بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هاتف اصفهانی | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب هاتف اصفهانی

بریده‌هایی از کتاب هاتف اصفهانی

انتشارات:طاقچه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۶از ۲۰ رأی
۴٫۶
(۲۰)
خوشتر باشد آن شب امشب است امشب
رمضان اسماعیلی
خاک خواهم کرد جا امشب به خاکم گو میا فردا،
رمضان اسماعیلی
دارم بر فلک دست دعا اما به غیر از مرگ حیرانم چه
رمضان اسماعیلی
غم شاد تا روز پسین بادا غزل
رمضان اسماعیلی
پرستاران طبیبش کاش می‌آمد به بالین عنقریب
رمضان اسماعیلی
نهادم پا به صحرای طلب تا در آن وادی مرا
رمضان اسماعیلی
دربارهٔ هاتف اصفهانی سید احمد حسینی متخلص به هاتف از شاعران قرن دوازدهم و دوران زندیه و افشاریه است. وی درنیمهٔ اول قرن دوازدهم هجری در شهر اصفهان متولد شد. اصلیت وی از اردوباد آذربایجان بوده است. وی در زادگاهش به کسب علوم متداول خاصه طب و حکمت پرداخت و با آذر بیگدلی و صباحی بیدگلی و رفیق اصفهانی معاصر و معاشر بود که همگی آنان از شاگردان میر سید علی مشتاق اصفهانی بوده‌اند. هاتف سرانجام در قم درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. بعضى از تذکره‌ها فوتش را در کاشان و مدفنش را در قم مى‌دانند. دیوان او مرکب از قصاید و غزلیات و مقطعات و رباعیات است. ترجیع بند معروف وی که داراى پنج بند و در موضوع وحدت وجود است هاتف رابه حریم استادان بزرگ نزدیک می‌کند.
helya.B
رباعی شمارهٔ ۳۱ هر گل که شمیم مشکبار آید ازو بی‌روی تو خاصیت خار آید ازو جانی که گرامی‌تر از آن چیزی نیست ای جان جهان بی تو چکار آید ازو
🌸📚💖Shamim💖📚🌸
نسپردمی دل آسان به تو روز آشنایی خبریم بودی آن روز اگر از شب جدایی
آهو
به جان از تنگنای شهر بند عقل آمد دل جنونی از خدا می‌خواهم و دامان صحرایی
آهو
عید است و به عیدی چه شود گر به من زار یک بوسه کنی زان لب جان بخش حواله
آهو
خوش آنکه نشینیم میان گل و لاله ماه و تو به کف شیشه و در دست پیاله
آهو
گه ره دیر و گهی راه حرم می‌پویم مقصدم دیر و حرم نیست تو را می‌جویم
آهو
دل من ز بیقراری چو سخن به یار گویم نگذاردم که حال دل بیقرار گویم
آهو
در اول عشق مشکل‌تر ز هر مشکل نمود اما ازین مشکل در آخر بر من آسان گشت هر مشکل
آهو
بود در بازی عشق بتان، جان باختن، بردن میان دلربایان است و جانبازان قماری خوش
آهو
از دل رودم یاد تو بیرون نه و هرگز لیلی رود از خاطر مجنون نه و هرگز
آهو
نه زلف و خال و رخ لیلی، آن دگر چیز است که آفت دل و صبر و قرار مجنون است
آهو
نوید آمدن یار دلستان مرا بیار قاصد و بستان به مژده جان مرا
آهو
ز آتش رشکم کنی تا داغ، هر شب می‌شوی شمع بزم غیر و می‌خواهی در آن محفل مرا
آهو

حجم

۷۱٫۲ کیلوبایت

حجم

۷۱٫۲ کیلوبایت

قیمت:
رایگان