بریدههایی از کتاب راهبری زندگی با شهود درونی؛ متعادلکردن زمین و آسمان
نویسنده:جری رول، رابرت ای جانسون
مترجم:مرضیه مروتی
انتشارات:بنیاد فرهنگ زندگی دیجیتال
امتیاز:
۳.۹از ۵۶ رأی
۳٫۹
(۵۶)
افراد چنان مشغول تلاش برای کنترل کردن اموری میشوند که اگر بخواهیم درست نگاه کنیم، حقیقتاً آن امور در حوزۀ کاریایگو نیست و با این نگرش وظیفۀ ایگو را که تنها بالا بردن آگاهی است فراموش میکنند. ما باید این را بدانیم که ایگو باید اطلاعات جمع کند و مراقب باشد، به دیگر عبارت ایگو نقش چشم و گوش خدا را بازی میکند و حقایق را جمع میکند، اما تصمیم نهایی را نمیگیرد، تصمیمها از خویشتن حقیقی ناشی میشوند. خویشتن حقیقی؛ اصطلاحی است که یونگ برای یک مرکز هوشمندی به کار برد که محدود به ایگو نیست، بلکه حاوی تمام استعدادهای خودآگاه و ناخودآگاه شخصیت ماست. مسلماً این تلاشی جدید برای توصیف مفهوم قدیمیِ «داشتن یک رابطه فردی با خدا» است.
mhzm
کرد. خویشتن حقیقی را در هند با آتمان، در مسیحیت با مسیح، در چین با تائو، در کیمیاگری با سنگ و نمادهای دیگری مانند دایره و مربع معرفی میکنند.
mhzm
اکنون از این منظر واژۀ کفر بسیار برایم مفید است. کفر جابجایی در مرکز ثقل شخصیت است. ما اغلب به ورطۀ کفر میآفتیم و این واژهای شگفتانگیز است برای شرح زمانی که بیش از حد به سمت یکی از این دو جهت، سمت الهی یا سمت زمینی، متمایل میشویم. این یکی از بهترین مفاهیمیآست که برای شرح ماهیت متناقض زندگی انسان یافتهام.
mhzm
ما حداقل به طعمیآز جهان طلایی نیاز داریم تا زندگیمان قابل تحمل شود و این مستلزم تفکر، مراقبه، کار درونی و انزوای متمرکز است. کوتاه سخن این که ما به تعادلی بین بودن و انجام دادن نیاز داریم.
mhzm
این حقیقت دارد که بخش زیادی از روانپریشی ما ناشی از عطش ما برای الوهیت است، عطشی که اغلب سعی میکنیم با روشی نادرست سیرابش کنیم. ما الکل مینوشیم، مواد مخدر مصرف میکنیم یا با جمعکردن داراییهای مادی به نشئههایی موقت دست مییابیم و غافلیم که تمام این فریبهای دنیای بیرونی، برای جستوجوی امیدی ناخودآگاه است که بتوانیم وجود افسرده و منزویمان را نجات دهیم
mhzm
رابرت نمونهای است از اینکه چگونه در دوران پست مدرنیسم با یک نگرش مذهبی زندگی کنیم و این برای من بسیار شگفتانگیز است. منظورم از نگرش مذهبی تبعیت از یک راه و روش، به منظور رستگاری یا رهایی یا حتی لزوماً عضویت در یک نهاد مذهبی نیست، بلکه نگرش مذهبی به تهذیب نفس مربوط میشود. منظور از تهذیب نفس؛ پذیراشدن حیرت، شکوه و عظمت، با احترام به آن نیروهای اسرارآمیز مقدسی که بیرون از کنترل خودآگاه ما قرار دارند. این نیروها را گاهی تقدیر، سرنوشت یا دست خدا یا به نقل از رابرت جانسون؛ رشتههای باریک نامیدهاند.
mhzm
وقتی در مسیر درست قرار دارید، یک بار دیگر درهایی باز میشوند که هرگز پیشبینی نمیکردید.
کاربر ۹۴۴۵۵۱
ما در کودکی دارای یک تمامیت و یکپارچگی معصومانه هستیم که اندکاندک به جدایی آگاهانه تبدیل میشود. یک ضربالمثل این موضوع را اینگونه مطرح میکند که وظیفۀ ما در زندگی، رفتن از کمال ناخودآگاه به نقص خودآگاه و سپس به کمال خودآگاه است.
Emad
زمانبندی آن تصادف و نتیجهاش که از دست دادن یک پا و نه دو پا بود، همیشه از این نظر برایم جالب بوده که مرا به اندازهای زخمیکرد که زمینگیر شوم، ولی نه آنقدر که زندگیام از دست برود.
