بریدههایی از کتاب اضطراب موقعیت
۳٫۶
(۲۴۰)
خرابهها به ما یادآوری میکنند که فدا کردن آرامش ذهنیمان برای رسیدن به قدرت بیثبات دنیایی حماقتی بیش نیست. وقتی به این سنگهای قدیمی مینگریم، میتوانیم احساس کنیم اضطرابی که برای دستاوردهایمان و نداشتن آنها داریم، کم میشود. واقعاً چه اهمیتی دارد که در نظر دیگران موفق نشدهایم، که بنای یادبود یا مجمعی به افتخار ما نیست یا اینکه در دورهمی اخیر هیچکس به ما لبخند نزده است؟ در هر واقعهای، همهچیز محکوم به نابودی است و تنها نیوزیلندیها باقی میمانند تا طرح خرابههای بلوارها و دفاتر ما را بکشند.
فاطمه افشار
بیانیهٔ ایدئولوژیک بیانیهای تعریف شده است که زیرکانه درحالیکه تظاهر میکند کاملاً طبیعی است نوعی تعصب را ترویج میدهد.
فاطمه افشار
هرقدر هم که سلسلهمراتب اجتماعی ما را ناراضی یا گیج کند، تمایل داریم که با آن کنار بیاییم، با این فرض که این سلسلهمراتب بیش از حد تثبیت شده و باید بهتر از آن پایهگذاری شود تا بتوان از آن انتقاد کرد. به عبارت دیگر ما باور کردهایم که جوامع و اصول اساسی آنها عملاً تغییرناپذیر و حتی به نوعی طبیعیاند.
فاطمه افشار
به نظر میرسد که زندگی روند جایگزینی یک اضطراب با اضطرابی دیگر و یک خواسته با خواستهای دیگر است.
فاطمه افشار
هرقدر هم فکر کنیم ذهنی مستقل داریم، در کشف نیازهای خود به طرز خطرناکی بیعرضهایم. روح ما به ندرت نیازهای خود را برای رسیدن به کمال به درستی بیان میکند و وقتی که موفق میشود چیزی را زمزمهکنان به ما برساند، درخواستش به نظر ما بیمنطق و متناقض میآید. روسو به جای اینکه ذهن را با بدنی مقایسه کند که مطمئن است چه چیزی برای سلامتی خودش خوب است، توجه ما را به بدنی جلب میکند که وقتی به آب نیاز دارد، همیشه شراب میخواهد و وقتی که در حقیقت باید روی تخت دراز بکشد، اصرار دارد که به رقصیدن ادامه دهد. ذهن ما مستعد تأثیر پذیرفتن از صداهای بیرونی است که به ما بگویند برای رضایت خود باید چهکار کنیم. صداهایی که شاید جلوی صداهای ضعیف ذهنمان را بگیرند و حواس ما را از وظیفهٔ محتاطانه و پرمشقت تعیین دقیق اولویتهایمان پرت کنند.
فاطمه افشار
حسابرسی بیطرفانهای از موفقیتها و شکستهای ما باعث میشود احساس کنیم دلیلی وجود دارد برای اینکه همزمان هم کمتر به خودمان افتخار کنیم و هم کمتر از خود خجالت بکشیم، چرا که درصد بالایی از اتفاقاتی که برای ما میافتد نتیجهٔ کارهای خودمان نیست.
فاطمه افشار
«مردم زمانی احساس فقر میکنند که درآمدشان حتی اگر برای بقا کافی باشد، کمتر از درآمد متوسط جامعه است. آنگاه دیگر نمیتوانند چیزهایی را که جامعهٔ بزرگتر برای نجابت ضروری میداند داشته باشند و بنابراین نمیتوانند از زیر نگاه جامعهٔ بزرگتر که به چشم نانجیب به آنها نگاه میکند فرار کنند.»
فاطمه افشار
هزینهای که ما به خاطر انتظار بیش از حد خود در مقایسه با پیشینیانمان پرداختیم، اضطرابی ابدی است مبنی بر اینکه نکند از چیزی که باید باشیم، فاصلهٔ بسیاری داریم.
کاربر ۱۲۷۹۱۵۲
ممکن است با «کم» احساس خوشبختی کنیم، اگر «کم» چیزی باشد که انتظار داریم و ممکن است با «زیاد» احساس بدبختی کنیم، اگر به ما آموخته باشند که باید «همهچیز» را بخواهیم.
