بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تربیت کودک برای مغزی یکپارچه | صفحه ۳ | طاقچه
کتاب تربیت کودک برای مغزی یکپارچه اثر شادی جهرانی

بریده‌هایی از کتاب تربیت کودک برای مغزی یکپارچه

۴٫۷
(۳۲)
چرا بازگو کردن ماجرا تا این حد کارگر واقع شد؟ اساساً، آنچه داگ انجام داد این بود که به دخترش کمک کند مغز چپ و راستش را با هم همراه کند، به این ترتیب، بلّا می توانست (واقعیتِ) ماجرایی را که اتفاق افتاده بوده، درک کند.
hamideh
شاید وقت‌هایی پیش بیاید که از بچه‌هایمان بخواهیم ماجرا را تعریف کنند، اما آن‌ها دلشان نخواهد این کار را بکنند. ما باید به این خواسته‌شان که میل دارند چطور و چه موقعی حرفشان را بزنند، احترام بگذاریم؛ به ویژه به این سبب که اگر به آن‌ها فشار بیاوریم تا تجربه‌شان را با ما در میان بگذارند، فقط نتیجه‌ی معکوس به بار خواهد آورد.
hamideh
والدین اغلب درباره‌ی جسم فرزندانشان متخصص به حساب می‌آیند؛ می‌دانند دمای بالای ۳۷ درجه‌ی سانتیگراد، تب است. بلدند زخم را تر و تمیز کنند که عفونت نکند. می‌دانند خوردنِ چه غذاهایی قبل از خواب، به احتمال زیاد، باعث بی‌قراری بچه‌ها می‌شود. اما حتی دلسوزترین و کارآزموده‌ترین پدر و مادرها هم، اغلب فاقد اطلاعات پایه‌ای درباره‌ی مغز فرزندشان هستند. عجیب نیست؟
hamideh
با پرورش فرزندی "یکپارچه‌مغز"، در واقع از همین حالا به نوه‌هایتان هدیه‌ای ارزشمند می‌دهید. لحظه‌ای چشم‌هایتان را ببندید و مجسم کنید که فرزندتان فرزندش را بغل کرده‌است، و قدرت آنچه از شما به نسل‌های بعد می‌رسد را دریابید. تازه به همین جا ختم نخواهد شد. نوه‌هایتان هم می‌توانند آنچه از والدینشان آموخته‌اند را همچون میراث پابرجای خوشی و خرسندی به نسل‌های بعد و بعدتر منتقل کنند. مجسم کنید دارید بچه‌های خودتان را تماشا می‌کنید که با بچه‌های خودشان الگوی "ارتباط برقرار کنید، مسیر را عوض کنید" را به کار می‌برند! این گونه است که یکپارچگی از نسلی به نسل دیگر سپرده می‌شود
فهیمه
اغلب اوقات فراموش می‌کنیم که "تربیت کردن"، در واقع به معنای "تعلیم دادن" است نه "تنبیه کردن". تربیت شدن مثل "شاگردی کردن" است، نه این‌که قرار باشد آن شخص عقوبت رفتارهایش را ببیند
فهیمه
اگر می‌خواهید رابطه‌ی بچه‌هایتان با هم، نزدیک و پایدار باشد، به این موضوع به دید معادله‌ای ریاضی نگاه کنید که در آن، لذتی که از کنار هم بودن نصیبشان می‌شود، باید بیشتر از کشمکش‌هایشان باشد. شما هرگز نمی‌توانید سَمتِ "کشمکش" این معادله را به صفر برسانید. خواهر و برادرها با هم جروبحث می‌کنند؛ تا بوده همین بوده. اما اگر بتوانید کارهایی به آن‌ها بسپارید که عواطف و احساسات، و خاطرات مثبتی ایجاد کند، و به این ترتیب به سَمتِ دیگر معادله اضافه کنید، پیوندهای عاطفی محکمی میانشان ایجاد خواهید کرد و رابطه‌ای پایه‌گذاری می‌کنید که به احتمال زیاد در سراسر زندگی‌شان مستحکم باقی می‌مانَد.
فهیمه
اگر داستان زندگی (و گذشته‌مان)، به درستی مرور و به خوبی درک نشود، شاید اکنون دست و پاگیرِمان شود، شاید هم سبب شود بچه‌هایمان را "واکنشی" تربیت کنیم، و همان میراثِ رنج‌آوری را به بچه‌هایمان منتقل کنیم که بر سال‌های کودکی خودمان تأثیر منفی گذاشته است
یوسفی
اگر داستان زندگی (و گذشته‌مان)، به درستی مرور و به خوبی درک نشود، شاید اکنون دست و پاگیرِمان شود، شاید هم سبب شود بچه‌هایمان را "واکنشی" تربیت کنیم، و همان میراثِ رنج‌آوری را به بچه‌هایمان منتقل کنیم که بر سال‌های کودکی خودمان تأثیر منفی گذاشته است
یوسفی
علتش این نیست که پدر و مادرِ خودمان چطور بزرگمان کرده‌اند، یا این‌که خودمان چند کتاب درباره‌ی تربیت فرزندان خوانده‌ایم، بلکه علت واقعی‌اش این است که تجربه‌هایی که خودمان با پدر و مادرمان داشته‌ایم را تا چه حد خوب درک کرده‌ایم و چقدر دلسوز بچه‌هایمان هستیم. همین است که مؤثرتر از هر چیز، بر رابطه‌مان با بچه‌هایمان، و بر میزان شکوفا شدنشان تأثیر می‌گذارد.
یوسفی
عامل کلیدی در سلامتی و شادکامی شخص، صَرف کردنِ توجه و محبتِ خود، در جهت خیر رساندن به دیگران است، نه صِرفِ تمرکز کردن بر دغدغه‌های شخصی و مجزای خود، (در حریمی) جدا از دیگران. "من"، با پیوسته و وابسته بودن به "ما" است که به درکی از ارزش و شادی می‌رسد.
Mis. Afshar

حجم

۵٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

حجم

۵٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

قیمت:
۵۳,۵۰۰
تومان