بریدههایی از کتاب قدرت همزمانی
۳٫۷
(۲۲)
ما معمولاً خار را به چشم دیگران میبینیم ولی از دیدن الواری که در چشم خویش داریم عاجز هستیم.
فاطمه ناجی
در قسمت روشن سایه، ما بسیاری از توانمندیها و استعدادهای خوبِ خودمان را انکار میکنیم و آن را نمیشناسیم، اما همین ویژگیها را در دیگران به شدت تحسین میکنیم. در واقع در چنین مواردی فقدان حسِ مسئولیتپذیری باعث میشود که اساسآ خود را ناتوان بپنداریم و از استعدادها و پتانسیلهای مثبتِ خود هیچگاه استفاده نکنیم. بسیاری تصمیم میگیرند به جای موفق بودن، موفقیتِ دیگران را ستایش کنند که در این صورت فرد ویژگیهای مثبت و روشنِ خویش را بر دیگران فرافکنی میکند.
فاطمه ناجی
هر آنچه را دربارهی خویش نپذیریم در تاریکی ناخودآگاهی قدرت میگیرد و هر آن ممکن است کلِ شخصیت و روان را تسخیر کند.
mghf
برای حفظ تعادل درونی ما رویدادهایی که رخ میدهند به تناوب ما را به تلاطم واداشته و سپس تسکین میبخشند. هر اتفاقی که برای ما میافتد، هر فردی که در مسیر زندگی ما قرار میگیرد، هر موفقیت یا هر شکستی، هر خیانت یا وفاداری سعی در تضعیف ما ندارند؛ بلکه کاملاً برعکس هدف اصلی آنان این است که ما قویتر شویم. هرکدام نوعی همزمانی هستند چراکه بخشی از رشد و تعالی ما هستند.
Golnaz Javaheri
زندگی تداوم رویارویی با تضادهاست و ما یا در اثر آنها روحیهی خود را از دست میدهیم و خسته و ناتوان بر خاک میافتیم یا اجازه میدهیم از روی ما عبور کنند. بلهی نامشروط باعث میشود در عین بیدفاعی انرژی حیاتی خود را رها کنیم که نتیجهی آن دسترسی به منابع غنی خواهد بود.
Golnaz Javaheri
در سراسر زندگی ما باید نسبت به افراد غیرمنتظرهای که در مسیر زندگی ما قرار دارند آگاه باشیم. باید بدانیم ایگو هر کمک و حمایتی را که در آن لحظهی خاص به آن نیاز داریم در اختیار ما قرار میدهد و ممکن است این امدادرسانی مضحکترین اتفاق در سرنوشت انسانی ما باشد. اعتماد به اینکه این موهبت شامل حال ما شده است، باعث میشود خندهای بر لبان ما نقش ببندد.
Golnaz Javaheri
«من دست از اصرار و پافشاری بر کنترل و احساس برحق بودن خواهم کشید. من تمام تلاش خود را برای حمایت از ایگو رها خواهم کرد. من برای پایان بخشیدن به تنهایی خود از افراد یا اشیاء استفاده نخواهم کرد. من دیگر در روابط فردی خود تملکطلب نخواهم بود. من دست از دفاع از قلمروی ایگو میکشم و با آغوش باز به استقبال عشق، خرد و نیروی شفابخشی خواهم رفت.»
mary.sa
اگر همهچیز عادلانه و منصفانه باشد، من هیچ انگیزهای برای شناسایی و مقابلهی خلاقانه با سایهی خود و دیگران نخواهم داشت.
mary.sa
خرد و حکمت نصیب کسی میشود که همیشه و در هر جایی حاضر است و بدین ترتیب تمام و کمال بر او عارض میشود.
mary.sa
ما بسیاری از توانمندیها و استعدادهای خوبِ خودمان را انکار میکنیم و آن را نمیشناسیم، اما همین ویژگیها را در دیگران به شدت تحسین میکنیم. در واقع در چنین مواردی فقدان حسِ مسئولیتپذیری باعث میشود که اساسآ خود را ناتوان بپنداریم و از استعدادها و پتانسیلهای مثبتِ خود هیچگاه استفاده نکنیم. بسیاری تصمیم میگیرند به جای موفق بودن، موفقیتِ دیگران را ستایش کنند که در این صورت فرد ویژگیهای مثبت و روشنِ خویش را بر دیگران فرافکنی میکند
moein khalili
دعاها و حاجتهایی که روا میشوند، نمودی دیگر از همزمانی هستند، زیرا دعاهای برآوردهشده همخوان و مطابق با سرنوشت و تقدیر ما هستند.
