بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سرگذشت آب و آتش؛ آبانگان | صفحه ۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سرگذشت آب و آتش؛ آبانگان

بریده‌هایی از کتاب سرگذشت آب و آتش؛ آبانگان

۴٫۶
(۷۰۲)
چرا پاسخی به نوشته‌هایم نمی‌دهی؟ پاسخم را نمی‌دهی... دیگر پاسخی نمی‌دهی...
Dayana
اما تو بگو دایانا. من با خاطراتت چه کنم؟
Dayana
به راستی چه کسی گفته است زمان خاطرات و غم‌هایمان را کمرنگ می‌کند؟
سارا
می‌خواهم مثل روزهای گذشته در تخت‌خواب بمانم و فکر کنم. به تیسفون، به پدرم، به خاطراتم... به پوریا.
سارا
بعید می‌دانم درختان انار بدون تو انار بدهند. دوستت دارم دایانا
بنت‌ِ‌شهرِآشوب🌱🍃
اینکه کسی رو دوست داشته باشیم و اون هم متقابلا ما رو دوست داشته باشه، مثل یک معجزه‌ست.
ftmz_hd
ـ هیچ‌کس مثل ولیعهد ایران نمی‌تونه قلب من رو به لرزه دربیاره. ـ دست ارشیا را می‌بوسم. ـ هیچ‌کس پوریا.
AVA
آزرده دل از جفای یاری، بی‌وفا دلداری، ماه افسون‌کاری شب نخفتم با یادش تا دامن از کف دادم، شد جهان از یادم راز عشقش را در دل نهفتم جمشید ارجمند
parend_ashuri
خون خیلی قویه دایانا. انقدر قوی که چهارصد ساله پادشاهی ساسانی بر پایهٔ همین خون و خاک اداره میشه.
~sahar~
صحبت‌های تو مثل یک وداع نیست. انگار یک شروعه. ـ برای ما هر وداعی یک شروعه.
FatemehZahra
دروغ گفتن آنقدر سخت نیست. حتی آسان نیز هست! به خصوص زمانی که راهی به جز دروغ پیدا نمی‌شود.
la lumière
با آرزوی بازگشت صلح، امید، عشق و محبت به سرزمین‌مان؛ بهار برادران
Reihaneh
دوباره غمگین می‌شوم. انگار این درد با گذر زمان بدتر می‌شود. به راستی چه کسی گفته است زمان خاطرات و غم‌هایمان را کمرنگ می‌کند؟ این دروغی بیش نیست. هر روز که می‌گذرد، دلتنگی پوریا بیش از پیش مرا آزار می‌دهد.
meghdad
یک فرمانده همیشه می‌تونه انتخاب کنه کدوم جنگ، آخرین نبردش باشه.
Mahdi_e9
ـ من خودم رو تو چشم‌هات دیدم دایانا. ـ من هم تو چشم‌هات غرق شدم. ـ پس یعنی عشق‌مون هنوز زنده‌ست. ـ این زنده بودن چه سودی برای ما داره؟ ـ من هنوز ناامید نشدم. ـ ما برای وداع... ـ بالاخره یک روز تو مال من میشی. پس تا اون روز این یادگاری رو از دستت درنیار. حتی اگر اون روز... در جهان دیگه‌ای باشه.
vida
از داستان‌مان تنها پایانی تلخ باقی مانده است. پایانی به تلخی پایان شربت بهارنارنج...
شهریار
من یک زن طلاق گرفته بودم. زنی که نمی‌تونست صاحب فرزند بشه. اما این‌ها برای آرا اهمیتی نداشت. حتی حرف مردم و مخالفت بزرگان گنونی هم براش مهم نبود.
SARA
تو نمی‌تونی تا همیشه انکار کنی. یک جایی بالاخره کم میاری و...
مندوستدارکتابم
می‌گویم: ـ آخرین جمله رو بگو که وقت وداعه. ـ دوستت دارم دایانا. پوریا بی‌درنگ این جمله را بر زبان می‌آورد. انتظار نداشتم انقدر سریع آخرین حرفش را بر زبان بیاورد. آن هم چه حرفی! ـ دوستت دارم دایانا. ـ جملهٔ کوتاه و پرمعنایی است. در یک کلمه بهترین است اما من که نمی‌توانم به او بگویم دوستش دارم.
تسنیم
چون در عشق خودخواهی نیست. اما تو خیلی خودخواه بودی دایانا. ـ من هرگز به خاطر خودم کاری نکردم. ـ کردی. تو می‌دونستی ولیعهد قراره با بانو نازآفرین ازدواج کنن. باید از ولیعهد فاصله می‌گرفتی. اگر خودت رو نشون نمی‌دادی این اتفاقات نمی‌افتاد.
melina

حجم

۴۰۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۵۶۸ صفحه

حجم

۴۰۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۵۶۸ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰
۵۰%
تومان