بریدههایی از کتاب هنر عشق ورزیدن
۳٫۶
(۵۸)
در اواخر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم، مردم بایستی پرخاشگر و جاهطلب باشند درحالیکه امروز باید اجتماعی و صبور باشند تا «کالا»ی جالبی بنمایند.
Juror #8
این طرز فکر که هیچچیز آسانتر از عشق ورزیدن نیست گرچه هر روز شواهد بیشماری خلاف آن را اثبات میکند، همچنان بین مردم رایج است. هیچ فعالیتی، هیچ کار مهمی وجود ندارد که مانند عشق با چنین امیدها و آرزوهای فراوان شروع شود و بدینسان همواره به شکست بیانجامد.
Juror #8
معجزه دلدادگی ناگهانی، اگر با جاذبهی جنسی همراه یا با منع کامجویی توأم باشد، غالباً به آسانی حاصل میشود. اما این نوع عشق به اقتضای ماهیت خود هرگز پایدار نمیماند. عاشق و معشوق با هم خوب آشنا میشوند، دلبستگی آنان اندک اندک حالت معجزهآسای نخستین را از دست میدهد، و سرانجام اختلافها و سرخوردگیها و ملالتهای دو جانبه تهماندهی هیجانهای نخستین را میکشد. اما در ابتدا هیچ کدام از این پایان کار باخبر نیستند. درحقیقت، آنها شدت این شیفتگی احمقانه و این «دیوانهی» یکدیگر بودن را دلیلی بر شدت علاقهشان میپندارند، در صورتی که این فقط درجهی آن تنهایی گذشتهی ایشان را نشان میدهد.
Juror #8
اشتباه دیگر که باعث میشود گمان کنیم عشق نیازی به آموختن ندارد، از اینجا سرچشمه میگیرد که احساس اولیهی «عاشق شدن» را با حالت دائمی عاشق بودن، یا بهتر بگوییم، در عشق «ماندن» اشتباه میکنیم.
Juror #8
اساس فرهنگ ما ولع خریدن و مبادله است. مبادلهای که برای طرفین مطلوب باشد. خوشبختی انسان امروز در لذت تماشای مغازهها و خرید اجناس آن، به نقد یا به اقساط، خلاصه میشود. زن و مرد دیگران را نیز با همین دید مینگرند. برای مرد یک زن جالب و برای زن، یک مرد جالب همان غنیمتی است که هر یک از آنان در جستجوی آن است. «جالب» معمولاً یعنی یک مشت صفاتی که مردم آنها را میپسندند و در بازار شخصیت خریدارشان هستند. آنچه به طور مشخص آدمی را از نظر جسمی و عقلی جالب میسازد، بستگی به آن دارد که چه صفاتی باب روز باشد.
Juror #8
زنان و مردان برای محبوب شدن همان راههایی را برمیگزینند که معمولاً برای موفق شدن، «جلب دوستان بیشتر و نفوذ در مردم» توصیه میشود. درحقیقت، آنچه اغلب مردم در فرهنگ امروزی ما از محبوب بودن میفهمند، اساساً معجونی است از مردم پسند بودن و جاذبهی جنسی.
Juror #8
علت اینکه میگویند در عالم عشق هیچ نکتهی آموختنی وجود ندارد، این است که مردم گمان میکنند که مشکل عشق مشکل معشوق است، نه مشکل استعداد.
Juror #8
در دنیایی که در همهی راهها فکر بازاریابی غلبه دارد و توفیق مادی ارزشی مهم است، دیگر جای شگفتی باقی نیست که چرا انسانها در روابط عاشقانهی خود نیز همان روال دادوستد رایج در بازار کار و کالا را به کار میبندند.
Juror #8
انواع پیوندهای حاصل از عیاشی دارای سه خصیصهی مشترکند: همه شدید و حتی وحشیانهاند، در کل شخصیت در نفس و بدن حادث میشوند، گذران و ادواریند.
Juror #8
قابلیت دوست داشتن احتیاج به جدیت، بیداری و شور زندگی دارد، و همه اینها نتیجهی فعال و ثمربخش بودن در بسیاری از شئون دیگر زندگی است. اگر کسی در شئون دیگر خلاق نباشد، در عشق نیز خلاق نیست.
