بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تربیت کودک برای مغزی یکپارچه | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب تربیت کودک برای مغزی یکپارچه

بریده‌هایی از کتاب تربیت کودک برای مغزی یکپارچه

۴٫۶
(۳۴)
یکپارچگی به زبان ساده عبارت است از: "پیوند دادن مؤلفه‌های گوناگون به یکدیگر، برای ایجاد یک واحد با عملکرد مناسب." درست مانند آنچه برای عملکرد سالمِ بدن لازم است
par4301
با یکپارچه کردن حافظه‌های ناآشکار و آشکارتان، و با تاباندن نور آگاهی بر لحظه‌های دشواری که از گذشته داشته‌اید، این بینش را می‌یابید که گذشته‌ی شما چه تأثیر عمیقی بر رابطه‌تان با فرزندانتان دارد، (در این صورت) می‌توانید، از هر جهت، مراقب تأثیرهایی باشید که مسائل و مشکلات شما، بر خلق و خوی خودتان و همچنین بر چگونگی احساس فرزندتان می‌گذارند.
مرضیه
اما این خاطراتِ پنهان، به ویژه برای پدر و مادرها، پر مخاطره هستند، به دو علت: اول از همه، حتی اگر بچه‌هایمان خیلی کم سن و سال باشند، می‌توانند حس‌های ترس، رنج، یا بی‌کفایتی ما را متوجه شوند، حتی اگر خودمان متوجه احساساتی که داریم، نشویم. و وقتی پدر یا مادری ناراحت و آشفته باشد، برای بچه سخت است که آرام و شاد بماند. دوم این‌که، خاطراتِ ناآشکار می‌توانند واکنش‌هایی را در ما برانگیزند که موجب شوند کارهایی از ما سر بزند که هیچ دوست نداریم. ا
مرضیه
تحقیقات نشان می‌دهد وقتی ما حالت جسمانی‌مان را عوض می‌کنیم ـ مثلاً تحرک می‌کنیم یا (برعکس) استراحت می‌کنیم ـ می‌توانیم حالت عاطفی ـ احساسی‌مان را (هم) عوض کنیم.
hamideh
تحقیقات نشان داده است که تحرک جسمانی مستقیماً بر ساختار شیمیایی مغز تأثیر می‌گذارد. پس وقتی فرزندتان تماس با مغز طبقه‌ی بالایی‌اش را از دست داده است، روشی کارآمد برای بازیافتنِ وضعیت تعادل این است که وادارش کنید بدنش را حرکت بدهد
hamideh
به آن‌ها یاد بدهید نفس عمیقی بکشند، یا تا ده بشمارند؛ کمکشان کنید احساساتشان را بیان کنند؛ بگذارید پایشان را بر زمین بکوبند یا مشتی حواله‌ی بالش بکنند؛ همچنین می‌توانید به آن‌ها بیاموزید اختیار خودشان را که از دست می‌دهند، در مغزشان چه اتفاق‌هایی می‌افتد و چگونه از "به جوش آمدنِ دیگ خشمشان"، دوری کنند
hamideh
وقتی سؤالات ساده‌ای می‌کنید که نشان می‌دهد برای احساسات دیگران چه اندازه ارزش قائلید، این توانایی را در کودکتان ایجاد می‌کنید که حس همدلی داشته باشد.
hamideh
کودکانی کمرو که والدینشان، حمایتگرانه، امکان کاوش در دنیای پیرامون را برایشان فراهم می‌آورند، معمولاً رفتارهای خجولانه‌ی خود را کنار می‌گذارند، در حالی که کودکانی که به شکلی افراطی حمایت می‌شوند، یا (برعکس)، بی‌هیچ حمایتِ عاطفی، به سوی تجربه‌های اضطراب‌آور رانده می‌شوند، معمولاً همچنان خجالتی باقی می‌مانند.
کاربر ۲۹۱۴۹۸۲
یکی از رویدادهای غیرمترقبه‌ای که بنیاد علوم اعصاب را از اساس لرزانده است، کشف این حقیقت است که مغز به واقع "شکل‌پذیر" یا "قالب‌پذیر" است. این بدان معناست که برخلافِ آنچه قبلاً تصور می‌کردیم، که تغییر مغز، فقط مختص زمان کودکی است، ساختار مادی مغزِ (ما) در کل طولِ زندگی‌مان تغییر می‌پذیرد.
hamideh
می‌خواهیم آن‌ها "یکپارچگی افقی" داشته باشند، به طوری که مغز چپ "منطقی"شان بتواند به خوبی با مغز راستِ "عاطفی ـ احساسی"شان همکاری کند.
hamideh
