بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سلام بر ابراهیم (۲) | صفحه ۱۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سلام بر ابراهیم (۲)

بریده‌هایی از کتاب سلام بر ابراهیم (۲)

۴٫۷
(۹۳۴)
م. یک روز عصر، توی کوچه ایستاده بودم که ابراهیم از سر کار برگشت. این بار با دفعات دیگر فرق داشت! او سوار بر یک ماشین مدل بالا بود! یک خودروی سواری تویوتای سفید صفر کیلومتر را جلوی منزل پارک کرد و پیاده شد. چشمانم از تعجب گرد شده بود. جلو رفتم و گفتم: عجب ماشینیه؟! کجا بوده؟ چند خریدی؟
کاربر ۸۴۸۷۰۸
شخصی در خیابان زیبا زندگی می‌کرد که معتاد بود. به خاطر اعتیاد، خانواده‌اش را خیلی اذیت می‌کرد. ابراهیم برای اینکه او ترک کند خیلی تلاش کرد، اما به هرحال موفق نشد. بعد با او صحبت کرد و گفت: چرا خانواده‌ات را اذیت می‌کنی؟ او گفت: دست خودم نیست. من هفته‌ای فلان قدر پول برای مواد احتیاج دارم. اگر داشته باشم کاری به آن‌ها ندارم. ابراهیم یک سال پول مواد این شخص را داد، به شرطی که این مرد خانواده‌اش را اذیت نکند!! یک سال خانواده و بستگان او در آرامش بودند. بعد هم ابراهیم شهید شد. آنجا بود که این شخص معتاد، این ماجرا را برای ما تعریف کرد. او هم مدتی بعد از ابراهیم از دنیا رفت.
کاربر ۸۴۸۷۰۸
جلس را به آن نوجوان تحویل می‌داد و خودش او را کمک می‌کرد تا بهتر بتواند مجلس را اداره کند. اگر هم می‌شنید که یک مداح و ذاکر دیگری در مجلس حضور دارد، به هیچ وجه مداحی نمی‌کرد. تعریف او از مجلس امام حسین (ع) چیزی بود که با تعاریف ما سازگاری نداشت
کاربر ۸۴۸۷۰۸
ابراهیم همیشه در مقابل بدی دیگران گذشت داشت. بارها به من می‌گفت: «طوری زندگی و رفاقت کن که احترامت را داشته باشند. بی‌دلیل از کسی چیزی نخواه. عزت نفس داشته باش.» می‌گفت: «این دعواها و مشکلات خانوادگی را ببین. بیشتر به خاطر اینه که کسی گذشت نداره. بابا دنیا ارزش این همه اهمیت دادن نداره. آدم اگه بتونه توی این دنیا برای خدا کاری کنه ارزش داره.» وقتی ازدواج کردم، غیر مستقیم مرا نصیحت می‌کرد. مثل انسان‌های دنیا دیده می‌گفت: «توی زندگی، اگر برخی مسائل پیش آمد که برایت تلخ بود، توی خودت بریز و اجازه نده که این مسائل، باعث کدورت و دلگیری شود. از خدا بخواه، خدا به بهترین حالت، مشکلات را برطرف می‌کند.»
🌸📚💖Shamim💖📚🌸
ابراهیم ادامه داد: «آدم هرکاری از دستش بر می‌یاد باید برای بندگان خدا انجام بده. من الان با همین صاحبکارش صحبت کردم. سعی کردم با اخلاق خوش با او برخورد کنم. الحمدلله خدا کمک کرد و مشکل این آقا حل شد.» و امام کاظم (ع) چه زیبا فرمودند: همانا مُهر قبول اعمال شما، برآوردن نیازهای برادرانتان و نیکی کردن به آنان در حد توانتان است و الا (اگر چنین نکنید)، هیچ عملی از شما پذیرفته نمی‌شود.
🌸📚💖Shamim💖📚🌸
برایم عجیب بود. نمی‌فهمیدم که چرا ابراهیم اینقدر به نماز صبح اهمیت می‌دهد. او حتی زمانی که نوجوان بود برای نمازجماعت صبح به مسجد سلمان می‌رفت. سال‌ها از آن ماجرا گذشته. این برخورد ابراهیم با قضیه نماز صبح، بارها مرا به فکر فرو می‌برد. ما هرشب ساعت‌ها برای تماشای فیلم و فوتبال و... مقابل تلویزیون می‌نشینیم، بی‌آنکه به قضا شدن نمازصبح خودمان توجه داشته باشیم. بعد ادعای پیروی از راه و رسم شهدا را هم داریم! بعدها در جایی خواندم: شخصی به نزد امام صادق (ع) آمد و گفت: من گناه بسیار بزرگی کرده ام. چه کنم؟ حضرت فرمود: اگر به بزرگی کوه باشد خدا می‌بخشد. آن شخص گفت: از کوه هم بزرگتر است و به حضرت بیان کرد که چه گناهی مرتکب شده. گناهش بسیار بزرگ بود اما امام صادق (ع) در پاسخ فرمود: «من تصور کردم نماز صبح شما قضا شده که اینگونه گفتی؟!»
