بریدههایی از کتاب تصمیم گیری
۳٫۷
(۱۵)
همانطورکه یک خط مستقیم، کوتاهترین فاصله بین دو نقطه است، عقلانیت نیز به عنوان کوتاهترین فاصله بین جایی که هستید و جایی که میخواهید باشید، تعریف میشود.
سَیِّده حُسِیْنـے
«شما بهندرت به تمام اطلاعاتی که برای تصمیم گرفتن به آنها نیازمندید، دسترسی دارید. اگر چنین امکانی وجود داشته باشد، این دیگر یک تصمیمگیری محسوب نمیشود، بلکه نتیجهای ازقبلمعینشده است».
HiLi
وقتی هفتاد یا هشتادساله شدید، نگاهی به گذشته بیندازید تا به تصمیمات کلیدی که زندگی شما را شکل دادهاند، بیندیشید. بعید است چنین تصمیمهایی هیچ ربطی به انتخاب کامپیوتر، خرید یک خودرو، یا انتخاب محل تعطیلات شما داشته باشند. بااینحال بسیاری از مردم بیشتر وقت خود را صرف تجزیهوتحلیل تصمیمهایی اینچنینی میکنند و فراموش میکنند که باید توجه خود را بر تصمیمهایی متمرکز کنند که واقعاً تفاوت ایجاد میکنند.
khorshid_sh
«یک زن با انتخاب همسرش، جایی را که زندگی خواهد کرد، اندازه منزل خود، محل خرید خود، تعداد دوستانش، چگونه گذراندن بعدازظهرها، محل رفتن تعطیلات یا جایی که بچههایش به مدرسه میروند و احتمالاً جایی که به خاک سپرده خواهد شد، تعیین خواهد کرد.
khorshid_sh
بسیاری از تصمیمات را میتوان به یک یا دو روز بعد موکول کرد. این کار باعث کاهش پیامدها خواهد شد. گام سوم این است که اگر نمیتوانید تصمیمگیری را به تعویق بیندازید، از دیگران برای کسب آگاهی بیشتر استفاده کنید. تصمیم خود را با دوستان و اقوامی که بهطور احساسی درگیر ماجرا نیستند، در میان بگذارید.
khorshid_sh
در سالهای اخیر، بسیاری از سرمایهگذاران اجازه دادهاند احساسات آنها بر تفکر منطقیشان غلبه کنند . آنها سهامهای گرانقیمت را در اواخر دهه ۱۹۹۰ در اوج بیعقلی بیحدوحصر، بیشتر از قیمت واقعی خریدند. سپس وقتی بازار کساد شد، همه چیز را از روی ترس و نومیدی فروختند.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
مسئول امور اجرایی شرکت ضبط سیستم دکا در سال ۱۹۶۲، در توضیح علت رد کردن ضبط و پخش موسیقی گروه بیتلزها گفت: «ما صدای آنها را دوست نداریم. موزیک گیتار در حال خروج از صحنه موسیقی است».
کِن اُلسون بنیانگذار شرکت تجهیزات دیجیتال در سال ۱۹۷۷ ذکر کرد: «هیچ دلیلی وجود ندارد که هر کسی به یک کامپیوتر شخصی در خانه خود نیاز داشته باشد».
احتمالاً درست است که بگوییم در قضاوت و تصمیمگیری هیچ مشکلی فاجعهبارتر از اطمینان بیشازحد نیست . تقریباً همه ما بهنوعی با این مشکل روبهرو هستیم.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
به یاد داشته باشیم برای تصمیمگیری مناسب علاوه بر نیاز به دانستن واقعیات، نیاز به درک محدودیتهای دانش خود را نیز خواهیم داشت
m007m007
حتی متخصصان هر رشته اغلب تصور میکنند بیش از آنچه انجام میدهند، میدانند. چند نقلقول مشهور بیانگر این است که حتی بهترین و برجستهترین افراد نیز ممکن است اشتباه کنند و از هدف دور شوند.
