بریدههایی از کتاب سلام بر ابراهیم (۲)
۴٫۷
(۹۳۳)
قدرت جاذبهٔ او عجیب بود. همیشه با لبخند، در سلام کردن پیشقدم میشد.
با هیچکس حتی آدمهای منحرف، تند برخورد نمیکرد. هرکسی را به یک روش جذب میکرد.
📖
شخصی به نزد امام صادق (ع) آمد و گفت: من گناه بسیار بزرگی کرده ام. چه کنم؟ حضرت فرمود: اگر به بزرگی کوه باشد خدا میبخشد. آن شخص گفت: از کوه هم بزرگتر است و به حضرت بیان کرد که چه گناهی مرتکب شده.
گناهش بسیار بزرگ بود اما امام صادق (ع) در پاسخ فرمود: «من تصور کردم نماز صبح شما قضا شده که اینگونه گفتی؟!»
ч̃̾σ̃̾и̃̾ɑً̃̾ѕٌٌُ7
توی نماز چشمانش را بسته بود. بهش اعتراض کردم که این کار درست نیست. ابراهیم گفت: «اگه باعث بشه که توی نماز، توجه انسان بیشتر بشه اشکال نداره. من چشمانم رو که میبندم، حواسم بیشتر هست.»
F313
حضرت آیت الله العظمی بهجت (ره) میفرمود: مطالعهٔ زندگی خوبان، به منزلهٔ کلاس اخلاق است.
ادریس
ابراهیم صفت بارز دیگری داشت به نام خطا پوشی. اگر کسی اشتباهی میکرد، هیچگاه در جمع حرفی نمیزد. رابطهاش را نیز با شخص خطاکار حفظ میکرد. بعد متوجه میشدیم که به صورت شخصی و در خلوت با او صحبت کرده و او را توجیه نموده.
F313
بارها به من میگفت: «طوری زندگی و رفاقت کن که احترامت را داشته باشند. بیدلیل از کسی چیزی نخواه. عزت نفس داشته باش.»
ツAlirezaツ
در احادیث آمده: «مؤمن کسی است که دیدار او، شما را یاد خدا بیاندازد.»
F313
نه موقعیتهای ویژه او را ذوق زده میکرد و نه از دست دادن موقعیتها او را ناراحت.
roza
آن حدیث زیبای مولا علی که فرمود: «انسانهای لئیم (و پَست) از طعام لذت میبرند و انسانهای کریم از اطعام دادن به دیگران.»
ツAlirezaツ
این موضوع حتی در قرآن اشاره شده. آنجا که اهل جهنم میگویند: ای کاش با فلانی رفیق نمیشدیم... یعنی برخی رفاقتها انسان را به جهنم میکشاند. اما رفاقت با ابراهیم، برای تمام دوستان، زمینهٔ هدایت را فراهم میکرد.
ツAlirezaツ
«مردم را (به سوی خدا) دعوت کنید، (با وسیله ای) به غیر از زبان.»
F313
یکبار که با آن هیکل ورزشکاری و ساک دستی به سمت زورخانه میرفت، رفقایش به او میگویند: «دو تا دختر محل، دنبال تو افتاده بودند و دربارهٔ تو حرف میزدند. ماشاءالله خوب دلبری میکنی!»
میگویند از فردا دیگر ساک ورزشی بر نمیدارد! لباسهای ورزش خودش را داخل یک مشما (کیسه) میگذارد، و یک پیراهن گشاد میپوشد و روی شلوارش میاندازد و یک شلوار گشاد و کهنه میپوشد. به حدی که جوانهای محل حیفشان میآمده و به او میگفتند: همه آرزو دارند هیکلی مثل تو داشته باشند و یک لباسی بپوشند که این هیکل را نشان بدهد! او گفت: من نمیخواهم عامل انحراف ذهن جوانهای دیگر بشوم.
دختر پارسی
«قدرتمندترین افراد، کسی است که قدرت «مالکیت بر خود» را داشته باشد؛ اگرچه در این دنیا مالک هیچ چیزی نباشد.
بالعکس اگر کسی مالک همه دنیا باشد، ولی از مالکیت بر خویشتن محروم باشد، چنین شخصی را باید ناتوانترین اشخاص محسوب کرد.»
F313
ابراهیم در مقابل خدا برای خودش شخصیتی نمیدید. هرکاری میتوانست، برای رضای خدا انجام میداد. خودش را در مقابل خدا کوچک میدید و افتادگی داشت. خدا هم در چشم مردم، به او عظمت عجیبی داد.
F313
«مؤمن کسی است که دیدار او، شما را یاد خدا بیاندازد.»
ツAlirezaツ
ابراهیم میگفت: «میدانی الله اکبر یعنی چه؟! یعنی خدا از هرچه که در ذهن داری بزرگتر است. خدا از هر چه بخواهی فکر کنی با عظمتتر است. یعنی هیچکس مثل او نمیتواند من و شما را کمک کند.
الله اکبر یعنی خدای به این عظمت، در کنار ماست، ما کی هستیم؟ اوست که در سخت ترین شرایط ما را کمک میکند.»
F313
وقتی یکی از دوستان میگفت: چه تسبیح زیبایی داری، بلافاصله ابراهیم تسبیح را هدیه میکرد. نه تنها تسبیح که بارها حتی پیراهنش را بخشیده بود!
من یک انگشتر زیبا داشتم که مادرم از مشهد برایم آورده بود. خیلی مراقب انگشترم بودم. تا اینکه یک روز، رزمندهای به انگشتر من خیره شد! خیلی خوشش آمد.
یکباره انگشترم را درآوردم و به او هدیه دادم. تنها چیزی که آن لحظه در ذهنم بود، کارهای ابراهیم بود. یقین داشتم که اگر او بود همین کار را میکرد. اینها تأثیر غیر مستقیم کارهای اوست.
F313
همه دست گل به آب میدهند، اما انگار حکایت ما فرق دارد..
ما دسته گل به خاک میدهیم..
ᶜʳᶻ
وارد اتاق ابراهیم شدم. برخلاف دیگر اتاقها میز کار پشت سرش بود و صندلی جلوی میز قرار داشت!! صندلی مراجعین هم جلوی صندلی ابراهیم بود.
پرسیدم اینجا چرا فرق داره؟ گفت: «پشت میز که نشستم احساس غرور بهم دست داد. گفتم اینطوری از مردم دور میشم. برا همین صندلی خودم را آوردم اینطرف تا به مردم نزدیکتر باشم.»
هدی✌
بعدها در جایی خواندم: شخصی به نزد امام صادق (ع) آمد و گفت: من گناه بسیار بزرگی کرده ام. چه کنم؟ حضرت فرمود: اگر به بزرگی کوه باشد خدا میبخشد. آن شخص گفت: از کوه هم بزرگتر است و به حضرت بیان کرد که چه گناهی مرتکب شده.
گناهش بسیار بزرگ بود اما امام صادق (ع) در پاسخ فرمود: «من تصور کردم نماز صبح شما قضا شده که اینگونه گفتی؟!»
مهدی
حجم
۴۳۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۴۳۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
قیمت:
۲۴,۰۰۰
۱۲,۰۰۰۵۰%
تومان