Juror #8
یکی از شرایط ضروری تمرین هنر عشق فعال بودن در فکر و احساس است، چشمها و گوشها را در سراسر روز باز نگه داشتن و از تنبلی درونی اجتناب کردن است، خواه این تنبلی به شکل فعلپذیر باشد، یا به صورتی اتلاف وقت.
Juror #8
کاملاً بیدار بودن حالتی است که در آن شخص نه ملول است و نه ملالتآور و این درحقیقت یکی از شرایط اصلی دوست داشتن است.
Juror #8
عشق فعال بودن است؛ اگر من عاشق باشم فکر من دائماً و بهطور فعال متوجه معشوق است؛ ولی نه فقط معشوق یا معشوقه. زیرا اگر تنبل باشم یا دائماً آگاه و هوشیار و فعال نباشم، مسلماً نمیتوانم ارتباط فعالانه خود را با معشوق حفظ کنم. خواب تنها موردی است که میتوان از فعالیت دست کشید،
Juror #8
دوست داشتن بدین معنی است که انسان خود را بدون هیچ ضمانتی واگذارد، خود را به طور کامل تسلیم کند، فقط به امید آنکه عشقش ممکن است در معشوق ایجاد عشق متقابل کند.
Juror #8
تمرین ایمان و شهامت را باید از جزئیات کوچک زندگی روزانه شروع کرد.
Juror #8
برای اینکه بتوانیم مشکلات، شکستها و غمهای زندگی را کیفرهای غیر عادلانهای تلقی نکنیم که فقط بر سر زندگی ما آمدهاند، و برای آنکه بتوانیم آنها را جزء مبارزه زندگی تلقی کنیم، که غلبه بر آنها ما را نیرومندتر میسازد، باید ایمان و شهامت داشته باشیم.
Juror #8
در بسیاری از افراد که در تنهایی از راههای دیگر درمان یا تسکین نیافته است، اشتیاق به عیاشیهای جنسی به صورت کنشی در میآید که فرق چندانی با اعتیاد به میگساری و مواد مخدر ندارد. این برای شخص به صورت تلاشی نومیدانه جهت فرار از اضطراب و ترس در میآید و نتیجهی آن احساس جدایی روزافزون است، زیرا که لذت جنسی بدون عشق فقط برای لحظهی کوتاهی میتواند فاصلهی دو انسان را از میانه بردارد.
Juror #8
ایمان را در هر لحظه میتوان تمرین کرد. ایمان لازم است که بتوانیم کودکی را بزرگ کنیم؛ ایمان لازم است تا بتوانیم در خواب فرو رویم، ایمان لازم است تا بتوانیم به کاری اقدام کنیم. ولی همه ما به این ایمان و نظایر آن عادت داریم. آنان که فاقد آنند از نگرانی بیحد به خاطر فرزند، از بیخوابی، از عدمتوانایی برای انجام دادن هر نوع کار ثمربخش رنج میبرند. گاه نیز به سوءظن دچار میشوند، از نزدیک شدن به دیگران خودداری میکنند، گرفتار دردهای خیالی میشوند، یا هرگز نمیتوانند نقشههای طولانی داشته باشند.
Juror #8
دوست داشتن، و محبوب بودن احتیاج به شهامت دارد، شهامت برای داوری دربارهی ارزشهای خاصی که غایت آرزوهای ماست، و شهامت برای پیش رفتن و به خطر انداختن همه چیز به خاطر این ارزشها.
Juror #8
ایمان، به شهامت و توانایی و تن به خطر دادن نیاز دارد و آدمی باید آمادگی آن را داشته باشد، که درد و سرخوردگی را بپذیرد. کسی که سلامت و ایمنی را از نخستین شرایط زندگی میداند، نمیتواند ایمان داشته باشد، کسی که همیشه خود را در یک روش دفاعی محبوس میکند و ایمان را در وسیله و فاصله میجوید، درحقیقت خود را به یک زندانی تبدیل میکند
Juror #8
حجم
۲۹۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۹۸ صفحه
حجم
۲۹۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۹۸ صفحه
قیمت:
۷۰,۰۰۰
۵۶,۰۰۰۲۰%
تومان