بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب راهبری زندگی با شهود درونی؛ متعادل‌کردن زمین و آسمان | صفحه ۱۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب راهبری زندگی با شهود درونی؛ متعادل‌کردن زمین و آسمان

بریده‌هایی از کتاب راهبری زندگی با شهود درونی؛ متعادل‌کردن زمین و آسمان

۳٫۹
(۵۶)
زندگی مذهبیِ درست، گوش سپردن به ارادۀ خداوند هست. همان صدایی که صدای ملایم و کوچک درون نامیده می‌شود و در روان خودتان ظاهر می‌گردد.
Dexter
ما از کجا بدانیم که واقعاً از اراده خدا تبعیت می‌کنیم؟ این یک امر غریزی است که با احساس آرامش، توازن، تمامیت و عدم شتاب‌زدگی همراه است.
Dexter
ایگو اغلب مانع از توجه به رشته‌های نازک می‌شود. بنابراین باید متواضع و ساکت کردن ایگوی خود را بیاموزیم تا بتوانیم رشته‌های نازک را دنبال کنیم.
Dexter
وقتی با اراده راهم را به سمت کشتی اروپا کج کردم فکر می‌کردم آزاد هستم، اما خیلی زود نقشه‌ام نقش بر آب شد. در خیلی اوقات مفهوم آزادی می‌تواند به تورم تبدیل شود. وقتی حباب متورم من ترکید، رشته‌های نازک با تمام قدرتشان به عملکرد خود ادامه دادند و مرا به راه ویژه‌ای هدایت کردند و سرانجام مرا به آرت و مؤسسۀ دکتر یونگ رساندند.
Dexter
باید اعلام کنم که با توجه به مهم‌ترین اتفاقات زندگی‌ام من آزاد نیستم. این حقیقت را فهمیدم که وقتی دست از کنترل زندگی خود برمی‌دارم و در عوض رشته‌های نازک را دنبال می‌کنم، بالاترین میزان امنیت را دارا هستم. این یک دیدگاه مذهبی است، از این نظر که ایگوی انسان باید به چیزی قدرتمندتر از خودش تسلیم شود.
Dexter
متأسفم که آن روز صبح در پاریس برای خرید آن چنگ سر قرار حاضر نشدم. قصد داشتم که بیایم، اما کمی‌پس از ارسال آن پول به هتل تو، دستگیر شدم. می‌دانی؛ با پولی که از تو قرض گرفتم یک سیستم کارآمد برای جعل چک مسافرتی آمریکا راه انداختم و پولی هم که به تو دادم از آن پول بود. اما متأسفانه اف‌بی‌آی، آن روز صبح ساعت شش مرا دستگیر کرد و من به تازگی از یک دورۀ پنج سالۀ زندان آزاد شده‌ام. ارادتمند؛ آرت
Dexter
به‌تدریج مشکوک شدم که شاید روحیۀ مطمئن و آمرانه و خودبرتری آرت، نقابی برای پنهان کردن خود ناباوری و عدم اعتمادبه‌نفس او باشد. او هر گفت‌وگویی در خصوص احساسات را به سخره می‌گرف
Dexter
نمی‌توان صرفاً هر چیزی را که رؤیا می‌گوید دنبال کرد، اما در بسیاری از مواقع رؤیاها بسیار خلاق و قطعی‌گو هستند. این‌گونه نیست که رؤیا همیشه درست باشد، اما همیشه موقعیتی را در ناخودآگاه نشان می‌دهد که در آن مرحلۀ خاص دقیقاً آن‌گونه است.
Dexter
رؤیاها عامل ایجاد تحول هستند یا بهتر است این‌طور بگویم که رؤیاها خودِ تحول هستند. عموماً من رؤیاها را همان‌گونه که هستند در نظر نمی‌گیرم، بلکه آن‌ها را ساز و کاری برای تنظیم کردن می‌دانم. به این معنی که اگر کاری را بیش از حد انجام می‌دهم رؤیایم به من خواهد گفت.
Dexter
عرفان‌شناس بزرگ جوزف کمبل زمانی گفت فرد مشهور تنها برای ایگوی خودش زندگی می‌کند، اما قهرمان برای نجات جامعه کار می‌کند. ما این روزها افراد مشهورِ بسیار، اما قهرمانان کمی‌داریم.
Dexter
در معبد جوگرناتدر هند هر سال تابستان جشنی بزرگ برپا می‌شود که در آن خدا را در یک گاری بزرگ قرار می‌دهند و در خیابان‌های شهر می‌چرخانند تا با طرفدارنش احوال‌پرسی کند. انگلیسی‌ها وقتی می‌دیدند مردم خودشان یا فرزندانشان را زیر چرخ‌های بزرگ گاری می‌اندازند تا به لطف خدا، مرگ خود را به انجام برسانند وحشت می‌کردند. مردن با این شیوه به معنای ترک مشروع این جهان خاکی پر از اشک و جذب شدن در دریای بزرگ آغازین است.
