بریدههایی از کتاب نگاهی به رابطه عبد و مولا
۴٫۷
(۲۴۰)
امام صادق هم در روایتی شبیه به همین روایت میفرماید: «تعجب میکنم که هرچه برای بنده مؤمن پیش میآید در نهایت خیر او در آن است، اگر با قیچی تکه تکه شود، خیر او در آن است و اگر پادشاهی شرق و غرب عالم در اختیار او قرار گیرد، باز هم خیر او در آن است.
الف. میم
اگر کسی با خدا رابطه داشته باشد، دلش برای خدا تنگ میشود.
Mahya Taqinejad
طرف میخواهد ازدواج کند، میگوید: «من یک همسر با تحصیلات بالا میخواهم.» تو از کجا میدانی همسر با تحصیلات بالا به نفع تو است؟ بگو: «خدایا! من اینجوری به ذهنم میرسد. اما تو به قدر ذهن من با من عمل نکن! چون گفتی یک تکانی به خودمان بدهیم و یک درخواستی مطرح کنیم، این را گفتیم و الا هر طور که خودت صلاح میدانی رقم بزن.»
f_altaha
اگر میخواهی همه عالم در اختیار تو قرار بگیرد، اگر میخواهی آزاد شوی، اگر میخواهی آزادیات به همراه قدرت باشد نه بدون قدرت، اگر میخواهی آزادیات به همراه وسعت باشد نه بیوسعت، اگر میخواهی همراه همه اینها لذت هم ببری، همه و همه اینها فقط از طریق بندگی بدست میآید.
erfan
انسانی که بیرابطه با خدا، بخواهد با کسانی رابطه داشته باشد، گنگ، کور، کر، لال و بیحسّ است. ازدواج هم کرده باشد باز نمیداند رابطه با همسر یعنی چه؟ فکر میکنید گاوها و گوسفندهای عالم ازدواج را میفهمند؟ نمیفهمند. آنها با هیچ چیز ارتباط برقرار نمیکنند. کسی که رابطهاش را با خدا، که اصلیترین رابطه روح او و شریان حیاتی اوست، پیدا نکرد، بقیه رابطههایش را هم پیدا نمیکند. اینقدر «انسان، انسان» نکنید، کمی انسان را در تعریف حقیقی خودش نگاه کنید. انسان در تعریف حقیقیاش یعنی «عبد». عبد هم اول مولا میخواهد، مولایش کو؟ اگر مولا ندارد، پس چیست؟ کسی که مولا ندارد، هویت ندارد.
.
وقتی انسان باور کند که همه چیزش دست خداست، عزیز شدن یا ذلیل شدنش هم به دست اوست، خیلی راحتتر به دستورات او گردن مینهد.
pourya
خانمها اگر همسر مهربان میخواهند دنبال عبد بگردند. عبدها وقتی شوهر میشوند ظلم نمیکنند. ولی آنهایی که عبد نیستند کارشان حساب و کتاب ندارد. اگر عبد باشد دیگر دل و دماغ بد برخورد کردن ندارد. قبلاً رُسش را کشیدهاند، رویش را کم کردهاند، از کَت و کول افتاده
nazanin75
امام صادق (ع) در ضمن روایتی میفرمایند که اگر کسی دلش را از محبّت خدا پر نکند و در رابطۀ با خدا وجود خود را خوب تعریف نکند خدا محبّت دیگری را به دل او میافکند. یکدفعهای تمام هستی خودش را در یک رابطهای میبیند و گیر میکند. او فکر میکند عاشق شده ولی نمیداند که او در بندگی کم گذاشته است و الان ثمرات همین کم گذاشتن را درو میکند. وجود آدمیزاد به گونهای تعریف شده است که باید خود را در یک رابطهای ببیند تا گرم شود.
f_altaha
رسول گرامی اسلام (ص) فرمودند: «قسم به کسی که جانم در دست اوست هیچ یک از مردم بهواسطه اعمالش وارد بهشت نمیشود.» پرسیدند: «حتی شما یا رسول الله (ص)؟» پیامبر (ص) فرمودند: «حتی من، مگر اینکه فضل و رحمت خدا شامل حال من شود.»
jgr
آرامشی که بشر امروز دربهدر به دنبالش میگردد تنها در عبودیت است. کسی که عبد شد، خلاص میشود، آسوده میشود. کسی که عبد شد دیگر چیزی نمیخواهد.
pourya
اگر بخواهی با خدا ارتباط پیدا کنی، باید چهکار کنی؟ باید بگردی و امر پیدا کنی و بگویی: «چشم!» آن لحظۀ امر و چشمگفتن، لحظۀ ارتباط است.
