گفتم نگرم روی تو گفتا به قیامت
گفتم روم از کوی تو گفتا به سلامت
Maryam
جان به جانان کی رسد جانان کجا و جان کجا
ذره است این، آفتاب است، آن کجا و این کجا
Maryam
سوی خود خوان یک رهم تا تحفه جان آرم تو را
جان نثار افشان خاک آستان آرم تو را
از کدامین باغی ای مرغ سحر با من بگوی
آساره
که یکی هست و هیچ نیست جز او
وحده لااله الاهو
چشم دل باز کن که جان بینی
آنچه نادیدنی است آن بینی
گر به اقلیم عشق روی آری
همه آفاق گلستان بینی
🌸📚💖Shamim💖📚🌸
جان به جانان کی رسد جانان کجا و جان کجا
نیکو
گل خواهد کرد از گل ما
خاری که شکسته در دل ما
Maryam
نصیحتهای نیک اندیشیت گفتیم و نشنیدی
چها تا پیشت آید زین نصیحت ناشنیدنها
Maryam
یار در عاشق کشی بیباک بودی کاشکی
نیکو
در ره عشق به هر زمزمه از راه مرو
نیکو
در لب یار است آب زندگی در حیرتم
خضر میرفت از پی سرچشمهٔ حیوان کجا
نیکو