چه کسی ما را مینویسد
چه کسی میخواند
چه کسی پاک میکند.
سحری
نمیدانم چه اصراری بود
که به دنیا بیاییم
بعد بگذارد برود
طوری که صدایش را حتا نشنویم.
(:Ne´gar:)
اتفاقی هستی
که نمیافتی
مگر به دست من و
شعرهای من.
لاوین
و به زادگاهمان
به غبار ستارهها باز میرویم.
(:Ne´gar:)
اتفاقی هستی
که نمیافتی
مگر به دست من و
شعرهای من
farnaz Pursmaily
دریایت را دوست دارم
که فقط برای غرق کردن من آفریدی.
(:Ne´gar:)
ما چون شهاب رهاشدهای در تاریکی به دنیا میآییم
و راه افتادن خود را روشن میکنیم.
pejman
اما نه آفتاب است و نه ماه
عصرگاهی غمگین است
و من اینهمه را جمع کردهام
چون دلتنگ توام.
(:Ne´gar:)
ساعت چند بود خدای من آیا ساعت چند بود
که مارماهی من به دانش زندگی مبتلا شد
لاوین
ساعت چند بود خدای من آیا ساعت چند بود
که نمیدانستیم
عمر
نه تیکتاک عقربهها
تاکتاک سرخ خاطرههایی است
که به صورت من روشنی میبخشد.
pejman