Dexter
برخی دیدگاه‌ها بسیار قدرتمند هستند، مانند پافشاری غربی‌ها بر تداوم فردیت پس از مرگ حتی تا ویژگی‌های فیزیکی، اما هندی‌ها در این خصوص کاملاً متفاوت می‌اندیشند. آن‌ها مایلند از تصویر یک قطره شبنم برای توصیف وجود انسان استفاده کنند. بله، یک قطره شبنم به‌صورت یک وجود مجزا وجود داشته و دارای فردیت است، اما محکوم به بازگشت سریع به اقیانوس بزرگ و آغازین وجود و از دست دادن تمام فردیت خود است.
Dexter
یک روز ناگهان جنگل‌بان ارشد به من تلفن کرد و پرس‌وجو کرد: حالت چطور است، رابرت؟ گفتم: خوبم، همه چیز این بالا خوب است. او پرسید: آیا حرف زدن با خودت شروع شده است؟ گفتم: خب، بله. پرسید: آیا به خودت پاسخ هم می‌دهی؟ گفتم: نه. جنگل‌بان گفت: خب، پس حالت خوب است، خداحافظ.
Dexter
برخی از من می‌پرسند که چگونه افرادی مناسبِ پدر و مادرخواندگی را بیابند و من پاسخ کوتاه و ساده‌ای ندارم. حقیقت این است که سرنوشت آنچه را در زندگی‌مان مهم است برایمان می‌آورد، من صرفاً می‌توانم پیشنهاد کنم که شیوۀ جاری شدن انرژی خود را تماشا کرده و به آن احترام بگذارید و مشاهده کنید که چگونه تمایلات طبیعی‌تان به سمت افراد خاصی کشیده می‌شوند.
Dexter
ما برای تمام کردن تحصیلات و آموزش‌های عاطفی و معنوی خود به پدرخوانده و مادرخوانده‌هایی نیاز داریم. هیچ مادر و پدری، هر چقدر هم که ماهر یا رشدیافته باشند نمی‌توانند تمام این کارها را برای یک فرد جوان انجام دهند.
Dexter
از چشم‌انداز امروزم می‌توانم ببینم که همان‌قدر که من به خانم راند نیاز داشتم، او هم به من نیاز داشت. به نظر می‌رسید مرد جوانی را به فرزندی می‌خواهد و ما هر هفته پس از پایان کلاس در مورد هنر، موسیقی و فلسفه به بحث می‌پرداختیم. اولین کتاب‌هایی را که در مورد هند، عرفان و مذهب خواندم او به من قرض داده بود. خانم راند به سرعت به مادری تبدیل شد که همیشه آرزویش را داشتم، فردی که بتواند تجربۀ من از جهان طلایی را درک کند و دنیای درونی‌ام را معتبر بداند.
Dexter
پدربزرگم مردی سرسخت، یک‌دنده و سخت هم‌چون، گرانیت به نظر می‌رسید.
Dexter
کنایه‌آمیز است که اغلب موفقیت‌ها و پیش‌روی‌های ما به درون خودآگاهی الهی، از شکست‌های ما در خودآگاهی معمولی ناشی می‌شود.
Dexter
این حقیقت دارد که بخش زیادی از روان‌پریشی ما ناشی از عطش ما برای الوهیت است، عطشی که اغلب سعی می‌کنیم با روشی نادرست سیرابش کنیم. ما الکل می‌نوشیم، مواد مخدر مصرف می‌کنیم یا با جمع‌کردن دارایی‌های مادی به نشئه‌هایی موقت دست می‌یابیم و غافلیم که تمام این فریب‌های دنیای بیرونی، برای جست‌وجوی امیدی ناخودآگاه است که بتوانیم وجود افسرده و منزوی‌مان را نجات دهیم.
Dexter
به دست آوردن چیزی که باعث رنج یک انسان دیگر شود بی‌ارزش است، هر چیزی که باعث نقصان دیگری شود هیچ ارزشی ندارد و هر چیزی که به قیمت رنج دیگری به دست آید عملی نیست و نتیجۀ مطلوب را به بار نمی‌آورد. به عبارتی شادی که باعث شود دیگران متضرر شوند و چیزی از دست بدهند شایسته نیست.
Ghazale Lavasani

حجم

۳۶۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۵۰۰ صفحه

حجم

۳۶۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۵۰۰ صفحه

قیمت:
۱۳۱,۰۰۰
۷۸,۶۰۰
۴۰%
تومان