بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سلام بر ابراهیم (۲) | صفحه ۲۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سلام بر ابراهیم (۲)

بریده‌هایی از کتاب سلام بر ابراهیم (۲)

۴٫۷
(۹۳۴)
شخصیت شهید ابراهیم هادی، در عی
مهدی
ابراهیم همه چیز را در وجود خودش از بین برد مگر آدمیت را. او یک انسان واقعی بود. یک انسانی که بندگی خدا را فقط در عبادت نمی‌دید، بلکه فرمان خدا را اطاعت می‌کرد
محمد مهدی نصرتی
او خیلی خوب مسائل و مشکلات انقلاب را تحلیل می‌کرد. نگران بود که دشمنان انقلاب، روحیه انقلابی مردم را از بین ببرند. نگران بود که ولی فقیه تنها بماند. از طرفی از نحوهٔ برخورد برخی انقلابیون و تندروی‌ها ناراحت بود.
mamal123
ویژگی دیگر او متانت بود. او در برخورد با افراد هیچگاه دچار خشم نشد. من از ابراهیم، دعوا کردن سراغ ندارم. در زمانی که بسیاری از افراد عاشق دعوا و ... بودند، او رفتار بسیار حساب شده داشت.
mamal123
ابراهیم از همان زمان، یعنی از قبل انقلاب عاشق گمنامی بود. دوست داشت بدون سر و صدا کار انجام دهد. او کشتی‌گیر مطرحی بود. اما هیچگاه دنبال قهرمانی و تیم ملی و... نرفت
mamal123
او با کسانی رابطهٔ دوستی را ادامه می‌داد که رگه‌هایی از انسانیت در وجودشان می‌دید.
mamal123
سلوک ابراهیم هادی به گونه‌ای دیگر بود. سلوک او در بین مردم و در دل جامعه بود. او همدل و هم غذا با مردم به خصوص جوانان بود، اما با این حال خود را آلودهٔ دنیا نکرد. او روش‌های مختلف را به کار می‌گرفت تا در دل مخاطب نفوذ کند و آن‌ها را به راه خدا هدایت کند. این دقیقاً همان روشی است که پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) به کار می‌بردند.
mamal123
من همیشه در کُشتی مراقب بودم که روی نقطه ضعف‌های حریفم انگشت نگذارم. در حالی که رسم کشتی این است که طرف مقابل را از روی نقطه ضعف‌هایش به زمین می‌زنند. این نشان می‌دهد که ابراهیم هادی فوق قهرمان و فوق پهلوان بوده است.
mamal123
سخنان استاد پناهیان در یادواره شهدای کانال کمیل در روز جوان، خردادماه ۱۳۹۴ شهید ابراهیم هادی در بین ۲۵۰ هزار شهیدی که در طول دفاع مقدس تقدیم کرده‌ایم، یک شهید برجسته است. به مردم و جوان‌هایی که این کتاب را نخوانده‌اند، توصیه می‌کنم که حتماً به مطالعهٔ این کتاب بپردازند و مطمئن باشند که نگاه و رفتارشان، قبل از خواندن این کتاب، با بعد از مطالعهٔ آن متفاوت خواهد شد. و حتی می‌توانند تاریخ زندگی خود را دو قسمت کنند: یکی قبل از خواندن این کتاب و یکی بعد از خواندن این کتاب! بنده مبالغه نمی‌کنم. مطمئن هستم هر کسی این کتاب را بخواند و با این شخصیت آشنا شود، صحبت بنده را تأیید خواهد کرد.
:) سعیده
«این دعواها و مشکلات خانوادگی را ببین. بیشتر به خاطر اینه که کسی گذشت نداره. بابا دنیا ارزش این همه اهمیت دادن نداره. آدم اگه بتونه توی این دنیا برای خدا کاری کنه ارزش داره.»
banihashemi avaneia
وقتی سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم، یک بسته را به ابراهیم دادم و گفتم: برایت نان و کباب آوردم. ابراهیم همینطور که پشت فرمان نشسته بود، نان و کباب را از من گرفت و با دست دیگر از شیشه ماشین به بیرون پرت کرد! بعد هم گفت: «من با بسیجی‌ها نان و سیب زمینی خوردم. بگذار این غذا را حیوانات بیابان بخورند!» چیزی نگفتم. ابراهیم چند لحظه بعد گفت: «تمام ما بسیجی هستیم، وای به روزی که غذای بسیجی و فرمانده تفاوت داشته باشد، آن موقع کار مشکل می‌شود...»
