بریدههایی از کتاب نیما یوشیج
۴٫۴
(۳۰۰)
قصه ام عشاق را دلخون کند
عاقبت ، خواننده را مجنون کند
مهرافــــروز
گم شد از من ، گم شدم از یاد او
ماند بر جا قصه ی بیداد او
رِ
کشید. شعر نو عنوانی بود که خود نیما بر هنر خویش نهاده بود. تمام جریانهای اصلی شعر معاصر فارسی مدیون این انقلاب و تحولی هستند که نیما مبدع آن بود. نیما در ۱۳ دی ۱۳۳۸ درگذشت و در امامزاده عبدالله تهران به خاک سپ
کاربر ۷۶۲۶۳۷۳
آخر ای من ، تو چه طالع داشتی
یک زمانت نیست با بخت آشتی ؟
Mohamad Aliporiyan
چه شبی ! ماه خندان ، چمن نرم
کاربر ۵۴۱۱۴۶۲
بگذار که چشم ها ببندد
کمتر به من این جهان بخندد
کاربر ۶۲۳۰۲۶۳
بچهها بهار!
داره رو درخت
میخونه بهگوش:
«پوستین را بکن
قبا را بپوش.»
mahsa
آه! می گویند چون بگذشت روزی
بگذرد هر چیز با آن روز.
باز می گویند خوابی هست کار زندگانی
ز آن نباید یاد کردن
خاطر خود را
بی سبب ناشاد کردن.
بر خلاف یاوه مردم
پیش چشم من ولیکن
نگذرد چیزی بدون سوز
می کشم تصویر آن را
یاد می آرم از آن روز!
helya
ای عشق ،امید ، آرزوها
خسته نشوید در دل من
هدی✌
هر که را غم فزون ، گفته افزون
هدی✌
ای بسا شرا که باشد در بشر
عاقل آن باشد که بگریزد ز شر
آفت و شر خسان را چاره ساز
احتراز است ، احتراز است ، احتراز
هدی✌
کودکی کو ! شادمانی ها چه شد ؟
تازگی ها ، کامرانی ها چه شد ؟
شیده
بخوابید ایندم که آلام شیر
نه دارو پذیرد ز مشتی اسیر
امیرمحمد قرائی
آی نی زن که تو را آوای نی برده ست دور از ره کجایی؟
سانیا
به رویم پنجره ت را باز بگذار
سانیا
آن که نشناخت قدر وقت درست
زیرا این طاس لاجورد چه جست ؟
سانیا
خانه ی من ،جنگل من ، کو، کجاست ؟
سانیا
من از این دو نان شهرستان نیم
خاطر پر درد کوهستانیم
شیهمیمی
تو دروغی ، دروغی دلاویز
تو غمی ، یک غم سخت زیبا
شیوا
هر سری با عالم خاصی خوش است
هر که را یک چیز خوب و دلکش است
کتابخوان
حجم
۴۹٫۵ کیلوبایت
حجم
۴۹٫۵ کیلوبایت
قیمت:
رایگان