در این پریشاننبشته، سخن از سیرت گلی است که در هنگام شکفتنها رویید. چون آیتی اخگرگون در قامت سبز بهار نشان تجلی حق داشت در خود.
دلتنگِ ماه
خدایا
در نزدت دو قطره گرانبهاست
قطره اشک، قطره خون
خدایا، ما را توفیق عنایت فرما که اشک را برای تو فرو ریزیم و در راه تو خونمان را نثار کنیم، ای مهربان خدا.
به یاد شهید غلامرضا که
گریست و شهید شد
فهیمه
أللَّھُـمَعَجِّلْلِوَلیِڪَألْـفَـرَج♡
خدایا
در نزدت دو قطره گرانبهاست
قطره اشک، قطره خون
خدایا، ما را توفیق عنایت فرما که اشک را برای تو فرو ریزیم و در راه تو خونمان را نثار کنیم، ای مهربان خدا.
به یاد شهید غلامرضا که
گریست و شهید شد
فهیمه
أللَّھُـمَعَجِّلْلِوَلیِڪَألْـفَـرَج♡
«تنها ره سعادت ـ ایمان، جهاد، شهادت»
gh.hanieh
خدایا
در نزدت دو قطره گرانبهاست
قطره اشک، قطره خون
gh.hanieh
باشد که روزی عشق خدایی تو موجب عشق خدایی در من شود و با هم بهتر این مسیر را رویم.
alirhb
در بهاریم و برگریزان است
سخن از رفتن عزیزان است
برگِ سبز بهار گلگون است
دلمان را مگو مگو خون است
دشتها را حکایت از لاله است
چشمها را طراوت از ژاله است
مکنون
... لباسهایت را که هنوز نَشستهام میبویم و میبوسم و دستی به خانه میکشم و میآیم پایین. گلهای گلدانهایمان و غنچههایشان را که میبینم یاد شکفتن نوجوانی شماها میافتم و به یاد پرپر شدن شهیدانمان و غلامرضای خوبمان.
...