Emad
راه حل در واقع این نقطۀ حد وسط است، ما میخواهیم به جای ماندن در نقطۀ میانی کاری انجام دهیم.
AlalehE
ما اغلب سعی میکنیم با بیشتر انجام دادن این مشکل را حل کنیم؛ مانند زنگ زدن به یک دوست، بیرون رفتن یا هر کار دیگری تا از آن احساس دردناک جدایی خلاص شویم، اما هیچیک از اینها فایدهای ندارد، چون این تنهایی و افسردگی ناشی از یک عمر انجام دادن است. دریافتهام که اکثر افراد باهوش در دنیای غرب امروز، زمانی بیش از حد را به انجام دادن و زمانی بسیار کم را برای بودن صرف میکنند. وقتی زندگی شما بیش از حد با انجام دادن پر شده، تنها نوشداروی احساس تنهایی و افسردگی، انزواست.
AlalehE
انزوا یک لذت و یک رابطهای گرم و شاد است، اما بودن در کنار افراد دیگر وقتی که رابطۀ حقیقی با آنها نداریم یک رنج تمام تولید میکند.
nasi
دیدن جهان در دانهای شن
و یافتن یک بهشت در یک گل وحشی
نگهداشتن ابدیت در کف دست خود
و تصرف ازلیت در یک ساعت
maryam asgari
به این نتیجه رسیدهام که خدا آزاد شده است، شاید این حرف شوخی به نظر برسد، اما من کاملاً جدی میگویم. مدتها قبل خدا در یک پرستشگاه و کلید آن فقط در دستان یک کشیش بود. نه تنها ما پشت درب مانده بودیم، بلکه خدا هم زندانی شده بود، چون اینگونه امنتر بود. سپس در قرن بیستم دیوارها بهنوعی ترک خوردند و خدا بیرون آمد. ظاهراً تعداد بسیار کمی از ما میداند با این حقیقت جانکاه که خدا آزاد شده و خدا بیرون آمده و اکنون در همه ظاهر میشود، چه کند. این موضوع امکانات شگفتانگیزی با خود به همراه دارد و در عین حال اگر اشتباه شود پیامدهای ترسناکی به بار خواهد آورد.
Nani Gh
فرد مشهور تنها برای ایگوی خودش زندگی میکند، اما قهرمان برای نجات جامعه کار میکند. ما این روزها افراد مشهورِ بسیار، اما قهرمانان کمیداریم.
Shakiba
ما ابتدا یک قهرمان را تحسین میکنیم بدون اینکه متوجه باشیم او صرفاً نمایندۀ چیزی است که باید در خودمان آن را جستوجو کنیم.
shahabclick
دکتر شوئیتزر قهرمان من بود و مانند بسیاری از جوانان به جای اینکه بیآموزم تصویر قهرمان را از طریق زندگی خودم بروز دهم، آن را به فردی دیگر فرافکنی میکردم.
shahabclick
به دست آوردن چیزی که باعث رنج یک انسان دیگر شود بیارزش است، هر چیزی که باعث نقصان دیگری شود هیچ ارزشی ندارد و هر چیزی که به قیمت رنج دیگری به دست آید عملی نیست و نتیجۀ مطلوب را به بار نمیآورد. به عبارتی شادی که باعث شود دیگران متضرر شوند و چیزی از دست بدهند شایسته نیست.
Zohreh
وقتی در درون گم شدهای، طولی نمیکشد که به همان اندازه هم در بیرون گم میشوی.
Zohreh
ظاهراً موجی از حسرت برای چیزهای زمینی وجود دارد. به نظر میرسد ناخودآگاه آمریکایی عاشق چیزهای آنتیک و قدیمی شده است. مثلاً افرادی را میبینم که به روش پخت نان در خانه روی آوردهاند تا فقط بتوانند لذت در دست گرفتن خمیر را تجربه کنند. ساکنین شهرها بیش از پیش به جمعآوری عتیقه روی آورده و بیشتر به تعطیلات به سبک بدوی میروند. نوجوانان شلوار جینهایی میخرند که کهنهنما شده و زانوهایشان پاره شده است. حتی شنیدهام که یکی از معروفترین طراحان مد نیویورک متخصصینی را استخدام کرده تا کاری کنند دروازههای خانۀ ییلاقیاش در رشته کوههای راکی جیرجیر کنند. ظاهراً این حسرت امور زمینی عطش رو به رشد غربیهایی است که بسیار از زمین دور شدهاند.
Zohreh
حجم
۳۶۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۵۰۰ صفحه
حجم
۳۶۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۵۰۰ صفحه
قیمت:
۱۳۱,۰۰۰
۷۸,۶۰۰۴۰%
تومان