Azar
تربیت کردن ابراهیم به صورت غیرمستقیم بود. مثلاً هربار که با هم بودیم و یک فقیر می‌دید، پول را به من می‌داد تا به فقیر بدهم. اینطوری خودش گرفتار ریا نمی‌شد و به ما هم درس برخورد با فقیر می‌داد.
maryam mirzaei
اما سلوک ابراهیم هادی به گونه‌ای دیگر بود. سلوک او در بین مردم و در دل جامعه بود. او همدل و هم غذا با مردم به خصوص جوانان بود، اما با این حال خود را آلودهٔ دنیا نکرد. او روش‌های مختلف را به کار می‌گرفت تا در دل مخاطب نفوذ کند و آن‌ها را به راه خدا هدایت کند. این دقیقاً همان روشی است که پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) به کار می‌بردند.
صابر
گمنام شدن که ذات ابراهیم است خود قسمتی از حیات ابراهیم است هشیاری و پهلوانی و دلسوزی این گوشه‌ای از صفات ابراهیم است
صابر
یادم افتاد در جایی خواندم که شخصی به نزد آیت‌الله شاه آبادی، استاد حضرت امام آمد و گفت: من از نماز خواندن لذت نمی‌برم. به برخی گناهان هم علاقه دارم! آیا ذکری هست که ... آیت الله شاه آبادی بلافاصله گفت: شما موسیقی حرام گوش می‌کنی؟ طرف یکباره جا خورد و حرف ایشان را تأیید کرد. آیت‌الله شاه آبادی بلافاصله می‌گوید: ذکر لازم نیست. موسیقی حرام را ترک کنید. صدای حرام انسان را به گناهان علاقمند و در نتیجه از نماز دور و بی‌علاقه کرده و راه حضور شیطان را فراهم می‌کند
somaye
اومد بره که ابراهیم فرصت رو غنیمت شمرد و گفت: «داداش جون، تمام علما گفتند که صدای زن تک خوان حرامه. موسیقی حرام آدم رو بی‌دین می‌کنه. پولی که از فروش این وسایل حرام به دست بیاد برکت نداره. حرامه. تو هم دنبال این چیزها نرو. از خدا بخواه کمکت کنه.» جوان گفت: چشم. به خدا ما هم به پول حلال اعتقاد داریم. من نمی‌دونستم این نوارها حرومه. من نوکرتم. مطمئن باش دیگه این کار رو نمی‌کنم. جوان باقیمانده نوارها را ریخت توی سطل و از ما دور شد. همینطور برمی‌گشت و نگاه می‌کرد. ابراهیم، بااخلاص او را راهنمایی کرد و من یقین دارم که تأثیر خودش را می‌گذارد.
somaye
در پنجرهٔ خانهٔ ما حال و هوائی‌ست چون رهگذر کوچهٔ ما مرد خدائی‌ست افتاده و پربار، چنان سرو خرامان در هر قدمش عشق به پرواز و کمالی‌ست او هادی عشق است و بسی پاک‌و منزه گویی که حدیثی و کلامی ز خدائی‌ست آیات خدا چون فِکند نور به دل‌ها این آیه چنان نور به مصباح هدائی‌ست در شهر طلب عاشق و سرمست ترینست انگار به دنبال تمنای وصالی‌ست سیراب نگردد که به جانش شرری هست اوتشنه ترین تشنهٔ دریای نیازی‌ست
علی
بعد دستش را شبیه یک دایره کرد و گفت: «اگر دنیا مثل این کره باشد، امام زمان (عج) مانند این دست‌های من به دنیا احاطه دارد. خداوند نیز بر تمام دنیا شاهد و ناظر است.»
shariaty
«خدا کمک کرد تا بدن من قوی شود. ورزش و بدن قوی اینجا به درد خورد. اگر آن‌ها از قدرت بدنی من نمی‌ترسیدند، هرگز آن نوجوان را رها نمی‌کردند.»
MELIKA
بی‌مقدمه گفت: «سعید، خدا توی قیامت از هرچی بگذره از حق‌الناس نمی‌گذره. برای همین توی زندگی مواظب باش حق مردم به گردنت نباشه.» بعد ادامه داد: «تا می‌تونی به وسیله‌ای که مال خودت نیست نزدیک نشو. خیلی مراقب باش. اگه از کسی امانت می‌گیری خودت به دنبال پس دادن امانت باش.»
MELIKA

حجم

۴۳۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

حجم

۴۳۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

قیمت:
۲۴,۰۰۰
۱۲,۰۰۰
۵۰%
تومان