بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اضطراب موقعیت | صفحه ۲۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب اضطراب موقعیت

بریده‌هایی از کتاب اضطراب موقعیت

نویسنده:آلن دوباتن
امتیاز:
۳.۶از ۲۴۲ رأی
۳٫۶
(۲۴۲)
چه به ما توجه می‌شد یا نمی‌شد، ستایش می‌شدیم یا نه، از مسخره شدن برنمی‌آشفتیم، اگر کسی ریاکارانه ما را تحسین می‌کرد، بی‌جهت گمراه نمی‌شدیم و اگر ارزیابی منصفانه‌ای از توانایی‌هایمان داشتیم و ارزش خود را می‌سنجیدیم، اظهارنظر دیگری مبنی بر اینکه ما بی‌اهمیت و ناچیزیم بر ما زخم نمی‌زد.
Hossein shiravand
امپدوکلس هم چنین تردیدی را دربارهٔ هوش دیگران از خود نشان داده است. او یک بار در روز چراغی روشن کرد و همان‌طور که در شهر می‌گشت گفت: «دارم دنبال کسی می‌گردم که عقل داشته باشد.» و باز هم سقراط وقتی در بازار به وی توهین شد و کسی از او پرسید: «نگران این نیستی که روی تو اسم بگذارند؟» پاسخ داد: «چرا؟ مگر وقتی خری به من لگد بزند باید دلخور شوم؟»
کاربر ۶۵۱۲۹۱۰
از نظر چامفورت، بزرگ‌ترین عیب نظر عموم این است که از سختی آزمونی منطقی که باید اندیشه‌هایشان را زیر نظر آن قرار دهند منزجرند و در عوض میل دارند به شهود، احساسات و رسوم تکیه کنند. این مرد فرانسوی می‌گوید: «آدم بهتر است مطمئن باشد که هر نظریهٔ عمومی و هر مفهوم عامه‌پسندی، حماقت است، چرا که توانسته نظر اکثریتی را جلب کند.»
narges1994
والت ویتمن در کتاب برگ‌های علف (۱۸۵۵) شکوه آمریکا را مشخصاً به برابری شهروندانش نسبت داد: «نبوغ ایالات متحده به هیئت رئیسه یا قوهٔ مقننهٔ آن وابسته نیست، به سفرا، نویسندگان، کالج‌ها، کلیساها یا تالارهای پذیرایی آن هم بستگی ندارد. حتی به روزنامه‌ها یا اختراعات آن هم وابسته نیست... بلکه بیشتر از همه در بین تودهٔ مردم است... نمایی که آنها از افرادی دارند که هیچ‌گاه ندانستند ایستادن در حضور افراد بالاتر چه حسی دارد... اهمیت فوق‌العادهٔ انتخابات آنها، اینکه رئیس‌جمهور در برابر آنها کلاه از سر برمی‌گیرد، نه آنها در برابر رئیس‌جمهور...»
javadi
خطرات برآورده نشدن انتظارات باید با تحلیل ایمان به دنیای بعدی باز هم افزایش پیدا کند. آنهایی که باور دارند اتفاقی که در زمین می‌افتد، چیزی جز پیش‌درآمدی بر زندگی ابدی نیست هر تمایلی به حسد را با این فکر متعادل می‌کنند که موفقیت دیگران در مقابل زندگی جاودان پدیده‌ای موقتی است.
rezamw3
«نفس» یا خودانگارهٔ ما را می‌توان مانند بادکنکی سوراخ تصور کرد. برای اینکه بادکرده باقی بماند تا ابد نیاز به هلیومِ عشق بیرونی دارد و همیشه در برابر نوک سوزنِ بی‌توجهی آسیب‌پذیر است.
rezamw3
در دنیای آرمانی ما نفوذناپذیرتر می‌بودیم. چه به ما توجه می‌شد یا نمی‌شد، ستایش می‌شدیم یا نه، از مسخره شدن برنمی‌آشفتیم، اگر کسی ریاکارانه ما را تحسین می‌کرد، بی‌جهت گمراه نمی‌شدیم و اگر ارزیابی منصفانه‌ای از توانایی‌هایمان داشتیم و ارزش خود را می‌سنجیدیم، اظهارنظر دیگری مبنی بر اینکه ما بی‌اهمیت و ناچیزیم بر ما زخم نمی‌زد.
rezamw3
عدهٔ کمی از ما جمال‌پرست و عیاش شناخته می‌شویم. با وجود این تقریباً همهٔ ما عطش مقام داریم و اگر در آینده جامعه‌ای در ازای روی هم انباشتن صفحه‌های پلاستیکی کوچک، عشق را پیشکش کند، زمان زیادی نمی‌گذرد تا اینکه چنین جسم بی‌ارزشی هم از جایگاهی مرکزی در آرزوها و اضطراب‌های هواخواهانهٔ ما برخوردار شود.
rezamw3
او ایمان جامعه‌اش به ارزیابی مردم بر اساس آبرو را به چالش می‌کشد و می‌گوید: «(شایستگی فرد) به شهادت دیگران بستگی ندارد. آیا چیزی که تحسین می‌شود بهتر می‌شود؟ آیا اگر زمردی را تحسین نکنند، خراب می‌شود؟ طلا، عاج، یک شاخه گل یا گیاهی کوچک چطور؟»
sepidar
«چرا؟ مگر وقتی خری به من لگد بزند باید دلخور شوم؟»
sepidar
