بریدههایی از کتاب دیگرانی ها
۳٫۹
(۲۱)
ناگزیر است خوبِ من، اینکه
از دیارت دمی سفر کردم
این سفر نیست، واژههایم را
پیش چَشم تو دربه در کردم
mah.gh
هر شعر که بایاد تو خواندم به شب شعر
هربار به آتش زده هر انجمنی را
mah.gh
باد دریا خودش مخالف بود
بادبان هم مخالفت میکرد
من هنوز اول همین شعرم
به تو آخر نمیرسد دستم
گفته باشم اگر جدا باشیم...
من از آن اتفاق میترسم
Peyman
تنها میان اینهمه تنها
باید که تنها را بلد باشم
fateme
من به هر چیز در این دار بلا شک دارم
من به تو، ما و من و او و شما شک دارم
هر دعایی که اجابت شودم پنجره ایست
من به این پنجرهی رو به خدا شک دارم
تو اگر من شدی و من شدم آن چیز که تو
تو به من، من به تو و هردوی ما شک دارم
شعر من نیست! فقط قافیه میپردازم
به همین شاعر این قافیهها شک دارم
به قسمهای تو و من به قسم خوردن تو
به خداوند قسم من به خدا شک دار
فاطمه
من این همه بد نیستم، هستم؟
فاسد به افسد نیستم، هستم؟
شایسته این حد نیستم، هستم؟
kamrang
اجازه هست امشبی کمیترانهگی کنم
به پیش قاب عکسی از تو عاشقانهگی کنم
ببین "سرابمردگی" تمام زندگی شده
مرا بمیر! تا که در تو جاودانهگی کنم
برای گریه خاطرت گزک به دست من نداد
که ای بسا که گریهها به بی بهانهگی کنم
فاطمه
اجازه هست امشبی کمیترانهگی کنم
به پیش قاب عکسی از تو عاشقانهگی کنم
ببین "سرابمردگی" تمام زندگی شده
مرا بمیر! تا که در تو جاودانهگی کنم
برای گریه خاطرت گزک به دست من نداد
که ای بسا که گریهها به بی بهانهگی کنم
فاطمه
یک بار دگر میشنوم عطر زنی را؟؟؟
یا بار دگر لمس کنم روح و تنی را؟؟؟
بگذار که کامل بشود جملهی: "دوسَت..."
یک بار نچسبان به لبم تودهنی را
آن درد که بر روح و دلم رفت ندانی...
kamrang
شب کابوس من تکرار شد وقتی که فهمیدم...
جهان روی سرم آوار شد وقتی که فهمیدم...
تمام مرگها یک بار خواهد بود میدانم
ولی شیون چرا صدبار شد وقتی که فهمیدم...
a.m
هرجا "غلط " نوشته ام، احساس میکنم درست آن بوده که "قلت" بنویسم!
a.m
زنهار که من دوباره آغاز کنم
چون آخر این دوباره را میفهمم
a.m
تا در آیینه خودم را نگریدم دیدم
از کجا حال پریشان و چرا میفهمند
این همه عالم و آدم بدِ احوال مرا
شاید از صورتک چهره نما میفهمند
شاید از من که شدم از تو "شما" میفهمند
a.m
خدا رحمت کند این زنده تن را
بیامرزد خدا عاشق شدن را
برای من خودم مرثیه گفتم
خدا رحمت کند مرحوم "من" را
Autumn
دلم چرک است و چرکین است دنیایم
بخواهم یا که نه این است دنیایم
تمام روزها میخندم و شادم
ولی شبها چه غمگین است دنیایم
Autumn
تنها میان اینهمه تنها
باید که تنها را بلد باشم
Autumn
من به هر چیز در این دار بلا شک دارم
من به تو، ما و من و او و شما شک دارم
هر دعایی که اجابت شودم پنجره ایست
من به این پنجرهی رو به خدا شک دارم
تو اگر من شدی و من شدم آن چیز که تو
peyman2712
آنقدر مرا یاد نکردست کسی، که
از یاد من افتاده نوای تلفن هم
روژینا
بی تو دنیایم پر است از بی صدایی
روژینا
گفته بودم که مرا عشق زمین خواهد زد
سرم از زیر به طاق زبرین خواهد زد
روژینا
حجم
۲۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۰۷ صفحه
حجم
۲۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۰۷ صفحه
قیمت:
رایگان