بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هاتف اصفهانی | صفحه ۳ | طاقچه
کتاب هاتف اصفهانی اثر هاتف اصفهانی

بریده‌هایی از کتاب هاتف اصفهانی

انتشارات:طاقچه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۶از ۲۰ رأی
۴٫۶
(۲۰)
ندارم طاقت هجران چو شب‌های دگر هاتف چه یار از من شود دور و چه جان از تن جدا امشب
Ali
روزی که تن فرسایدم در خاک و جان آسایدم هر ذرهٔ خاکم تو را جوید پس از فرسودگی
آهو
قاصد به خاک بر سر کویش فتاده کیست بر خاک آستانهٔ او سرنهاده کیست
Maryam
جوانی بگذرد یارب به کام دل جوانی را که سازد کامیاب از وصل پیر ناتوانی را
Maryam
رازی که با تو گفتم و آنجا کسی نبود غیر از من و خدا و تو، غیر از کجا شنید
آهو
گل خواهد کرد از گل ما خاری که شکسته در دل ما
Maryam
تو ای وحشی غزال و هر قدم از من رمیدن‌ها من و این دشت بی‌پایان و بی‌حاصل دویدن‌ها
Maryam
خواب خوش من و شب‌ها و درد انتظار و دل طپیدن‌ها نصیحت‌های نیک اندیشیت گفتیم و نشنیدی چها تا پیشت آید زین نصیحت ناشنیدن‌ها پر و بالم به حسرت ریخت در کنج قفس آخر خوشا ایام آزادی و در گلشن دویدن‌ها کنون در من اگر بیند به خواری و غضب بیند کجا رفت آن به روی من به شوق از شرم دیدن‌ها تغافل‌های او در بزم غیرم کشته بود امشب نبودش سوی من هاتف گر آن دزدیده دیدن‌ه
FAYA
شود آسان ز عشق کاری چند که بود پیش عقل بس دشوار
🌸📚💖Shamim💖📚🌸
دست ما گیرد مگر در راه عشقت جذبه‌ای ورنه پای ما کجا وین راه بی‌پایان کجا
مینا

حجم

۷۱٫۲ کیلوبایت

حجم

۷۱٫۲ کیلوبایت

قیمت:
رایگان