بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بینوایان (جلد دوم) | صفحه ۳ | طاقچه
کتاب بینوایان (جلد دوم) اثر ویکتور هوگو

بریده‌هایی از کتاب بینوایان (جلد دوم)

۴٫۳
(۶۳)
به خواسته ژان‌والژان، تختخوابی در اتاق کوزت بود که آسمانه‌ای از حریر سه رنگ دمشقی داشت و یک قالی ایرانی که از مغازه خانم گوشه در کوچه فیگیه سن پُل خریداری شده بود، آنجا را مفروش کرده بود
Moho Sheba
که در جهان برخی شورش‌ها را به شکل انقلاب پذیرا شده‌اند و برعکس برخی انقلابها را شورش نام نهاده‌اند. هرگاه شورشی وقوع یابد، باید امتحان خود را در برابر مردم بدهد. اگر مردم مهره سیاه را نشان دهند و شورشی را مردود به حساب آرند، آن شورش بدل به میوه گندیده‌ای شده و کاری غلط و جسارت آمیز محسوب می‌شود.
A.moghtada
زندگی شیرینمان به یادت می‌آید آن زمانی که هر دو در بهار جوانی بودیم و هیچ حسرتی در دل نداشتیم، جُز آنکه خوش یا عاشق باشیم! آن هنگام که سالیان عمرت را بر عمر خودم افزون می‌کردم هردو بیش از چهل سال نداشتیم و در زندگی کوچک و فقیرانه خود همه چیز، حتی زمستان هم، برای ما به بهار می‌ماند چه خوش روزگاری!
کاربر ۳۴۸۸۷۷۰
اما اونا چی هستن، و پیش از آنکه به این جایگاه دست پیدا کنن کی بودن؟ همه دزد! اگر غیر از این بود که پولدار نمی‌شدن! واه!
ILYA
جبر با ابرها پیوستگی دارد، از نورافشانی ماه به گلهای رز بهره می‌رسد، هیچ اهل تفکری جرأت نخواهد داشت بگوید که عطر گیاه ناچیزی همانند عشقه در مجموعه عالم بی‌تأثیر است. پس کیست که بتواند خط سیر ذره‌ای را محاسبه کند؟ از کجا می‌دانیم که پیدایی برخی چیزها در اثر تکان خوردن و افتادن سنگریزه‌ای نیست؟ چه کسی است که فراز و فرود متقابل را در پهنه بیکران یا در نهایت خرد و هیاهوی علتها و معلولها را، در گذرگاههای هستی، و بهمن‌های سترگ عالم حیات را بشناسد؟
Farzaneh Yazdani
آن دو بدون اعتناء به آنچه در دوروبرشان می‌گذشت، با هم حرف می‌زدند، آن دختر بیشترگوینده و مرد شنونده‌ای کم‌گو بود، فقط نگاهی مهرآمیز به او می‌انداخت.
tia
کمونیسم براین تصور بود که با قانون تقسیم اراضی، مسئله دوم را حل کند، اما اشتباه در اینجاست. تقسیم اراضی نیروی تولید را خُرد می‌کند، تقسیم برابر، حس‌رقابت را می‌کشد و در نتیجه شوقی برای کار کردن برجا نمی‌ماند. این تقسیم به کار قصاب ماننده است که نخست می‌کشد و بعد تقسیم می‌کند، پس غیرممکن است که این گونه تقسیمی را پذیرفت. کشتن ثروت، تقسیم آن به حساب نمی‌آید.
محسن
«سالها پیش برای زیستن یک نان دزدیدم، و امروز نمی‌خواهم برای زیستن، یک نام بدزدم
Moho Sheba
آقا! انسان اگر قصد خوشبختی در جهان را داشته باشد باید مفهوم وظیفه را درک کند. اگر آن را درک کرد، دیگر به آرامش و آسایش نمی‌رسد. فکر کنید اگر به مفهوم وظیفه پی بردید، توسط وظیفه مجازات می‌شوید، نه، برعکس! در این حال از وظیفه پاداش می‌گیرید، چون شما را به دوزخی پُر از عذاب می‌برد که در اعماق آن خدا را در کنار خود می‌بینید و با خود آشتی می‌کنید.
Moho Sheba
در رمانهای عاشقانه به آن حد از نگاه بهره گرفته شده که در نهایت بی‌ارزش شده است. امروز به سختی می‌توان گفت دو موجودی که هم را دوست دارند، با نگریستن به هم عاشق شده‌اند، با همه اینها عاشق شدن این گونه شروع می‌شود، فقط و فقط از این راه است، چیزهای دیگر هرچه باشند، جُز چیزهای دیگر نیستند و همه آنها از پس نگاه می‌آیند. چیزی واقعی‌تر از آن تکان شدید نیست که دو جان با مبادله این شراره‌های سوزان در یکدیگر گرفتار آن می‌شوند.
Moho Sheba

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰۶ صفحه

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰۶ صفحه

قیمت:
۲۸۱,۰۰۰
تومان