راحت می‌توانیم متوجه بشویم بچه‌هایمان چه موقع‌هایی یکپارچه نیستند: (وقتی) عواطف و احساساتشان آن‌ها را از پا انداخته است، گیج و سر در گم‌اند، و آشفته و پریشان حال. (وقتی) نمی‌توانند به وضعیتی که پیش رویشان است، با آرامش، و توانمندانه واکنش نشان بدهند. بدقلقی کردن، از کوره در رفتن، پرخاشگری، و بسیاری دیگر از چالش‌های تربیت فرزندان ـ و زندگی ـ ناشی از نبود یکپارچگی است که به آن عنوانِ "از هم‌پاشیدگی" هم داده می‌شود.
hamideh
شاید وقت‌هایی پیش بیاید که از بچه‌هایمان بخواهیم ماجرا را تعریف کنند، اما آن‌ها دلشان نخواهد این کار را بکنند. ما باید به این خواسته‌شان که میل دارند چطور و چه موقعی حرفشان را بزنند، احترام بگذاریم؛ به ویژه به این سبب که اگر به آن‌ها فشار بیاوریم تا تجربه‌شان را با ما در میان بگذارند، فقط نتیجه‌ی معکوس به بار خواهد آورد.
hamideh
کودکانی که پدر و مادرشان با آن‌ها درباره‌ی تجربه‌های خودشان صحبت می‌کنند، معمولاً (در رویارویی با رویدادهایی مشابه)، می‌توانند تجربه‌های پدر و مادرشان را به یاد بیاورند و از آن‌ها به خوبی استفاده کنند. والدینی که با فرزندانشان درباره‌ی احساسات خودشان صحبت می‌کنند، فرزندانی با هوشِ عاطفی پرورش‌یافته‌تری دارند که می‌توانند از احساسات خودشان، و احساسات دیگران، درک کامل‌تری داشته باشند.
hamideh
"اضطرابِ ناشی از جدایی"، در بچه‌های کوچک عادی است. مدرسه گاهی اوقات می‌تواند ترسناک باشد، اما چنان‌که تامس توضیح می‌داد: "کیتی تا قبل از مریض شدنش فقط به امید مدرسه‌اش زندگی می‌کرد. او عاشق فعالیت‌ها، دوستان، و داستان‌ها بود. و معلمشان را می‌پرستید." پس چه اتفاقی افتاده بود؟
hamideh
مغز چپ شما نظم را دوست دارد و به دنبال آن می‌رود. منطقی است، دقیق است، زبان‌شناختی است (کلمات را دوست دارد)، و خطی است (چیزها را در توالی زنجیروار، یا منظم قرار می‌دهد). مغز چپ حتی از این‌که این چهار واژه، همگی (در زبان انگلیسی) با حرف L شروع می‌شوند، کلی لذت می‌برد (همچنین مغز چپ عاشق فهرست است و فهرست کردن).
hamideh
از سوی دیگر، مغز راست، کل‌نگر و غیرکلامی است و پیام‌هایی می‌فرستد و می‌گیرد که به ما امکان می‌دهد (بااستفاده از آن‌ها) با دیگران ارتباط (غیرکلامی) برقرار کنیم؛ از جمله تغییر حالت‌های صورت، مفهوم نگاه، لحن صدا، حالتِ قرار گرفتن بدن، و ایما و اشاره‌های بدنی.
hamideh
حتی اگر فکر کردن درباره‌ی نزاعی که با دوستش داشته، دردآور باشد، (با این‌حال) باید به آنچه در حال رخ دادن در مغز راستش بود، توجه می‌کرد، و حتی برای آن حرمت قائل می‌شد؛ زیرا مغز راست ارتباط مستقیم‌تری با حس‌های بدنی ما، و برون‌داده‌های اطلاعاتی از بخش‌های پایینی مغزمان دارد، که با هم ترکیب می‌شوند تا عواطف و احساسات ما را به وجود بیاورند.
hamideh
وقتی بیش از حد بر مغز چپمان تکیه می‌کنیم، انکار کردنِ عواطف و احساسات، تنها خطری نیست که تهدیدمان می‌کند، بلکه روی دیگری هم دارد؛ می‌توانیم آن‌چنان خشک و بی‌روح شویم که گستره‌ی دیدمان محدود شود. در این صورت نخواهیم توانست معنای ناشی از کنار هم گذاشتنِ چیزها، و دریافتن یک مفهوم مشترک (از آن‌ها) را درک کنیم (کاری که در تخصص مغز راست است).
hamideh
وقتی کودکی برآشفته است، تا به نیازهای عاطفی ـ احساسی مغز راستش پاسخ ندهیم، غالباً منطقْ مؤثر نمی‌افتد.
hamideh
کلید "شکوفا شدن" این است که به این بخش‌های (گوناگون) مغز کمک کنیم تا به خوبی با یکدیگر همکاری کنند. "یکپارچگی"، به بخش‌های متمایز مغز کمک می‌کند، تا با همراهی هم، به صورت یک "واحد" عمل کنند.
مرضیه

حجم

۵٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

حجم

۵٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۰,۰۰۰
۵۰%
تومان