آیروینگ فیشر ، اقتصاددان دانشگاه ایل در سال ۱۹۲۹، درست قبل از اینکه بازار دچار رکورد شدید و با ورشکستگی روبهرو شود، ذکر کرد: «به نظر میرسد بازار سهام مانند یک کوه محکم است».
وزیر نیروی دریایی امریکا در چهارم دسامبر ۱۹۴۱، سه روز قبل از حمله غافلگیرانه به بندر پرل اعلام کرد: «مهم نیست چه اتفاقی میافتد، نیروی دریایی ایالات متحده هرگز چرت نمیزند».
مسئول امور اجرایی شرکت ضبط سیستم دکا در سال ۱۹۶۲، در توضیح علت رد کردن ضبط و پخش موسیقی گروه بیتلزها گفت: «ما صدای آنها را دوست نداریم. موزیک گیتار در حال خروج از صحنه موسیقی است».
کِن اُلسون بنیانگذار شرکت تجهیزات دیجیتال در سال ۱۹۷۷ ذکر کرد: «هیچ دلیلی وجود ندارد که هر کسی به یک کامپیوتر شخصی در خانه خود نیاز داشته باشد».
Milad M
فرایند تصمیم منطقی شش مرحله دارد: ۱) تشخیص و شناسایی مسئله؛ ۲) شناسایی معیارهای تصمیم؛ ۳) وزندهی معیارها؛ ۴) ایجاد گزینههای متعدد؛ ۵) ارزیابی هر گزینه؛ ۶) انتخاب گزینهای که بیشترین امتیاز را دارد.
اگرچه عمل کردن مطابق این مراحل خیلی مشخص و نسبتاً ساده به نظر میرسد، اما اینطور نیست
Mohsen
اگر اهداف واضح باشند، خودتان شگفتزده خواهید شد که چقدر راحت تصمیم میگیرید. بهسرعت میتوانید انتخابهایی را که با علایق شما در تضادند، حذف کنید و قطعاً میتوانید احتمال رفتن در مسیرهایی را را کاهش دهید که بعداً پشیمان ممکن است پشیمان شوید.
Mohsen
هر چیز با اهدافش به تکامل میرسد. بدون اهداف نمیتوانید منطقی باشید، نمیتوانید تصمیمات مهم را از غیرمهم تشخیص دهید. نمیدانید به چه اطلاعاتی نیاز دارید و نمیدانید چه اطلاعاتی مرتبط و چه اطلاعاتی نامرتبط هستند. بدون داشتن هدف، انتخاب از میان گزینهها برای شما سخت خواهد شد و این احتمال میرود که با انتخابی که میکنید، بعدها دچار تأسف شوید.
شما به اهداف بلندمدت و کوتاهمدت نیاز دارید. شما نیاز به یک طرح و نقشه از مسیر دارید تا بتواند شما را از جایی که هستید به جایی که میخواهید باشید؛ برساند
Mohsen
شاید هیچ مهارتی بیشتر از توانایی تصمیمگیری سازنده برای موفقیت در زندگی، مهم نباشد. اگرچه اکثر مردم برای بهبود چنین مهارتی آموزش کمی دیدهاند یا هرگز آموزشی رسمی ندیدهاند، اما مجموعهای اساسی از این دانش وجود دارد که میتواند به شما در تصمیمگیری بهتر، کمک شایانی کند. این کتاب قصد آگاهسازی شما را دارد. قصد اصلی کتاب بهبود بخشیدن به تصمیمگیری شما است.
