بریدههایی از کتاب عدالت از نظر علی (ع)
۴٫۴
(۱۷)
یکی از شاهکارهای خلقت اختلاف طبیعی افراد و تفاوت آنهاست، خصوصآ با در نظر گرفتن اینکه همان که در یک جهت امتیاز و تفوّق طبیعی دارد، در جهت دیگر، دیگری بر او تفوّق و امتیاز دارد و نتیجه این است که همه مسخّر یکدیگر و محتاج به یکدیگرند.
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
اختلاف جامعه با اندام زنده
یکی از موارد اختلاف این است که اعضای پیکر، هر کدام محل ثابت و مقام معلومی دارند، تغییر محل و مقام و پست و شغل نمیدهند، اما افراد اجتماع اینطور نیستند.
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
علت دیگرِ فرستادن پیغمبران این است که آمدن آنها وسیله امتحانی باشد و معلوم و روشن شود که چه کسی به یاری حق و اهل حق میشتابد و چه کسی نمیشتابد
SHOKoOoH
باید بگوییم حتی خلافت هم تکلیف است نه حق، چه تکلیفی که بالاتر از آن تکلیفی نیست! از تکلیف هم بالاتر است، ریاضت است.
در روزهای گرم میآمد بیرون دارالاماره و در سایه مینشست، مبادا مراجعهکنندهای بیاید و در آن هوای گرم به او دسترسی پیدا نکند. این در واقع ریاضت بود، پرمشقتترین تکلیفها بود.
Nafiseh R
عدل بهتر است از جود، به دلیل اینکه عدل هر چیزی را در جای خود قرار میدهد و هر حقی را به ذیحق واقعی خود میرساند، اما جود و بخششْ امور را و جریانها را از محل خودشان و مدارشان خارج میکند. جود این است که آدمی از حق مسلّم خود صرفنظر کند، به دیگری که ذیحق نیست ببخشد، پس جود اشیاء را از موضع خود خارج میکند.
Nafiseh R
برای ارباب رجوع وقتی مقرر کن و خود شخصآ به گرفتاریهایشان برس و برای این موضوع مجلسی عمومی تشکیل ده و در آن مجلس برای خدایت که تو را آفریده و این مقام داده فروتنی کن، و در این موقع ارتش و مأموران و پاسبانان را از جلو چشم مردم دور کن تا بدون پروا و هراس با تو سخن گویند، زیرا مکرر از رسول خدا شنیدم که میفرمود: هرگز ملتی به قداست و پاکی نخواهد رسید مگر آنکه در میان آنها حق ضعفا از اقویا و نیرومندان بدون لکنت و پروا گرفته شود.
f_altaha
جامعه بیطبقه اسلام، یعنی جامعه بیتبعیض، یعنی جامعهای که امتیازات موهوم در آن بیاعتبار است، نه جامعه بیتفاوت که حتی امتیازات و مکتسبات و لیاقتها و استعدادها نیز در آن اجبارآ نادیده گرفته میشود.
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
مقتضای عدالت مساوات است در شرایط حقوقی مساوی، نه در شرایط نامساوی، یعنی نباید میان شرکتکنندگان در یک مسابقه علمی یا در یک مسابقه قهرمانی در غیر آنچه مربوط به استعداد و هنر و لیاقت است فرق گذاشته شود. مثلا یکی سفید است و یکی سیاه، یکی اشرافزاده است و یکی فرضآ فرزند یک فقیر، یکی توصیه و پارتی دارد و یکی ندارد، یکی با معلم یا داور قرابت و قوم و خویشی دارد و یکی ندارد؛ آنچه نباید ملاک قرار گیرد این امور است که مربوط به لیاقت و استعداد یا فعالیت و مجاهدت افراد نیست. اگر استعدادها و لیاقتها را نادیده بگیریم و به همه نمره و امتیاز مساوی بدهیم ظلم کردهایم،
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
اصل «قانون عطف به ما سبق نمیکند» را در زمینه حقوق اجتماعی با این جمله که میگفت: اِنَّ الْ حَقَّ الْقَدیمَ لا یبْطِلُهُ شَیءٌ (حق قدیم را هیچ چیزی از بین نمیبرد؛ حقِ مسلّمِ ثابت مشمول مرور زمان نمیشود) باطل خواند.
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
جود و احسان نزدیک به یکدیگرند نه عین هم، زیرا احسان اعمّ است از جود، هم شامل بخششهای مالی است و هم شامل سایر نیکی رساندنها. مثلا اگر شما دست عاجزی را بگیرید و او را از این طرف خیابان به آن طرف خیابان ببرید جود نکردهاید، احسان کردهاید، و اگر جاهلی را تعلیم یا گمراهی را ارشاد کنید باز احسان کردهاید نه جود.
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
حجم
۴۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۹۲ صفحه
حجم
۴۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۹۲ صفحه
قیمت:
۸,۰۰۰
۴,۰۰۰۵۰%
تومان