بریده‌هایی از کتاب فنون بیان نافذ

کسانی که دچار افکار وسواسی هستند و مرتباً اعمال و رفتارهای خود و دیگران را تحلیل و بازخوانی می‌کنند، بیشتر درگیر توهمات ارتباطی می‌شوند

خجالت و کم‌رویی هرگز با ناتوانی برابر نیست. خجالتی‌بودن به معنای ناتوان‌شمردن خویش است نه ناتوان‌بودن، از سوی دیگر بیشتر صاحب‌نظران معتقدند که خجالت خصلتی ژنتیکی نیست تا خود را مقهور آن بدانید و در برابرش تسلیم شوید! این پدیده محصول شناخت نادرست خود و دیگران، سازش نایافتگی‌های اجتماعی و حتی رفتارهای غلط آموخته شده است.

با تصمیمی جدی و همتی بلند، با خجالت و کم‌رویی مبارزه کنید. تصمیم جدی بگیرید و با تکیه بر توانمندی واقعی خود، توان خدادادی و استعداد نهفتهٔ وجودتان را هرچه زودتر، از چنگال غول خیالی عجز و بی‌کفایتی رهایی بخشید.

آدمی موجودی اجتماعی و نیازمند ارتباط با دیگران است. در این بین، خجالت و کم‌رویی آفتی است که انسان را از کاروان رو به تعالی و ترقی بازمی‌دارد، به قابلیت‌های نهفته فرصت بروز نمی‌دهد و توان‌ها و استعدادها را سرکوب و نابود می‌کند.

به قول استادی بزرگ «هر آنچه امروز هستید، نتیجهٔ افکاری است که در گذشته داشته‌اید» بنابراین امروز افکار و خواسته‌های حقیقتاً بزرگ داشته باشید تا به آنچه گوهرهٔ حقیقی‌تان است تبدیل شوید.

افرادی که شناخت کافی از خود، مهارت‌ها و توانایی‌هایشان ندارند معمولاً اعتمادبه‌نفس ندارند، بر اساس این می‌توان در رفتار و گفتار این افراد نشانه‌های نبود اعتمادبه‌نفس را مشاهده کرد.

همهٔ آنچه در زبان گفتار و زبان بدن شما ظاهر می‌شود، ممکن است مقدمه‌ساز جذب برخی موقعیت‌های والاتر یا نازل‌تر بشود.

باید توجه داشت که اغلب افراد اصطلاح ترس و اضطراب را به‌صورت مترادف به کار می‌برند، در صورتی که بین ترس و اضطراب تمایز وجود دارد؛ زیرا ترس اغلب ارزیابی اولیه از خطری واقعی است، در حالی که اضطراب بیشتر به حالت هیجانی نگرانی به‌دلیل خطری نامعلوم گفته می‌شود.

اگر انتهای زبان سست باشد، به تن صدا حالت خفه‌ای خواهد داد و مانع سرعت سخن‌گویی خواهد شد.

برای ورزیده‌کردن و عضلانی‌کردن نوک زبان باید مرتب حروف ل، ت، دَ، نَ را تمرین کرد.