Mohsen
تجربه میتواند باعث برداشت نادرست شود . ما چیزی را میبینیم که انتظار داریم ببینیم و تجربه زیاد باعث محدودیت آگاهی میشود. اگر تجارب جانبدارانه باشند، دراینصورت آگاهی شما نیز احتمالاً نادرست است؛ بنابراین شما نمیتوانید مسائل و مشکلات، راهحلهای ممکن و خطرات ناشی از آنها را درک کنید. درنهایت تجربه میتواند، خلاقیت را محدود کند . تجربه با جلوگیری از تصمیمگیریهای جدید و تازه که نیاز به راهحلهای مبتکرانه دارند، میتواند قابلیت شما را برای دیدن «آن روی سکه» کاهش دهد
Mohsen
فصل سوم: چرا منطقی بودن سخت است؟
«شما بهندرت به تمام اطلاعاتی که برای تصمیم گرفتن به آنها نیازمندید، دسترسی دارید. اگر چنین امکانی وجود داشته باشد، این دیگر یک تصمیمگیری محسوب نمیشود، بلکه نتیجهای ازقبلمعینشده است».
امیربهـراد
کامل کردن مهارتهای تصمیمگیری شما، تضمینی بر این نیست که همه تصمیمات شما نتیجه دلخواه شما را بدهد. مهارتهای یک تصمیمگیری خوب بر راه مناسب برای رسیدن به یک تصمیم تمرکز میکند و نه بر نتایج آن. شما کنترلی بر نتایج و پیامدها ندارید؛ تنها میتوانید روند رسیدن به پیامدها را کنترل کنید.
امیربهـراد
در بسیاری از موارد، شخص بدشانس فقط فردی است که بد تصمیم میگیرد؛ از مدرسه اخراج میشود، مصرف مواد را امتحان میکند و اعتقاد دارد هیچوقت معتاد نمیشود، برخی از سرمایهگذاریهای بیهوده و ابلهانه انجام میدهد، در گسترش مهارتهای شغلی یا به روز نگه داشتن مهارتهای خود ناموفق است، فرصتهای مهم تجاری را از دست میدهد یا برای مدتی طولانی به تأخیر میاندازد. تصمیم میگیرد پولش را پسانداز کند تا اینکه با آن بیمه سلامتی خریداری کند، فکر نمیکند ضروری است که نسخه چاپی ریز را در یک قرارداد مطالعه کند، یا میگوید: بین خوردن مشروب و رانندگی بهطور همزمان مشکلی وجود ندارد.
تصمیمات کوچک و بزرگی که میگیریم، نباید خیلی سرسری گرفته شوند. اگر به این تصمیمات اهمیت ندهیم، آینده خود را به دست تقدیر میسپاریم.
امیربهـراد
«میدانید چگونه اتفاق میافتد؟ شما بیستویکی دو ساله هستید. تصمیماتی میگیرید. ناگهان خود را هفتادساله مییابید».
تی. ویلدر
امیربهـراد
یک تصمیم مناسب و صحیح فقط با نتایج تصمیمات اتخاذشده مورد قضاوت و داوری قرار نمیگیرد، بلکه باید به فرایند اخذ تصمیم نیز توجه شود. در برخی موارد یک تصمیمگیری خوب باعث پیامدهایی نامطلوب میشود. اگر شما فرایند صحیح را به کار گیرید ـ بدون توجه به نتیجه ـ تصمیم خوبی گرفتهاید؛ بنابراین من نمیتوانم به شما بگویم چه تصمیمی بگیرید، اما میتوانم به شما نشان دهم چگونه تصمیم بگیرید. متأسفانه چون رویدادهای اتفاقی بر نتایج و پیامدها تأثیر میگذارند، هیچ اطمینانی وجود نخواهد داشت که بهکارگیری فرایند درست تصمیمگیری، موجب پیامد مطلوب شود، ولی احتمال آن را افزایش میدهد.
امیربهـراد
«میدانید چگونه اتفاق میافتد؟ شما بیستویکی دو ساله هستید. تصمیماتی میگیرید. ناگهان خود را هفتادساله مییابید».
تی. ویلدر
Hooman Namakizadeh
حجم
۴۱۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۷۱ صفحه
حجم
۴۱۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۷۱ صفحه
قیمت:
۹,۴۰۰
تومان