🌸📚💖Shamim💖📚🌸
از ابراهیم شنیدم که می‌گفت: «روزی که به سراغ کشتی رفتم، پدرم مرا نصیحت کرد و گفت: هدف تو از کشتی گرفتن، قهرمانی نباشد. دنبال این نباش که با شکست دیگران، برای خودت مقام درست کنی. سعی کن با ورزش به مردم خدمت کنی. خلاصه اینکه خداوند ابراهیم را در مسیر زندگی ما قرار داد تا یک انسان واقعی را ببینیم.»
🌸📚💖Shamim💖📚🌸
گذشته و آینده حداقل پنجاه شهید را دیدم، اما به هزاران دلیل می‌گویم که ابراهیم در بین تمام آن‌ها مثل ستاره می‌درخشید.
کاربر ۸۴۸۷۰۸
شما بعد از خواندن چند صفحه از این کتاب متوجه می‌شوید که شهید هادی اصلاً اهل این چیزها نبود. شما با خواندن این کتاب، می‌توانید یک آدم حسابی را از نزدیک تجربه کنید. من مطمئن هستم کسانی که به دین ما متدین نیستند و اصلاً مکتب ما را نمی‌شناسند، اگر با ابراهیم هادی آشنا بشوند، به مکتب ما احترام خواهند گذاشت و به ما خواهند گفت: خوش به حال‌تان!
مهدی
«نعمتی که خدا به تو داده را به رخ دیگران نکش.» ابراهیم این را گفت و رفت.
zeinab
که آقای دولابی (ره) اهل تعارف و مبالغه نبودند؛ ایشان وقتی آقای ابراهیم هادی را که یک جوان بیست ساله بود، دیدند، صبر کردند تا جمعیت برود. بعد به ابراهیم هادی فرمودند: «آقا ابراهیم! یک کم ما را نصیحت کن!» و آقا ابراهیم با شرمندگی سرش را پایین می‌اندازد که «حاج آقا! چه می‌فرمایید؟!» ولی به نظر بنده، آقای دولابی این سخن را با اعتقاد گفته‌اند.
سید محسن موسوی
این مدعیان در طلبش بی‌خبرانند آن را که خبر شد، خبری باز نیامد...
mahdiyar
حضرت آیت الله العظمی بهجت (ره) می‌فرمود: مطالعهٔ زندگی خوبان، به منزلهٔ کلاس اخلاق است. و شما با مطالعهٔ این کتاب، اثر معنوی آن را در وجود خودتان لمس خواهید کرد
مرتضی
آن روز، من بازی با ابراهیم را برنده شدم. در واقع ابراهیم آنقدر ضعیف بازی کرد که یک نوجوان کوچکتر از او برنده شود. نمی‌دانید در مقابل همکلاسی‌هایم چقدر لذت بردم. هنوز شیرینی آن لحظات را در کام خودم حس می‌کنم. اما ابراهیم، از اینکه من لذت می‌برم خوشحال بود!
راضیه چیوایی
به لطف ابراهیم، امروز چادر که حجاب فاطمه زهرا (س) است را بهترین پوشش برای خود برگزیدم. از این رو از شما می‌خواهم، با کسانی که بد حجابند، یا اعتقاداتمان را درک نمی‌کنند، به جای اینکه با خشونت برخورد کنیم، بیایید هدایتگری چون ابراهیم هادی باشیم. و اگر توانش را نداریم، ابراهیم و ابراهیم‌ها را به آن‌ها معرفی کنیم.
kiana
اما یکی از مهمترین مسائلی که سیدعباس به ابراهیم تأکید می‌کرد، بحث حیا بود. می‌گفت: اگر کسی باحیا بود، امید به سعادتش هست، اما انسان بی‌حیا دین ندارد.
kiana
. کارهای ابراهیم مصداق کلام نورانی مولا علی (ع) در نهج‌البلاغه بود که در نامه ۴۷ فرمودند: اصلاح و سازش دادن میان مسلمانان از تمام نمازها و روزه‌های (مستحبی) بالاتر است.
kiana
ابرهیم سکوتش را شکست و گفت:‌ «برو دعایش را به پدر و مادرت بکن. اگه شیر پاک مادرت و لقمه حلال پدرت نبود، مطمئن باش این کار را نمی‌کردی.»
y_k
حضرت آیت الله العظمی بهجت (ره) می‌فرمود: مطالعهٔ زندگی خوبان، به منزلهٔ کلاس اخلاق است. و شما با مطالعهٔ این کتاب، اثر معنوی آن را در وجود خودتان لمس خواهید کرد.
y_k
«این حرفا چیه، من چرا باید سرت داد بزنم. تو شاید تصمیم داری با اون دختر ازدواج کنی. من که نباید مانع بشم.
میکائیل

حجم

۴۳۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

حجم

۴۳۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

قیمت:
۲۴,۰۰۰
۱۲,۰۰۰
۵۰%
تومان