«در دنيا وقايع و اتفاقات عجيب و باورنكردنیای رخ میدهد؛ در دو قدمی ما، درست آن سوی رودخانه، انواع دستگاههای جادويیای يافت میشود در حالی كه ما، مثل يك گله حيوان در اينجا زندگی میكنيم.»
r.
ملافهها را به دست نسيم سپرد و در لرزش خيرهكنندهی نور ملافهها، رمديوس خوشگله را ديد كه در حالی كه دستهايش را برای خداحافظی به سمت او تكان میدهد، سوسكها و گلها را ترك میكند. و همچنان كه ساعت چهار بعدازظهر به پايان میرسيد، همراه ملافههای فرناندا برای هميشه در اوج آسمان، جايی كه حتی بلند پروازترين پرندگان خاطرهها نيز به گردش نمیرسيدند، برای ابد ناپديد شد.
bayat
يكرنگی اهالی ماكوندو سخت حيرتزدهاش كرده بود كه چگونه بدون مراسم غسل تعميد فرزندانشان و بیآنكه مراسم مذهبی انجام دهند میتوانند اينچنين در سعادت و شادكامی زندگی كنند. پس با اين تصور كه هيچ جای ديگری در دنيا تا اين اندازه محتاج هدايت الهی نيست، بر آن شد تا يك هفتهی ديگر هم در آنجا بماند و همه را به آيين مسيحيت درآورد و روابط بين زنان و مردان را بر اساس شريعت قرار دهد و برای مردگان آيين مذهبی برپا كند. ولی هيچ كس از اين تصميمش استقبال نكرد و در پاسخش گفتند كه سالهای سال است كه خودشان بیواسطهی كشيش، مستقيماً با پروردگارشان به كارهای خود سر و سامان میدهند و چيزی به نام گناه كبيره برايشان بیمعنی است.
Hadise Matloob
روحيهی اجتماعی و توجه به نوآوریها به زودی با تب آهنربا و محاسبات نجومی، و تخيلات كيمياگری و تمايل به كشف و شناخت عجايب جهان در خوزه آركاديو بوئنديا از ميان رفت. خوزه آركاديو بوئنديای تميز و زرنگ تبديل به مردی افسرده و منزوی شد كه ديگر به لباسها و ظاهر خود توجهی نداشت، و اورسولا، ريش بلند و پرپشت او را تنها پس از تلاش بسيار و با كارد آشپزخانه میتوانست اصلاح كند.
Hassan