بریدههایی از کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغهها
۴٫۱
(۲۰۸۸)
کلید زندگی خوب، داشتن دغدغههای بیشتر نیست، بلکه داشتن دغدغههای کمتر، واقعیتر، ضروریتر و مهمتر است.
کاربر ۱۵۹۶۶۸۶
برای رسانه بسیار راحتتر و پرسودتر است که به جای گزارش دربارهٔ داستانها و مسائل واقعی، برود چیزی نسبتاً توهینآمیز را بیابد و آن را برای جمعیت زیادی پخش کند و خشمی تولید کند. بعد آن خشم را دوباره برای همگان پخش کند به گونهای که بخش دیگری از جمعیت را خشمگین سازد. این کار، نوعی پژواک مزخرفات به راه میاندازد که میان دو جبههٔ خیالی پس و پیش میشود درحالیکه مردم را از مشکلات اجتماعی واقعی منحرف میکند.
Mathilda
کسی که فکر میکند همهچیز را میداند، هیچچیز نمیآموزد. ما نمیتوانیم هیچچیزی یاد بگیریم، اگر اول به ندانستن خود معترف نباشیم. هرچه بیشتر اعتراف کنیم که نمیدانیم، فرصتهایی بیشتری برای یاد گرفتن به دست میآوریم.
هرمس
نباید به دنبال یافتن پاسخ درست نهایی برای خودمان باشیم، بلکه باید به دنبال تیشه زدن به اشکال مختلف اشتباهات امروزمان باشیم تا بتوانیم فردا کمی کمتر اشتباه کنیم.
safavi
معیار واقعی برای ارزش نفس، این نیست که یک فرد چه احساسی نسبت به تجربیات مثبتش دارد، بلکه این است که چه احساسی نسبت به تجربیات منفیاش دارد.
محمدرضا
وقتی یک نفر هیچ مشکلی نداشته باشد، ذهنش به طور خودکار راهی برای ابداع مشکلات مییابد. فکر میکنم آنچه را بیشتر مردم، خصوصاً قشر سفید متوسط نازپروردهٔ تحصیلکرده، مشکلات زندگی مینامند، فقط اثرات نداشتن چیز مهمتر و نگرانی مهمتر در زندگی است.
کاربر ۱۵۵۱۸۰۳
حالا اگر حتی برای پنج دقیقه احساس مزخرف بودن داشته باشید، با سیصد و پنجاه تا عکس از افراد کاملاً خوشحال با زندگیهای کوفتی شگفتانگیز بمباران میشوید و غیرممکن است احساس نکنید یک جای کارتان میلنگد.
Arezuwishi
همانطور که ما با وحشت به زندگی مردم پانصد سال پیش مینگریم، تصور میکنم که مردم پانصد سال دیگر هم به ما و یقینهای امروزمان خواهند خندید. آنها به اینکه ما چطور اجازه میدهیم که ثروت و شغلمان تعریفکنندهٔ زندگیمان باشند، خواهند خندید. آنها به ما خواهند خندید چون از نشان دادن احتراممان به کسانی که برایمان از همه ارزشمندترند میترسیم، اما برای ستارههای رسانهای که مستحق چیزی نیستند، کوهی از ستایشها ساختهایم.
narges
پختگی وقتی رخ میدهد که یک نفر یاد میگیرد که تنها دغدغهٔ چیزهایی را داشته باشد که ارزشمندند.
نادر
شما و تمام کسانی که میشناسید به زودی خواهید مرد. در این مدت کوتاه میان اینجا و آنجا، دغدغههای محدودی میتوانید داشته باشید؛ در واقع خیلی کم. اگر بخواهید دغدغهٔ هرکس و هرچیز را بدون تفکر آگاهانه و تصمیمگیری داشته باشید، خب، در این صورت به فنا رفتهاید.
پروین
«چیزی که به عنوان دوستی تصور میکنی، فقط تلاشهای بیوقفهت برای تحت تأثیر قرار دادن مردمه.»
_echo_
از خودم یک سؤال ساده پرسیدم: «آیا ترجیح میدهم که پول خوبی دربیاورم و در شغلی کار کنم که از آن متنفرم، یا به عنوان یک کارآفرین اینترنتی کار کنم و برای مدتی بیپول باشم؟» جواب برای من بیدرنگ و روشن بود: مورد دوم. بعد، از خودم پرسیدم «اگر این کار را امتحان کنم و بعد از چند سال شکست بخورم و در نهایت مجبور شوم به دنبال کار بگردم، آیا واقعاً چیزی از دست دادهام؟» جواب نه بود. به جای یک مرد بیستودو سالهٔ بیپول و بیکار و بیتجربه، یک مرد بیستوپنج سالهٔ بیپول و بیکار و بیتجربه میشدم. چه اهمیتی داشت؟
amirtir
روزی هنگام مرور گذشته، سالهای تلاش و سختی در نگاهتان به صورت زیباترین سالها جلوه خواهند کرد
R.s
بهتر است ناآگاهی خود را بپذیرید تا از وابستگی به عقاید خرافی برهید و مدام در پی یادگیری و رشد باشید.
R.s
آلبر کامو، یکبار گفت (مطمئن هستم که در آنموقع تحت تأثیر مواد روانگردان نبود): «شما هرگز شاد نخواهید بود اگر همیشه در جستوجوی منشاء شادی باشید. هرگز زندگی نخواهید کرد، اگر در جستوجوی معنای زندگی باشید.»
نعنا
پختگی وقتی رخ میدهد که یک نفر یاد میگیرد که تنها دغدغهٔ چیزهایی را داشته باشد که ارزشمندند
R.s
فکر میکنم آنچه را بیشتر مردم، خصوصاً قشر سفید متوسط نازپروردهٔ تحصیلکرده، مشکلات زندگی مینامند، فقط اثرات نداشتن چیز مهمتر و نگرانی مهمتر در زندگی است.
R.s
هرچه سگ کوچکتر باشد، صدای پارسش بلندتر است.
جو گُلدبِرگ
ببینید، قضیه از این قرار است. شما یک روز خواهید مرد. میدانم یک جورهایی این حرفم بدیهی است، اما فقط خواستم به شما یادآوری کنم. شما و تمام کسانی که میشناسید به زودی خواهید مرد. در این مدت کوتاه میان اینجا و آنجا، دغدغههای محدودی میتوانید داشته باشید؛ در واقع خیلی کم. اگر بخواهید دغدغهٔ هرکس و هرچیز را بدون تفکر آگاهانه و تصمیمگیری داشته باشید، خب، در این صورت به فنا رفتهاید.
مینا
هرچه بیشتر سعی کنید که دربارهٔ چیزی قطعیت داشته باشید، بیشتر دچار عدم قطعیت و تردید خواهید شد.
اما برعکس این هم هست: هرچه بیشتر عدم قطعیت و ندانستن را بپذیرید، بیشتر نسبت به دانستن آنچه نمیدانید احساس راحتی میکنید.
MohamadTaghi Saneifar
حجم
۱۹۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
حجم
۱۹۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
۱۴,۷۰۰۷۰%
تومان