بریدههایی از کتاب چهل قانون عشق (ملت عشق)
۳٫۷
(۲۰۶)
توکل آرامشی است که در پس پذیرفتن میآید، مثل شرایطی که قادر به تغییر آن نیستیم.
شاداب
«مگر نه اینکه خداوند از رگ گردن به ما نزدیکتر است. خدا در آسمان، فرسنگها دورتر از ما، بر روی تختی نشسته است. او در هر لحظه، در هر جایی، حتی در درون ما نیز ممکن است باشد. برای همین هیچوقت مارا به حال خود رها نمیکند. چهطور رها کند؟»
🎀mary🎀
روح شمس و مولانا زنده، میان ما در حال سماعاند.
🎀mary🎀
عشق تنها یک حس خوشایند نیست که همچون بادی سر برآورد و برود.»
🎀mary🎀
عشق خواهد که این سخن بیرون بُوَد
آینهات غمّاز نَبْوَد، چون بُوَدْ؟!
آینهات دانی چرا غَمّاز نیست؟
زانکه زنگار از رُخَش ممتاز نیست
🎀mary🎀
قانون بیست و هشتم: گذشته همچون ابری مهآلود سراسر ذهن ما را فرا گرفته، اما آینده چون پردهای خیالی، نه میتوانیم آینده را ببینیم و نه میتوانیم گذشته را تغییر دهیم. صوفی تنها لحظه حال را درمییابد.
fatemeh26
عشق نوعی میلاد است. اگر بین بعد و قبل از عشق تفاوتی وجود نداشته باشد، برای آن است که به قدر کافی دوست نداشتهایم. اگر کسی را دوست داشته باشی، با ارزشترین کاری که میتوانی برای او بکنی تغییر است. آن قدر باید تغییر کنی، که دیگر تو، تو نباشی.
Mira
قانون یازدهم: همانطور که قابله میداند که زایمان بدون درد نمیشود. تو هم بدان برای دستیابی به شخصیت و «من» جدیدت باید از سختیها و مشکلات عبور کنی.
moeinw
قانون شانزدهم: تنها خداوند بیعیب و نقص است. دوست داشتن او آسان است. کار سخت آن است که انسان فانی را با تمام بدیها خوبیهایش دوست داشته باشیم. نباید فراموش کنیم که ما چیزی را میتوانیم دوست داشته باشیم که آن را بفهمیم. تا مخلوق را نفهمیم و درک نکنیم، نمیتوانیم او را دوست داشته باشیم. و نمیتوانیم آنگونه که شایستهاش است، خالقاش را دوست داشته باشیم.
حامد
ایمان و عشق هر دو در کفه ترازو برابری میکنند. نیازی به اثبات و منطق هم ندارد. یا هست یا نیست.
sahar_k
بیا دمی همدم هم باشیم
بگذار بر پای خود باشیم
بیشک همساز هم خواهیم بود،
گمان مبر تنها آنچه که هستیم میبینیم
sahar_k
بعضیها تنها بهخاطر آنکه فرد مقابل چشم و ابرویش را بالا انداخته است، از کوره در میروند و از کاه کوه میسازند، و از یک اتفاق کوچک حادثهای بزرگ میآفرینند.
sahar_k
«در جریان سوم به معنای باطنی آیات دست پیدا میکنی، اگر سوره نسا را با چشم دل بخوانی متوجه میشوی که سوره نسا در مورد زن و مرد نیست بلکه در مورد زنانگی و مردانگی است. بقا و فنا در تصوف با مردانگی و زنانگی مطابقت دارد. و همه ما حتی من و تو زنانگی و مردانگی را درونمان داریم. هر زمانی که هر دویشان را با هم قبول کنیم آن موقع است که کامل میشویم و به آرامش میرسیم.»
خانم متفکر
همین که به چیزی عادت میکرد فورا دست از آن میکشید.
shogun
هستند آدمهایی که هر سی روز ماه مبارک رمضان را روزه میگیرند، عید قربان برای بخشوده شدن گناهانشان گوسفند سر میبرند، به حج تمتع و حج عمره میروند، روزی ۵ مرتبه سر بر سجده میگذارند، اما در دلشان اثری از مهربانی و شفقت نیست. پس برای چه این کارها را میکنند؟ مگر بدون عشق هم میشود ایمان آورد؟ بدون عشق، عبادت فقط کلمهای است پنج حرفی، انسان باید به عشق، ایمان و اعتقاد داشته باشد. باید در تمام رگهایش جاری شدن عشق به خدا را حس کند.
فکر میکنند که خداوند آن بالا در آسمان نشسته. بعضیها هم او را در مکه و مدینه جستجو میکنند. یا در مسجد محل زندگیشان. فکر میکنند میشود خدا را در جای ثابتی نگه داشت. عجب انسانهای غافلی، خدا تنها در یک جاست، آن هم در قلب عاشقانش
خودش نیز میفرماید «نه آسمان و نه زمین، هیچ یک نمیتوانند مرا در آغوش گیرند. من تنها در دل مومنانم جا میگیرم.»
fateme
مهم نیست چه کسی هستیم و در کجا زندگی میکنیم، همه در درون خود احساس کمبود داریم. مثل آن است که چیزی را از دست داده باشیم و نتوانیم پیدایش کنیم.
Chica
آدمها دوست دارند، آنچه را که درک نمیکنند نپذیرند. این را بارها و بارها تجربه کرده بودم.
Chica
هر وقت قرار باشد برای عده زیادی از مردم سخنرانی کنم، مردم را به جای صدها نفر، یک فرد واحد تصور میکنم. هر هفته هزاران نفر برای شنیدن سخنان من میآیند، اما من تنها برای یک نفر سخن میگویم، تصور میکنم که تنها یک نفر برای شنیدن سخنانم آمده است، حرف میزنم و او با گوش جان به سخنانم گوش میدهد.
سارا
میگویم. به بدنت میچسبد. به درونت رسوخ میکند. و آنجا جا خوش میکند تا از نو متولد شود. در خواب به سراغت میآید و تو با ترس و لرز از خواب بیدار میشوی. روزها را میتوانی جوری با آن کنار بیایی، اما شبها در رختخواب رهایت نمیکند. آنجاست که ترس امانت نمیدهد. هر مقتول در درون قاتلش به زندگی ادامه میدهد. از زمانی که قابیل، هابیل را کشت، هیچ قاتلی نتوانسته از پذیرفتن امانت مقتولش سر باز زند.
سارا
«این یکی از قوانین است:
قانون سی و یکم: برای آنکه به حق نزدیک شوید باید قلبی به نرمی مخمل داشته باشید. و البته هر انسانی سرانجام نرم شدن را یاد میگیرد. بعضیها وقتی دچار تصادف میشوند، بعضیها وقتی به بیماری مهلکی دچار میشوند و بعضیها وقتی درد جدایی را میچشند. همهمان فرصتی بهدست میآوریم تا قساوت قلبمان را نرم کنیم. اما فقط بعضیها هستند که به دنبال حکمت آن میگردند و دلشان را نرم میکنند و بعضیها هم متاسفانه سنگدلتر میشوند.»
مهتاب حیدری
حجم
۳۶۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۹۰ صفحه
حجم
۳۶۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۹۰ صفحه
قیمت:
۱۱۸,۰۰۰
۵۹,۰۰۰۵۰%
تومان