بریدههایی از کتاب حرمسرای قذافی
۳٫۴
(۸۹۵)
ساکت ماندن بهتر از گمانهزنی است
saeed ahmadkhan
. یکی از آنها به من گفت: «زنان یک خردهحساب شخصی با سرهنگ (قذافی) داشتند که باید آن را تسویه میکردند.»
شیخ هادی
از پدر ثریا پرسیدم آیا هرگز به فکر نیفتاد رسمآ شکایت کند؟ پاسخش این بود: «از که باید شکایت میکردم؟ ثریا را سوار یک ماشین دولتی کرده و بادیگاردهایی که برای رهبر کشور کار میکردند او را با خودشان برده بودند. هیچ اعتراضی حتا قابل تصور هم نبود. موقعی که شما در جهنم هستید، چگونه میتوانید شیطان را متهم کنید؟ حتا در خیالتان هم نمیتوانید این کار را بکنید!»
6456
در واقع، جنسیت به ابزاری برای معامله، ابزاری برای ارتقای مقام و ابزاری برای کسب یا اِعمال قدرت، تبدیل شده بود.
م.حکیمی
هیچ شرمساریای وحشتناکتر از آن کاری که قذافی با ما کرد وجود ندارد. کاری که او کرد بر پسرهایم نیز تأثیر سوء گذاشت. آنها پاک عوض شدهاند، بسیار عصبی و خجالت زدهاند، گمان میکنند تنها راه برای اینکه همچون مردانی واقعی و شرافتمند به نظر بیایند کشتن خواهرشان است. وحشتناک است! ثریا در لیبی دیگر مطلقآ هیچ شانسی برای زندگی کردن ندارد. جامعه ما خیلی احمقانه است، خیلی سنتی و خیلی هم نابخشایشگر.
م.حکیمی
مقاومت یا انتقاد کردن علیه او برابر بود با زندان رفتن یا کشته شدن؛ چون او حقیقتآ آدم ترسناکی بود
Soheyla
امام موسی صدر به همین دلیل کوشش فراوانی کرد تا برای مسلمانان کشورهای عربی روشن کند این دیکتاتور قسیالقلب هیچ نسبتی با اسلام ندارد. برخی از کسانی که امام موسی صدر را از نزدیک میشناختند ـبرای مثال جلالالدین فارسی ــ معتقدند دلیل کشته شدن امام موسی صدر به دست قذافی همین موضوع بوده است.
MAHDI
این خلوتگاهها مخصوص استفاده قائد اعظم بود زیرا او همیشه و به طور مستمر به افرادی، مذکر و مؤنث، برای برطرف کردن نیازهای جنسیاش نیاز داشت و البته همیشه جوانان پاک و معصوم را ترجیح میداد. خدیجه، همان دانشجویی که مورد تعرض قرار گرفت و سالهای متمادی در بابالعزیزیه ماند و مجبور شد به عنوان طعمه برای به دام انداختن مقامات رژیم عمل کند، با لحن مطمئنی به من گفت که قذافی حداقل روزانه به چهار نفر برای اطفای شهواتش نیاز داشت. این عدد از سوی منابع دیگر، از جمله مطبوعات انگلیسی ــ به نقل از جوانی به اسم فیصل که در دانشگاه درس میخواند اما مورد توجه قذافی قرار گرفته و سپس به بابالعزیزیه برده شده بودــ نیز تأیید شده است. فیصل به مطبوعات انگلیسی گفته است: «دخترها به اتاق خواب قذافی میرفتند، او کار خودش را میکرد و از اتاق بیرون میآمد و ظاهرش هم طوری بود انگار دستشویی رفته و دستش را شسته است.
ماراتن
نبود. موقعی که شما در جهنم هستید، چگونه میتوانید شیطان را متهم کنید؟ حتا در خیالتان هم نمیتوانید این کار را بکنید!»
کتایون
منصور جواب داد: «زیر چتر اداره تشریفات و تحت مدیریت نوری مسماری سازماندهی میشد. مسماری دسیسهگری بود که وقاحت را به آن درجهای رسانده بود که هرازگاه یونیفورم ژنرالی میپوشید و اینور و آنور خودنمایی میکرد. ما اسم مستعار 'ژنرال امور ویژه` را روی او گذاشته بودیم چون تنها کلمهای بود که میتوانست مناسب او باشد.»
«معنای این اسم چه بود؟»
«برایم خیلی سخت است که این را به شما بگویم. معنای دیگر این اسم، 'ژنرال فواحش` بود! او به هر کجا میرفت دنبال زنان خوشگل میگشت؛ گاهی وقتها حتا به خیابان میرفت و فاحشهها را بلند میکرد.»
ماراتن
حجم
۳۰۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۶۴ صفحه
حجم
۳۰۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۶۴ صفحه
قیمت:
۱۸۲,۰۰۰
۱۴۵,۶۰۰۲۰%
تومان