. ترس از تبدیل شدن به چیزی که در اسپانیایی به آن دس‌اونرادو یا «فرد بی‌آبرو» می‌گویند، یا معاصران آن را با کلمهٔ اهانت‌آمیز بازنده وصف می‌کنند، شاید امروز هم به همان اندازه وحشت‌آور باشد که برای شخصیت‌های تراژدی‌های کالدرون و لوپه وگا بود
sepidar
ما به ندرت جرئت یا بدبینی لازم برای پرسیدن این سؤال را داریم که آیا این من هستم که به آن علاقه‌مندند یا موقعیت من در جامعه؟
sepidar
زیباترین و کامل‌ترین ماشین‌ها هم نمی‌تواند به ما ذره‌ای از رضایتی را بدهد که از رابطه‌ای خوب به دست می‌آوریم، درست همان‌طور که نمی‌تواند پس از جر و بحث خانوادگی یا طردشدگی به ما آرامش بدهد.
sepidar
اولین کسی که قسمتی از زمین را بست، در ذهن به خود گفت که این مال من است و افرادی را پیدا کرد که آن‌قدر ساده باشند تا حرفش را باور کنند، بنیانگذار حقیقی جامعهٔ مدنی است. چه جنایت‌ها، جنگ‌ها، قتل‌ها، چه بدبختی‌ها و وحشت‌ها از سر نسل بشر برداشته می‌شد، اگر کسی نرده‌ها را بیرون می‌کشید و خندق‌ها را پر می‌کرد و خطاب به رفقایش فریاد می‌زد: به این فریبکار گوش ندهید. واقعاً شکست می‌خورید، اگر فراموش کنید که میوه‌های زمین متعلق به همه است و زمین مال هیچ‌کس نیست!»
کوثر
در باب حذر از همکاران: انسان‌ها به قدری دروغگو، به قدری دسیسه‌گر، به قدری مکار و حیله‌گر، به قدری مشتاق به سود خود و به قدری بی‌توجه به سود دیگران هستند که اگر کمتر آنها را باور کنید و کمتر به آنها اعتماد کنید، اشتباه نکرده‌اید. گیوچاردینی ما باید طوری با دشمنمان زندگی کنیم که انگار روزی دوست ما خواهد شد و طوری با دوستانمان زندگی کنیم که بالاخره روزی دشمنمان خواهند شد. برویر
کاربر ۶۸۲۴۱۹۲
توجه دیگران برای ما اهمیت دارد چون ما به شکی ذاتی به ارزش خود مبتلا هستیم که در نتیجهٔ آن تمایل داریم تا به ارزیابی دیگران اجازه دهیم نقشی تعیین‌کننده در چگونگی نگاه ما به خودمان بازی کنند. حس هویت ما زندانی داوری آنهایی است که در میانشان زندگی می‌کنیم
helia
۱۳. ‫هزینه‌ای که ما به خاطر انتظار بیش از حد خود در مقایسه با پیشینیانمان پرداختیم، اضطرابی ابدی است مبنی بر اینکه نکند از چیزی که باید باشیم، فاصلهٔ بسیاری داریم.
sarvenaz
به شکلی متناقض، شاید این کاهش شدید فقدان در واقعیت، باعث شده باشد مردم حس یا ترس مداومی از فقدان پیدا کنند که شاید حتی این ترس‌شان هر روز بیشتر نیز می‌شود. ثروت و امکانات انسان‌های مدرن بسیار فراتر از حد تصور اجدادشان بوده است؛ اجدادی که خاک اروپای قرون وسطی را کاشی‌کاری کردند. با این حال این انسان‌های مدرن نشان داده‌اند که چیزی که هستند و آنچه دارند کافی نیست.
کاربر ۱۵۰۸۲۸۵
زمانی که ثروت هنوز با توجه به تبار خونی و رابطه دست به دست می‌شد، کسی ثروت را نشانهٔ چیزی جز به دنیا آمدن در خانواده‌ای درست نمی‌دانست. اما در دنیایی شایسته‌سالار که شغل‌های معتبر و با درآمد بالا در آن تنها از راه هوش و توانایی ذاتی در دسترس بودند، کم‌کم به نظر می‌رسید که پول نشانهٔ خوبی برای شخصیت است. به نظر می‌رسید که نه تنها ثروتمندان ثروتمندتر بودند، احتمالاً بهتر هم هستند.
Atita
آیا فرزندان اشراف حتماً بهترین افراد برای ادارهٔ کشورشان بودند؟ برای بهتر نشان دادن حماقت این اصول، مقایسه‌هایی انجام شد با قسمتی از زندگی که نظام شایسته‌سالاری مدت‌ها پیش در آن تثبیت شده بود و حتی سرسپرده‌ترین حامیان امتیازات موروثی هم آن را قبول می‌کردند: ادبیات. وقتی نوبت به انتخاب یک کتاب می‌رسید، چیزی که اهمیت داشت این بود که نوشته‌های نویسنده خوب است یا نه، نه اینکه پدر و مادرش مشهور یا ثروتمند هستند یا نه. پدر بااستعداد ضامن موفقیت ادبی فرزندش نبود، پدر رسوا هم ضامن شکست نبود. پس چرا همین روش واقع‌گرایانهٔ داوری را وارد انتصابات سیاسی یا اقتصادی نکنیم؟
Atita

حجم

۱٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۱٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
۱۶,۵۰۰
۷۰%
تومان