بریده‌هایی از کتاب قدرت همزمانی

جسم ما و کلاً هر چیزی متشکل از نور فشرده است که مدام در حال حرکت بوده و دارای ضربانی با آهنگ مشخص است، همواره با عشق نامیرا، که زاده نشده ولی مجددآ زاده می‌شود، متحد می‌شود.

همزمانی در این حقیقت نمایان می‌شود که ما فردی را به عنوان شریک زندگی خود می‌پذیریم که دقیقآ همان مسائلی را برای ما مطرح می‌کند که از کودکی با ما بوده و منتظر توجه و پردازش بوده‌اند؛ بنابراین می‌توانیم به کمک او کارهای ناتمام گذشته را به سرانجام خود برسانیم

همزمانی همان تداعی ناگهانی یک خاطره‌ی شخصی یا رویدادهایی است که شما را به شما باز می‌شناساند و یا به گام بعدی در مسیری که قدم در آن گذاشته‌اید اشاره می‌کند

همزمانی به‌صورت سلسله‌ای از تجارب مشابه نمود می‌یابد که به ما نشان می‌دهد که کجا یک‌طرفه رفتار کرده‌ایم و کجای زندگی و شخصیتمان به کار نیاز دارد

همزمانی دقیقآ در موعد مقرر رخ می‌دهد، چرا که بخشی از عدالت و حقانیت دنیای پویای ماست و دقیقآ همان قطعه را که برای تحقق سرنوشت و تقدیر خود به آن نیاز داریم در اختیار ما قرار می‌دهد.

جوزف کمپبل می‌نویسد «وقتی شما به دنبال سعادت و برکت هستید، درهایی که از قبل وجود نداشته‌اند به روی شما گشوده می‌شوند»

درمانگران ممکن است متوجه شوند که مراجعان تنها آن دسته از مسائلی را مطرح می‌کنند که خودشان نیاز دارند روی آنها کار شود. از معلمان صرفآ سؤالاتی پرسیده می‌شود که خودشان نیاز دارند روی آن‌ها کار کنند. نویسندگان صرفآ مطالبی را به رشته تحریر درمی‌آورند که ترجیح می‌دهند در زندگی شخصی خود بر آن تمرکز کنند.

برای ما، هر فرد، هر مکان یا هر چیزی می‌تواند نقطه‌ی عزیمت به سمت دیدارهای جدید بوده یا حکم چراغ راه را داشته باشد تا هر چیزی را بهتر و واضح‌تر ببینیم.

فرافکنی باعث می‌شود هر آنچه را که در وجود خود نفی می‌کنیم در وجود دیگری ببینیم، که این می‌تواند به صورت مثبت شامل قابلیت‌های شکوفانشده و به صورت منفی شامل صفات و خواسته‌های نامطلوب و مخفی ما باشد. حسرت همیشگی نسبت به تمامیت و کمال که با روان ما عجین شده است منشاء اصلی انتقال و فرافکنی هستند.

حرکت به سمت تمامیت یا تفرّد باعث می‌شود وارد روابطی شویم که به ما کمک می‌کنند تا تمام ناتمام‌های زندگی خود را پایان بخشیم.

هر نوع تجربه‌ی عاشق شدن یا شکل گرفتن یک رابطه‌ی صمیمی مثالی از همزمانی است، زیرا ما دقیقآ با همان فردی ملاقات می‌کنیم که می‌تواند دانستنی‌های لازم در مورد زندگی، عشق و خودمان را به ما یاد دهد.

رویدادهای مهم زندگی خود را در نظر بگیرید. آنها را براساس دهه دسته‌بندی کنید و همزمانی‌های مربوط به آنها را کشف کنید. این اتفاقات سعی داشته‌اند چه پیامی را به شما ابلاغ کنند؟ به اتفاقاتی فکر کنید که در نگاه اول منفی بوده‌اند و سپس بهتر شده‌اند. چه همزمانی‌هایی در مورد این رویدادها وجود دارد

داستان مهاجرت بنی‌اسرائیل و زمانی که به دریای سرخ رسیدند و بادهای وزنده‌ای که از میان دریا راه را بر آنان هموار کرد. مصریان اما در داخل آب دریا گرفتار شده و غرق شدند. این داستان، برای بنی‌اسرائیل، همزمانی و برای مصریان غیرهمزمانی است.