بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بینوایان (جلد اول) | طاقچه
تصویر جلد کتاب بینوایان (جلد اول)

بریده‌هایی از کتاب بینوایان (جلد اول)

۴٫۰
(۱۸۳)
از هر سو که بروی در پایان خط گورکن انتظارت را می‌کشد.
ــسیّدحجّتـــ
همه روشهای عبادت خوبند، به آن شرط که برصداقت مبتنی باشد
محدثه
گفته می‌شود اروپا خود را از بردگی رها کرده است. این اشتباه است؛ بردگی هست، به ویژه در میان زنان، نامش تن‌فروشی است. بار سنگینی بر دوش زنان است. بر طبع لطیف، عشق ورزی، ملاحت و احساس مادرانه‌اشان و این موجب شرمساری مردان جامعه نیست.
امین
«خانه‌ای که خداوند حافظش نباشد، تلاش آدمی برای حفاظتش کاری لغو است.
میـمْ.سَتّـ'ارے
«هر آنچه آموخته‌اید به آنان که نمی‌دانند آموزش دهید، جامعه‌ای که در آن آموزش رایگان وجود ندارد مقصر است. اجتماعی که نادانی در آن پرده‌ای از تیرگی کشیده باشد، تقصیر دارد. مقصر آن نیست که در مغاک تیره گناه درمی‌غلتد، بلکه آن است که جامعه را مالامال از تاریکی کرده است.»
ــسیّدحجّتـــ
سوادش درحد نوشتن اسمش بود، اما خدا باوربود و همین هم خود دانایی و دانشی است.
میـمْ.سَتّـ'ارے
وانگهی آن کیست که در عالم به همه آرزوهای خود جامه عمل پوشانده باشد؟
ــسیّدحجّتـــ
خواب و مرگ، همسایگان خوب همند.
ــسیّدحجّتـــ
هرگاه قلب آدمی خشک گردد، چشمان او نیز خشک می‌شود. در این مدت نوزده سال کسی قطره اشکی در چشمان او ندیده بود.
علیرضا
«کودکی بودم، گهواره‌ام را به طبلی برساختند، در کلاهخودی نظامی، آب مقدس به من خوراندند، سربازی با چند تفنگ، سایه‌بانی برایم برپا داشت، و با چند تکه پاره ژنده، پرچمی بر آن به اهتزاز درآورد، این‌ها پوشش گهواره‌ام شد.
آتنا محمدی
«تویی که نگاهت پرتوافکن بر من است تویی که تصویر دلربایت به رویاهایم جان می‌بخشد تویی که چون در تاریکی گام می‌نهم دستانم را می‌گیری
آتنا محمدی
در بارگاه الهی چهره خیس از اشک یک گناهکار نادم از سیمای نورانی فردی مومن محبوب‌تر وحصه شادی‌اش بیشتر است
امین
هشتاد و شش سال سن دارم
ــسیّدحجّتـــ
آدمی جسمی دارد که هم باری بر دوش او و هم وسوسه‌کننده اوست، به اجبار باید این بار را حمل کند و به دلخواه او رفتار نماید. باید از این جسم پرستاری کند و حفظش نماید و در عین حال او را مقهور خود کند، از او پیروی نکند؛
ــسیّدحجّتـــ
آدم از گرسنگی، سرما، آوارگی، بی‌کسی ودرماندگی، به بردگی سوق داده می‌شود، از او همچون برده‌ای کار می‌کشند، چه معامله درد آوری! زندگی برای لقمه‌ای نان، انسان تهی دست هر آنچه در چنته دارد عرضه می‌کند واجتماع آن را می‌خرد.
Enigma
اگر کسی دست به بدنش بزند، احساس سردی می‌کند، در رفت وآمد و تن‌فروشی است، ارتباطی با شما حس نمی‌کند. چهره‌اش در هم و اثری از نجابت و شرافت در آن دیده نمی‌شود. زندگی ونظام اجتماعی حرف آخر را با او زده‌اند وهر مصیبتی خواسته‌اند بر او روا داشته‌اند. رنج برده و آسیب دیده است، همه‌چیز را از دست داده و بسیار گریسته است؛ تسلیم شده و تسلیمش نوعی بی‌قیدی و بی‌اعتنایی است.
امین
زیرا اگر کسی در راه حق گام نهد، بی‌تردید عده‌ای از میان مردم، هواخواه و پشتیبان او می‌شوند.
ILYA
«به مرگ هوشیارانه بنگرید، براین گمان نباشید که مرگ از میان رفتن و پوسیدن است درست و با دقت بنگرید تا نور زنده و دوست‌داشتنی مرگ رادر دل آسمان نظاره کنید.»
ــسیّدحجّتـــ
آه از این کشیشان دورو!
ــسیّدحجّتـــ
رنج بشر از هر سن وسالی می‌تواند آغاز گردد.
Pooria Mardani

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۸۹۵ صفحه

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۸۹۵ صفحه

قیمت:
۲۸۱,۰۰۰
۱۹۶,۷۰۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۸صفحه بعد