کاربر ۱۲۷۹۱۵۲
هزینهای که ما به خاطر انتظار بیش از حد خود در مقایسه با پیشینیانمان پرداختیم، اضطرابی ابدی است مبنی بر اینکه نکند از چیزی که باید باشیم، فاصلهٔ بسیاری داریم.
کاربر ۱۲۷۹۱۵۲
اگر نمیدانستیم چقدر سخت با شکست برخورد میشود و دیگران چگونه آن را تفسیر میکنند، احتمالاً ترس ما از شکست بسیار کمتر میبود.
فاطمه افشار
جورج الیوت میگوید: «اگر هنر همدردی انسانها را برنینگیزد، از نظر اخلاقی هیچ کاری نکرده است.»
فاطمه افشار
«قطعاً آن کارها تعیینکنندهٔ زندگی او به شکل آرمانی زیبا نبودند. آنها نتایج بههمریختهٔ تقلای زنی جوان و نجیب در موقعیت اجتماعیای ناقص است.»
فاطمه افشار
رمان بر این عادت دنیا نقد میکند که چیزی را که الیوت «عظمت روحی» مینامد، هر موقع که ارتباطی با «کارهایی که از مدتها پیش شناخته شده است» نداشته باشد، نادیده میگیرند.
فاطمه افشار
مردم به ندرت میتوانند بهترین خصوصیاتشان را مانند دستاوردهایی خارجی نشان دهند که توجه عادی و سرسری ما را جلب میکند.
فاطمه افشار
بیشتر خانواده با وی مانند ندیمهٔ درباری رفتار میکنند که شاید متواضعانه از صحبت کردن با او لذت ببرند، اما خوشبختانه به هیچ وجه مجبور نیستند احساساتش را در نظر بگیرند.
فاطمه افشار
زندگی پدیدهای نیازمند نقد است، چرا که ما، این موجودات سقوط کرده، همیشه در خطر عبادت خدایانی دروغین قرار داریم، در خطر شکست در شناخت خود و سوءبرداشت از رفتار دیگران، در خطر اضطراب یا اشتیاقی بیحاصل و در خطر رها شدن در دل بیهودگی و اشتباهها. بنابراین آثار هنری، رمانها، اشعار، نمایشها، نقاشیها و فیلمها به شکلی نهانی و فریبکارانه با شوخطبعی یا جاذبه میتوانند وسیلهای باشند برای توضیح وضعیت ما به خودمان. میتوانند راهنمای ما به درکی صحیحتر، با داوری سالمتر و هوشمندانهتر از دنیا باشند.
با توجه به اینکه رفتار ما در برابر موقعیت و توزیع آن نیاز به نقد (یا بینش و بررسی) بسیاری دارد، جای تعجب نیست که هنرمندان بسیاری در سرتاسر تاریخ آثاری خلق کرده باشند که به نوعی با روشهایی که مردم در جامعه ردهبندی میشوند مقابله کنند. تاریخ هنر پر است از چالشهایی طعنهآمیز، خشمگین، شعرگونه، غمگین یا شاد برای نظام موقعیت.
فاطمه افشار
آرنولد میگوید که هر اثر بزرگ هنری (مستقیم یا غیرمستقیم) علامت «آرزوی از بین بردن خطای انسانی، پاک کردن سردرگمی و کم کردن بدبختی آنان» را بر خود دارد. درست همانطور که همهٔ هنرمندان بزرگ لبریز از این آرزو هستند که «وقتی جهان را ترک میکنند، آن را نسبت به چیزی که تحویل گرفته بودند به جایی بهتر و شادتر تبدیل کرده باشند.»
فاطمه افشار
«در این دنیا تنها انتخاب بین تنهایی و پستی وجود دارد.»
فاطمه افشار
«همینکه تصمیم میگیریم فقط کسانی را ببینیم که با ما اخلاقی و پرهیزکارانه و منطقی و صادقانه رفتار میکنند، بدون اینکه به عرفهای جامعه، خودبینیها و تشریفات بیش از پایههای نگهدارندهٔ جامعهٔ مؤدب نگاه کنند، نتیجه این میشود که مجبوریم در زندگی کم و بیش خودمان باشیم و خودمان. (و باید این تصمیم را بگیریم، در غیر این صورت سرانجام احمق، ضعیف یا نالایق میشویم).»
فاطمه افشار
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
قیمت:
۵۵,۰۰۰
۱۶,۵۰۰۷۰%
تومان