانها در روابط عاشقانهی خود نیز همان روال دادوستد رایج در بازار کار و کالا را به کار میبندند.
magi
بنابراین هر دو نظریه یعنی اینکه عشق جنسی جاذبهای کاملاً فردی، بیهمتا و محدود به دو شخص معین است، و هم اینکه چنین عشقی جز یک عمل ارادی نیست، درست به نظر میرسند. اگر بخواهیم به درستی آن را بیان کنیم، حقیقت نه این است نه آن. بنابراین، این عقیده که، اگر آدم در عشقش کامیاب نشد، به آسانی میتواند رشتهی ارتباط را بگسلد، بههمان اندازه غلط است که بگوییم بههیچعنوان این ارتباط نباید گسسته شود.
bfs
باز این بیگانه تبدیل به «آشنا» میشود، و باز تجربهی گرفتاری عشق شدید و شورانگیز است، و باز کمکم از شدتش کاسته میشود، و به تدریج در آرزوی یک تمنای جدید یک عشق تازهی دیگر، از بین میرود و همیشه با همان خیال واهی که عشق تازه با عشقهای قبلی فرق خواهد داشت.
bfs
باز این بیگانه تبدیل به «آشنا» میشود، و باز تجربهی گرفتاری عشق شدید و شورانگیز است، و باز کمکم از شدتش کاسته میشود، و به تدریج در آرزوی یک تمنای جدید یک عشق تازهی دیگر، از بین میرود و همیشه با همان خیال واهی که عشق تازه با عشقهای قبلی فرق خواهد داشت.
bfs
اگر من بتوانم به کسی بگویم «تو را دوست دارم» باید توانایی این را هم داشته باشم که بگویم «من در وجود تو همهکس را دوست دارم، با تو همهی دنیا را دوست دارم، در تو حتی خودم را دوست دارم.»
azardokht21
اگر انسان فقط یکی را دوست بدارد و نسبت به دیگران بیاعتنا باشد، پیوند او عشق نیست، بلکه یک نوع بستگی تعاونی یا خودخواهی گسترش یافته است
azardokht21
اگر بتوانیم واقعبین و باشعور باشیم، نیمی از راه هنر عشق را پیمودهایم؛
Keyvan Roshani
منطق تناقض در تفکر غربی برای اولین بار در فلسفهی هراکلیتوس دیده میشود. او میگوید که کشمکش اضداد اساس عالم وجود است. او میگوید: «توجه نمیشود که عالم وجود با تضاد در خود، با خود یکی است: مانند هماهنگی متضاد مضراب و چنگ». یا به بیان واضحتر: «ما در یک رودخانه میرویم، ولی رودخانه همان که بود نیست، ما نیز خودمان هستیم و نیستیم!» یا «ماهیت» واحد «به صورتهای زنده و مرده، خواب، و بیدار، و پیر و جوان در اشیا جلوهگر میشود.»
رضا عابدیان
در نظر من مفهوم خدا فقط یک لزوم تاریخی است، که انسان بهوسیلهی آن تجربههایی را که از قوای عالیتر خویشتن دارد، و آرزوی خود را برای وصول به حقیقت و وحدت در هر دوره از تاریخ، بیان کرده است. ولی من همچنین معتقدم که عواقب یکتاپرستی تعصبآمیز و علاقهی غایی نظامهای بیخدایی با حقیقت روحانی دو دید متفاوت هستند که، با وجود این تفاوت، نیازی به جنگ با یکدیگر ندارند.
رضا عابدیان
دنیای عشق، عقل و عدالت، به عنوان یک حقیقت، فقط تا آنجا و به خاطر آن وجود دارد که انسان توانسته است این قوا را، ضمن تحول خویش در خود گسترش دهد. بنابراین، زندگی معنایی ندارد، جز معنایی که انسان به آن داده است، بشر به کلی تنهاست، جز به هنگامی که به دیگران یاری میدهد.
رضا عابدیان
انواع پیوندهای حاصل از عیاشی دارای سه خصیصهی مشترکند: همه شدید و حتی وحشیانهاند، در کل شخصیت در نفس و بدن حادث میشوند، گذران و ادواریند. درست عکس قضیه در آن نوع پیوندی مصداق دارد که بشر، چه در گذشته و چه در زمان حاضر، آنرا غالباً به عنوان راه حل برگزیده است: و آن پیوندی است که مبتنی بر همرنگی Conformity با گروه و عادات و رسوم و معتقدات آنهاست. در این مورد نیز پیشرفت بسیار به چشم میخورد.
رضا عابدیان
حجم
۲۹۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۹۸ صفحه
حجم
۲۹۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۹۸ صفحه
قیمت:
۷۰,۰۰۰
۵۶,۰۰۰۲۰%
تومان