بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نیما یوشیج | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب نیما یوشیج

بریده‌هایی از کتاب نیما یوشیج

نویسنده:نیما یوشیج
انتشارات:طاقچه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۲۹۸ رأی
۴٫۴
(۲۹۸)
این چنین هرشادی و غم بگذرد جمله بگذشتند ، این هم بگذرد
سکوتِ قبلِ فریاد
دیدمش ، گفتم : منم نشناخت او
♡...Elahe...♡
تو چیستی ای شب غم انگیز
"Shfar"
بی مروت یار من ، ای بی وفا بی سبب از من چرا گشتی جدا ؟
پاستیل،،
زندگانی چه هوسناک است، چه شیرین! چه برومندی دمی با زندگی آزاد بودن، خواستن بی ترس، حرف از خواستن بی ترس گفتن، شاد بودن! او به هنگامی که تا دشمن از او در بیم باشد ( آفریدگار شمشیری نخواهد بود چون) و به هنگامی که از هیچ آفریدگار شمشیری نمی ترسد، ز استغاثه های آنانی که در زنجیر زنگ آلوده ای را می دهد تعمیر... بر سر آن ساخته کاو راست در دست، می گذارد او ( آن آهنگر) دست مردم را به جای دست های خود.
:)
دیدمش ، گفتم : منم نشناخت او
پاستیل،،
خانه ام ابری ست اما ابر بارانش گرفته ست.
فنچِ آبی
زخم دارد به نهان می خندد.
تیناز
زدن یا مژه بر مویی گره ها به ناخن آهن تفته بریدن ز روح فاسد پیران نادان حجاب جهل ظلمانی دریدن به گوش کر شده مدهوش گشته صدای پای صوری را شنیدن به چشم کور از راهی بسی دور به خوبی پشه ی پرنده دیدن
آســاره
گفتمش : ای نازنین یار نکو همرها ،‌تو چه کسی ؟ آخر بگو کیستی ؟ چه نام داری ؟ گفت : عشق
"Shfar"
دیدمش ، گفتم : منم نشناخت او
Mahdieh
جمله می گفتند او دیوانه است گاه گفتند او پی افسانه است
kamrang
می تراود مهتاب می درخشد شب تاب مانده پای آبله از راه دراز بر دم دهکده مردی تنها کوله بارش بر دوش دست او بر در، می گوید با خود: غم این خفته چند خواب در چشم ترم می شکند.
*Narges*
ای عشق ،‌امید ، آرزوها خسته نشوید در دل من
سانیا
نور حق پیداست ،‌ لیکن خلق کور کور را چه سود پیش چشم نور ؟
{ آیه راد } کتاب نخوان همیشگی :)
خلق همان چشمه ی جوشنده اند بیهوده در خویش هروشنده اند یک دو سه حرفی به لب آموخته خاطر بس بی گنهان سوخته لیک اگر پرده ز خود بردرند یک قدم از مقدم خود بگذرند در خم هر پرده ی اسرار خویش نکته بسنجند فزون تر ز پیش چون که از این نیز فراتر شوند بی دل و بی قالب و بی سر شوند در نگرند این همه بیهوده بود معنی چندین دم فرسوده بود آنچه شنیدند ز خود یا ز غیر و آنچه بکردند ز شر و ز خیر بود کم ار مدت آن یا مدید عارضه ای بود که شد ناپدید
آیناز
هان ای شب شوم وحشت انگیز تا چند زنی به جانم آتش ؟
_echo_
من ندانم با که گویم شرح درد
pppp
وای بر حال من بدبخت!‌وای کس به درد من مبادا مبتلای
:)
ای عشق ،‌امید ، آرزوها خسته نشوید در دل من
نیکو

حجم

۴۹٫۵ کیلوبایت

حجم

۴۹٫۵ کیلوبایت

قیمت:
رایگان