بریدههایی از کتاب خاطرات مرضیه حدیدچی (دباغ)
۴٫۷
(۵۵)
شهید دکتر مصطفی چمران، عارفی به تمام معنا بود. یک درویش و انسانی خاکی؛ وارسته از دنیا، مال و مقام و نام. به هیچ کس و هیچ چیز حتی زن و فرزند وابستگی نداشت. در زندگیاش فقط خدا بود و خدا. انسانهایی مثل او در جامعه ما کم نظیر و انگشت شمارند. انسانی که در امریکا بهخاطر منزلت علمیاش برایش سر و دست میشکستند، به تمام پیشنهادات وسوسهانگیز و رفاه و آسایش موجودش پشت کرد و با زن و بچههایش از امریکا به لبنان آمد.
آسمان
به عیان میبینیم که انسان و حیوان از همه اطراف خود آگاه است. میداند کجاست؛ در محیطش چه میگذرد؛ در جهان چه غوغایی است. پس، در حیوان و انسان چیز دیگری است که فوق ماده است و از عالم ماده جدا است و با مردن ماده نمیمیرد و باقی است.
قطره دریاست اگر با دریاست
نماز شبهای خانم دباغ، روزه گرفتنهایش، سازش ناپذیری او با چپیها، حجابش، قاطعیت و مدیریتش چیزهایی است که از آن دوران برای من خاطره شده است.
رضوانه خانم هم که همان خانمی خودش را داشت، متانت و صبوری از خود نشان میداد، و الحق که دختر چنین زنی بود
قطره دریاست اگر با دریاست
یکی از ویژگیهای بارز خانم دباغ در زندان رازداری و کتمان کاری او بود. طوری که اول همه فکر میکردند او یک زن عامی خانهدار است و او را اشتباه گرفتهاند و ما حتی بعدها فهمیدیم که او با شهید آیتالله سعیدی بوده، و در کلاس او حاضر میشده است. او اصلاً درباره تشکیلاتشان، افراد مرتبطشان و کلاً پروندهاش حرفی نمیزد. در همان آغاز هم به ذهن بازجوها و زندانیها جاانداخته بود که بیسواد است. ولی واقعاً او زنی مبارز بود که قاطعیت، مدیریت و جذبهاش از روح بزرگش سرچشمه میگرفت.
قطره دریاست اگر با دریاست
و اما درخصوص انتخاب خودم هر چه فکر کردم، جز این به نتیجه دیگری نرسیدم؛ که حضرت امام در نظر داشت، زنی در کنار مردان به شوروی بفرستد و اعلام کند که در ایران اسلامی زنان نیز در امور مهم و حکومتی حاضر و پیشتاز هستند، و نیز این که امام میخواست در کنار آن پیام مکتوب، پیامی شفاهی به دنیا بدهد که ما در عمل بیش ازهر مکتبی دیگر به جایگاه واقعی زن ارج مینهیم و برایش ارزش قایلیم، ارزشی معنایی نه ارزشی ابزاری. امام میخواست با گماردن یک زن در این هیئت، به تمام تبلیغات غرب و شرق مبنی بر محدودیت و محذوریت زن در جامعه اسلامی پایان دهد
قطره دریاست اگر با دریاست
روزی میهمانان زیادی برای صرف غذا ماندند. پس از آن ظرف و ظروف زیادی در آشپزخانه جمع شد. من در حال شستن ظرفها بودم که امام وارد آشپزخانه شدند و گفتند: «این طور شما خسته میشوید، شما فقط آنها را بشویید و بروید، من میآیم خودم آب میکشم» البته من نپذیرفتم ولی به عمق توجه امام پی بردم. هیچ نکته و رفتاری از دید ایشان پنهان نمیماند.
قطره دریاست اگر با دریاست
وقتی خبر رسید که پسر هفت ـ هشت سالهاش در امریکا غرق شده، خم به ابرو نیاورد و راست قامت ایستاد و گفت انالله و اناالیه راجعون، از این حادثه بیتاب نشد و تغییری در برنامههای روزانهاش چون نماز، مدیریت مدرسه و هدایت جوانان، جلسات و رفتوآمدها و... به وجود نیامد. این صلابت و استواری تنها از شخصیتی خدایی ساخته است. شخصیتی که روحش با خدا عجین شده باشد. این مرد که بود که وقتی خبر مرگ عزیزترینش به او رسید قامتش شکسته نشد و چون کوه استوار ایستاد؟! مردی پارسا، متقی، بیباک و متهور، شجاع، دانشمند، با گذشت و فداکار، عارف و مجاهد فیالله... که خداوند با شهادت عزیزترش کرد.
