بریدههایی از کتاب هنر عشق ورزیدن
۳٫۶
(۵۸)
جاذبهی جنسی، برای مدت کوتاهی پنداری از وصل خلق میکند، ولی این «پیوند»، اگر با عشق همراه نباشد، دو بیگانه را به اندازهی قبل از آشنایی جدا نگه میدارد، گاهی در آنها ایجاد شرم میکند و گاه حتی باعث میشود که آن دو نفر از هم متنفر شوند، زیرا وقتی که پندار زائل میشود، هر دو بیگانگی خود را به مراتب آشکارتر از قبل احساس میکنند
bfs
بنابراین، عمیقترین احتیاج بشر نیاز اوست به غلبه بر جدایی و رهایی از این زندان تنهایی.
Keyvan Roshani
وقتی که به خود ایمان داشته باشیم، میتوانیم قول بدهیم، زیرا بنا به گفتهی نیچه بشر را میتوان از روی ظرفیتی که برای قول دادن دارد، شناخت.
Keyvan Roshani
در دنیای مادیات نثار کردن به معنی غنی بودن است. آنکه میدهد غنی است نه آنکه بسیار دارد.
Keyvan Roshani
انسان واقعاً متدین، اگر پیرو اساس عقیدهی یکتاپرستی باشد، هرگز برای چیزی دعا نمیکند. و از خدا انتظار چیزی ندارد، عشق او به خدا مانند مهر کودک به پدر یا مادرش نیست، او این فروتنی را به دست آورده است که به نقایص خود پی برد، تا آن درجه که میباید چیزی دربارهی خدا نمیداند. خدا برای او مظهری است که انسان، در مراحل اولیهی تحول خود، در وجود او جامعیتی را بیان میکرد که همواره برای درک آن و درک جهان روحانی و درک عشق و حقیقت و عدالت کوشیده است
رضا عابدیان
گذشته از عنصر نثارکردن، خصیصهی فعال عشق متضمن عناصر اساسی دیگری است که همه در جلوههای گوناگون عشق مشترکاند. اینها عبارتند از:
دلسوزی، احساس مسئولیت، احترام، و دانایی،
Juror #8
در عشق تضادی جالب روی میدهد، عاشق و معشوق یکی میشوند و در عین حال از هم جدا میمانند.
Juror #8
بشریت بدون عشق نمیتوانست حتی یک روز هم دوام داشته باشد.
Juror #8
توانایی تنها ماندن لازمهی توانایی دوست داشتن است.
Juror #8
عشقی که ما «سزاوارش» هستیم همیشه این احساس تلخ را به جا میگذارد که آدمی را به خاطر خودش دوست ندارند، بلکه فقط برای آن دوستش دارند که میتواند آنها را راضی کند؛ یعنی در واقع به هیچوجه آدم را دوست ندارند، بلکه از او استفاده میکنند. بیجهت نیست که همهی ما از کوچک و بزرگ، دست به دامان عشق مادرانه میشویم.
Javad Mokhtari
در عشق زن و مرد دو نفر که جدا بودند یکی میشوند. در عشق مادرانه دو موجود که یکی بودند از هم جدا میشوند. مادر تنها نباید این جدایی را تحمل کند، بلکه باید آرزومند آن باشد و به حصول آن کمک کند. فقط در اینجاست که عشق مادرانه به صورت تکلیفی خطیر جلوه میکند، زیرا احتیاج به فداکاری دارد، نیاز به این دارد که بتوان همه چیز را نثار کرد، بدون اینکه توقع چیزی جز خوشبختی کودک در میان باشد. و همینجاست که اکثر مادران در کار عشق مادرانهی خود شکست میخورند.
ali momamadi
عشق عبارت است از رغبت جدی به زندگی و پرورش آنچه بدان مهر میورزیم.
Juror #8
انسان قرنها و فرهنگهای مختلف همواره در مقابل یک مسئله و همان یک مسئله قرار میگیرد: این مسئله که چگونه بر جدایی غلبه کنیم، چگونه وصل را به دست آوریم، و چگونه بر زندگی انفرادی خود فایق شویم و به یگانگی برسیم. این مسئله برای بشر اولیه که در غارها زندگی میکرد، برای بادیه نشینان گله چران، برای دهقانان مصر، برای تجار فنیقیه و سربازان رم، و کاهنان قرون وسطی و ساموراییهای ژاپنی، کارمندان اداری امروزی و کارگران کارخانهها همیشه یکی بوده است.
Juror #8
وقتی که نژاد آدمی بدین جهان چشم گشود، از موقعیتی مشخص، یعنی از مرحلهی غرایز، به موقعیتی نامشخص، مبهم و گشوده افکنده شد. در این مرحله، فقط وضع گذشته روشن و مشخص است، اما در مورد آینده فقط از مرگ میتوان اطمینان داشت.
Juror #8
مسئله یکی است، زیرا که سرچشمه یکی است: و آن عبارت است از موقعیت بشر، و وضع هستی انسان.
Juror #8
جدایی یعنی بریدن از هر چیز، بدون اینکه توانایی استفاده از نیروهای انسانی خود را داشته باشیم. بنابراین جدایی یعنی بیچارگی، یعنی عدم قدرت درک جهان و عدم درک مردم و اشیای آن. این بدان معنی است که دنیا میتواند به من هجوم کند، بدون اینکه من قادر باشم واکنشی نشان دهم. این است که جدایی سرچشمهی اضطراب شدید است.
Juror #8
اگر معنی دوست داشتن این است که نسبت به همه کس رفتاری دوستانه داشته باشیم، اگر عشق نشانی از صفات منش ماست، پس لزوماً باید در روابط ما با خانواده و دوستان و نیز با تمام کسانی که در کار و کسب و شغل با ما تماس دارند، نیز وجود داشته باشد. بین عشق به خودی و عشق به بیگانگان هیچ نوع «جدایی نمیتواند وجود داشته باشد» به عکس، وجود هر یک بستگی به وجود دیگری دارد.
Juror #8
عشق ایمان است، و آنکه ایمانش کم است از عشق بهره چندانی نخواهد داشت.
Juror #8
باید درک کنیم از دست دادن ایمان ضعف میآورد و ضعف وقتی که زیاد شد، بیایمانی جدیدی تولید میکند و به همین ترتیب دور باطل اجتناب ناپذیری ایجاد میشود، اگر اینها را تشخیص بدهیم، در خواهیم یافت که اگر چه شخص آگاهانه از محبوب نبودن میترسد، در واقع، به طور ناخودآگاه از دوست داشتن بیم دارد.
Juror #8
اگر بتوانیم واقعبین و باشعور باشیم، نیمی از راه هنر عشق را پیمودهایم؛ ولی این واقعبینی و خرد باید همگانی باشد؛ یعنی به همهی کسانی که با ما در تماسند تعمیم یابد.
Juror #8
حجم
۲۹۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۹۸ صفحه
حجم
۲۹۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۹۸ صفحه
قیمت:
۷۰,۰۰۰
۵۶,۰۰۰۲۰%
تومان