Anahid
در واقع هر اتفاقی که برای ما رخ میدهد نوعی همزمانی است، زیرا هر چیزی کاملاً درتطابق با پیشروی قدم به قدم ما به سمت شکوفایی قابلیتهای درونی است.
maryam sharifi monfared
در داستان زندگی هر چیزی و هر کسی دارای نقش تعیینکنندهای در زندگی ماست و هیچ دلیلی برای ترس و وحشت وجود ندارد. تنها در این صورت است که میتوانیم به جای مقاومت، شکوهگری یا افسوس به خاطر سرنوشت خود، توقف کنیم و نظارهگر باشیم و در نهایت آزادی و اختیار به آن بپیوندیم.
somi
بازتابدهی همان توجه مثبت و نامشروطی است که همراه با پنج مؤلفه انجام میشود: توجه، پذیرش، عطوفت، قدردانی و اجازه دادن. مادران و پدران در بخشی از فرآیند والدین شدن این توانایی را کسب میکنند. عشق رمانتیک باعث میشود این پنج مؤلفه به امری غریزی و فطری تبدیل شده و دادن و گرفتن آن بسیار آسان شود. عزت نفس و احترام به خود، در وهله اول از طریق گفتگوهای بازتابدهنده با والدین و سپس از طریق افرادی که با آنها رابطهی عاشقانه برقرار میکنیم، در ما ظهور مییابد. چرا این چنین از اینکه کسی ما را ترک و رها کند واهمه دارید؟ ترک و رهاسازی به معنی از دست دادن بازتابدهی است؛
mnr
همزمانی برای بیدارسازی و شکوفاسازی ماست.
همزمانی به ما نشان میدهد که جهان برخی از رویدادهای بیرونی زندگی ما را با هم همنوا میسازد تا بتوانند با الزامات زندگی درونی ما نیز هماهنگ شوند.
سارا شاه
آگاهی همان پیام شخصی و معنوی ماست که به ما کمک میکند این امواج را به پیش برانیم، نه آنکه در آن غرق شده (درگیری حداکثری با محرک بیرونی) یا مغلوب آنها شویم (درگیری حداقلی با محرک بیرونی). در وجود من چه چیزی بعد از فراز و نشیبهای زندگی استوارانه معنیدار باقی مانده است؟
کاربر ۱۵۱۳۴۰۸
. این انتخاب شامل عشق همگانی/نامشروط، خرد جاودانه و قدرت شفادهی است که از گفتن بلهی نامشروط به شرایط وجودی زندگی حاصل میآید.
کاربر ۱۵۱۳۴۰۸
ما با بالقوهها زاده میشویم تا با بالفعلها. وظیفهی ما فعالسازی این بالقوههاست و تبدیل آنها به موضوعی آگاهانه و تحقق آنها در زندگی روزمره. در این وظایف نوعی همزمانی در کار است، زیرا همینکه درصدد دستیابی به هدف غایی زندگی برمیآییم، یعنی همان همراستاسازی ایگو «خویشتن»، «خویشتن» نیز با همین هدف به سمت ما حرکت میکند.
Dexter
محور ایگو/ «خویشتن» بزرگترین و کاملترین همزمانیهاست، زیرا به واسطهی آن ما تمام قدرتها و تواناییهای خود را از دام ایگوی وحشتزده و محدودکننده رها میکنیم و آنها را در جهان بیرون جاری میسازیم. این همان تحقق هدف و غایت انسانی ماست.
Dexter
وظیفهی ما انسانها، تفرد، به معنی برقراری تعادل محورِ بین ایگو و «خویشتن» است.
Dexter
حجم
۴۴۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۶۵ صفحه
حجم
۴۴۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۶۵ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
۱۸,۰۰۰۷۰%
تومان