قطره دریاست اگر با دریاست
ازخدمتکار آن خانه شنیدم که آقای دکتر شبها به کنار آن جوی میرود و در ساعتی که همه غرقِ خواب هستند، به نماز میایستد و دل به راز و نیاز با خدا میسپارد.
شهید دکتر مصطفی چمران، عارفی به تمام معنا بود. یک درویش و انسانی خاکی؛ وارسته از دنیا، مال و مقام و نام. به هیچ کس و هیچ چیز حتی زن و فرزند وابستگی نداشت. در زندگیاش فقط خدا بود و خدا. انسانهایی مثل او در جامعه ما کم نظیر و انگشت شمارند. انسانی که در امریکا بهخاطر منزلت علمیاش برایش سر و دست میشکستند، به تمام پیشنهادات وسوسهانگیز و رفاه و آسایش موجودش پشت کرد و با زن و بچههایش از امریکا به لبنان آمد. پس از مدتی همسرش نتوانست شرایط جدید را تاب آورد، بچهها را برداشت و به امریکا بازگشت، اما دکتر خم به ابرو نیاورد. باکش نبود، به راحتی زندگی میکرد، و زندگی برایش یعنی مبارزه، و این چقدر زیبا بود!
قطره دریاست اگر با دریاست
چهار صفحه راجع به «گریه حضرت زهرا (س)» نوشتم که در آن به فلسفه گریه حضرت پرداختم، و در آن تأکید کردم که گریه خانم؛ با آن شخصیتشان که قطب عالم امکان هستند بیشک تنها به خاطر از دست دادن پدر بزرگوارشان نبوده است؛ بلکه حضرت زهرا (س) از گریه به عنوان حربهای برای نشان دادن چهره واقعی حکومت و خیانتها و ظلمهای آن استفاده و تبلیغ میکردند. این خطاست که فکر کنیم گریه حضرت به خاطر «فدک» و مال دنیا بوده است، چرا که وجود مقدس و مبارک ایشان معصوم بوده ترک اولی نمیکردهاند. اشتباه است که بیندیشیم نالههای حضرت برای رحلت پیغمبر اکرم (ص) بوده است، چرا که فاطمه (س) در برابر مشیت و حکم الهی خاضع و تسلیم بودهاند. در فضای سیاسی و جامعهای که حضرتِ ایشان نمیتوانستند سخنرانی و اعتراض کنند، قیام کنند و فریاد برکشند؛ افرادی را گرد خود جمع میکردند و با گریه زبان حال میگفتهاند.
قطره دریاست اگر با دریاست
از اولین برخوردهای همسرم، دریافتم که با او بودن، فرصت مغتنمی است برای هر چه بهتر یافتن خودم و دنیای پیرامونم و نزدیک شدن به خدایم. دل به او سپردم که او دل در گروِ من داشت و هر دو یک دل شدیم برای خدا.
قطره دریاست اگر با دریاست
گاهی از سنگرها و مواضع ضد انقلاب که به دست برادران پاسدار میافتاد انواع و اقسام ابزار و وسایل و لوازم عیاشی پیدا میشد که نشان اوج انحطاط اخلاقی آنها بود. در حمله به یکی از ارودگاهها و محلهای آنان، حدود ۲۵ دختر و پسر مختلط دستگیر شدند. من به دیدن آنها در زندان رفتم. دختران بین شانزده تا بیست و چهار ساله بودند. لوازم و وسایلی را هم که از سنگرهای آنان به دست آمده بود مانند قرصهای ضد بارداری، عکسهای مستهجن، انواع لوازم قمار و... نشانم دادند.
دقایقی با دختران به گفتوگو نشستم، وضعیتشان فاجعهآمیز بود، به شدت فریبخورده و کارهای شنیعی را مرتکب شده بودند که برای کارهایشان دلیل آورده آن را توجیه میکردند.
محسن
برایمان یقین حاصل شد که در این کار یکی از دو گروه ضد انقلاب کومله یا دمکرات دخالت دارد. از بچهها خواستم که منطقه را جستوجو کنند. طولی نکشید که جسد او را در بدترین وضع ممکن به شکل هولناک و فجیعی پیدا کردیم. وقتی آدم به این جسد نگاه میکرد بدنش میلرزید، بینی و گوشها را بریده و از نخی رد کرده بودند و مانند گردنبند به گردن جنازه انداخته بودند، بعد دستهایش ـ را به پشت گردنش بسته و سنگی را روی سرش گذاشته بودند، کاغذی هم بر روی سینهاش بود که در آن نوشته شده بود: این «سزای کسی است که از انقلاب و رژیم خمینی دفاع کند و سزای کسی است که عکس خمینی در خانهاش دارد.»