پیمان
هر کس خود را بشناسد، خدا را خواهد شناخت
Mahya Taqinejad
جناب ابوذر نقل میکند که روزی رسول خدا (ص) به من فرمودند: «ای اباذر، چه بسا بندهای معصیت خدا را انجام میدهد ولی بهخاطر آن گناه وارد بهشت میشود.» پرسیدم: «چگونه چنین چیزی ممکن است؟» ایشان فرمودند: «این گناه همیشه در مقابل دیدگان او خواهد بود و پیوسته از آن توبه میکند و به سوی خدا میگریزد تا وارد بهشت میشود.»
Erfan Behrouz
چرا من تو را آنگونه نخواهم که دیگری، دیگری را میخواهد؟
کاربر ۹۹۲۷۳۰
خدا میگوید: «من دل تو را اینگونه ساختهام که جز با من آرام نمیشود. این دل ناآرام تو تنها در سایه ارتباط با من به ساحل آرامش میرسد و قرار پیدا میکند.»
erfan erfan
خداوند متعال در یکی از آیات قرآن کریم، خطاب به رسول خدا (ص) میفرماید: «قُلْ لَنْ یصیبَنا إِلاَّ ما کتَبَ اللهُ لَنا هُوَ مَوْلانا وَ عَلَی الله فَلْیتَوَکلِ الْمُؤْمِنُون؛ بگو هیچ حادثهای برای ما رخ نمیدهد، مگر آنچه خداوند برای ما نوشته و مقرّر داشته است او مولا (و سرپرست) ماست و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند.» خیلی جالب است، نمیگوید: «چون ما خدا داریم، پس هیچ بلایی به ما نمیرسد.» نه، باید بگویی هر بلایی به من میرسد خدا میرساند و دیگر چیزی نگویی.
الف. میم
انگار در دعا خیلی عبادت نهفته است، آن اندازه که اگر دعا نکنی، خدا اصلاً بندهبودن تو را قبول ندارد.
masum75
نقل میکنند که پیرمردی در بازار تبریز باربری میکرد. روزی در حال عبور از کوچهای بود، کودکی را دید که در حال بازی روی بام خانه بود و مادرش مدام فریاد میزند که بیا پایین. در همین حال پای کودک سُر خورد و از بالای بام به پایین افتاد. پیرمرد هم گفت: «خدایا! نگهش دار!» در همین حال کودک بین زمین و آسمان معلّق ماند، پیرمرد هم او را گرفت و به مادرش تحویل داد. همه متحیر این کار پیرمرد بودند، یکی میگفت: «امام زمان (عج) است.» دیگری میگفت: «حضرت خضر است.» و شخص دیگری میگفت: «حتماً جادوگر است.» پیرمرد هم بارش را روی شانهاش جابجا کرد و گفت: «من هیچ کدام از اینها که گفتید نیستم. فقط یک بنده خدایم. یک عمر خدا هرچه گفت، من گفتم چشم، الان هم من چیزی گفتم خدا گفت چشم.» و به راهش ادامه داد.
کاربر ۱۹۳۸۴۳۱
امام حسن مجتبی (ع) میفرماید: «أَنَا الضَّامِنُ لِمَنْ لَمْ یهْجُسْ فِی قَلْبِهِ إِلَّا الرِّضَا أَنْ یدْعُوَ اللهَ فَیسْتَجَابَ لَهُ؛ من ضمانت میکنم برای کسی که جز رضایت از خدا در دلش خطور نکند، دعایش بهدرگاه خدا مستجاب شود.»
الف. میم
زندگی ما مثل امتحان تستی است که باید یکی را علامت بزنیم. ولی اینکه کدام گزینهها در مقابل ما باشد، در اختیار ما نیست.
هادی
حجم
۱۵۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۵۹ صفحه
حجم
۱۵۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۵۹ صفحه
قیمت:
۳۲,۰۰۰
۱۶,۰۰۰۵۰%
تومان