محسن
من حدس زدم که فرزندان نمکی نیزباید در میان این جنازهها باشد. گروهی از برادران پاسدار را آماده کرده به همراه مادر نمکیها به محل مزبور رفتیم. ماهم از دیدن آن صحنه شوکه شدیم. مرگ خیلی دلخراش و وحشتناکی بود. تمام جنازهها را مثله کرده بودند، گوش و دماغ همه را بریده و پوست صورتشان را کنده بودند و... همانطور که حدس زده بودم جنازه چهار پسر نمکی آنجا بود. مادرشان توانست از طریق مشخصات دیگر مثل خال و لک بربدن و لباس، آنها را شناسایی کند.
برای مادری که چهار پسرش را چنین به مسلخ آورده و مثله کرده بودند دیدن این صحنهها خیلی دردناک و تألم آور بود، حال، خود تصور کنید حال و روز او را...
محسن
روزی به امام موسی صدر گفتم: «چرا شما برای این موضوع فکری نمیکنید؛ در جنوب لبنان که همه شیعه و مسلمانند و به مسجد میروند و نماز میخوانند چرا مسلمانان به شغلهای حرام مشغولند. من خود شیعهای را دیدم که در مغازه مشروبفروشیاش عکس علی (ع) را نصب کرده بود، و میدانم بیشتر مردم در خانههایشان نرد و قمار بازی میکنند.» امام موسی صدر پاسخ قابل تأملی داد: «باید آرام آرام پیش رفت ما تا الآن که روی اینها کار کردهایم توانستهایم به ایشان بفهمانیم که مبارزه هم جزء اسلام است، در مقابل دشمن ایستادن هم جزء اسلام است، تنها ادعای خالی برای مسلمانی و شیعه بودن کافی نیست، عمل هم میخواهد. فعلاً آنها را تا اینجا رساندهایم. حالا زود است که به ایشان بگوییم زنت باید حجاب داشته باشد، فرزندانت نباید فیلم مستهجن ببینند، نباید مشروب بخورید و یا خرید و فروش کنید. پیغمبر اکرم (ص) پس از ده سال از رسالتش به اصحابش دستور مهاجرت دادند و فرمودند: قولوا لا اله الا الله تفلحوا و...»
امالبنین
یک درویش و انسانی خاکی؛ وارسته از دنیا، مال و مقام و نام. به هیچ کس و هیچ چیز حتی زن و فرزند وابستگی نداشت. در زندگیاش فقط خدا بود و خدا.
امالبنین
استبداد شاهنشاهی در ایران مردم خود را استثمار کرده و از روشهای واقعاً بربریت استفاده میکرده و شرافت و آبروی ملت خود را برای جلب رضایت نیروهای خارجی پایمال کرده.
°•●☆ آسمان شب ☆●•°
آقای گورباچف معتقد است که مبارزه در راه نیل به یک دنیای عاری از سلاح هستهای و آزاد از زور، وظیفه تمامی ملتهاست.
°•●☆ آسمان شب ☆●•°
انسانها باید یاور یک دیگر باشند تا بشریت فناناپذیری به خود بگیرد. چنانچه انسانها متحد نشوند خطر فاجعه برای بشریت وجود دارد، چون امکانات بالقوه برای به وجود آوردن چنین فاجعه توسط خود انسانها [تدارک] شده است.
°•●☆ آسمان شب ☆●•°
جناب آقای گورباچف، برای همه روشن است که از این پس کمونیسم را باید در موزههای تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد؛ چرا که مارکسیسم جوابگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست؛ چرا که مکتبی است مادی، و با مادیت نمیتوان بشریت را از بحران عدم اعتقاد به معنویت، که اساسیترین درد جامعه بشری در غرب و شرق است، به در آورد.
°•●☆ آسمان شب ☆●•°
اصولاً اشتیاق به زندگی ابدی در نهاد هر انسانی نشانه وجود جهان جاوید و مصون از مرگ است.
°•●☆ آسمان شب ☆●•°
حجم
۶۲۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
حجم
۶۲۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
قیمت:
۱۰۳,۰۰۰
۵۱,۵۰۰۵۰%
تومان