بریدههایی از کتاب زنان سیبیلو و مردان بیریش
۳٫۵
(۸۷)
زنانی که در نقاط دیگر دنیا به زندگی زیبایی و شادی میبخشند. از دیدگاه این مردان، زنان صرفاً برای لذت ایشان خلق شدهاند. تربیت و رسومشان مردان را از آلام و سختیهای عشق محافظت میکند، و از سوی دیگر تعصبات مذهبیشان مانع درکشان از زیبایی و لذت عشق میشود. احساسات عاشقانه به حدی فروکاسته شده است که آن را گاهی اوقات برای رابطه با نوچههای خود خرج و به جنایتی علیه طبیعت تبدیل میکنند.
saaadi_h
او غمناک و هراسان، از این میگوید که چگونه ماهعلیجان در حال افول و از دست دادن درخشندگیاش است و چگونه سرانجام سبیل علیجان درآمده است.
saaadi_h
طبقه متوسط نوظهور و مدرن، این همجنسگراییِ مردانه و زنانه را یا مختص اشرافیت منحط (بهویژه نخبگان قاجار) دانسته و یا مختص به طبقات پایین بیفرهنگ.
Afsaneh Habibi
بهجای آنکه با تبدیل کردنشان به یک اقلیت، آن را منزوی کند. یعنی بهجای اینکه مردان همجنسخواه، اقلیتی با گرایش خاص و عجیب در نظر گرفته شوند، کردارهای همجنسخواهانه بهگونهای نگریسته میشود که تنها در دوره محدودی از چرخه زندگیشان به آن مبادرت میورزند. با گسترش فراوان معاشرت اجتماعی میان زن و مرد در ایران مدرن، این استدلال که کردارهای همجنسخواهانه محدود به دوره موقتی از زندگی پیش از ازدواج است، توجیه کمتری مییابد؛ ولی راههای دیگرِ به حاشیهرانی، همچون انتساب آن به زنانگی، تیپسازی کردن، پزشکی کردن، روانکاوی کردن و قضیه را به بیگانگان (به هجمه فرهنگی غرب) نسبت دادن پدید آمد.
Afsaneh Habibi
درحالیکه آخوندزاده، کرمانی و به دنبال آنها مدرنیستهای سکولار، منشأ «فساد اخلاقی» را در عقبماندگی عربی اسلامی میدانستند، اسلامگرایان معاصر آن را به فساد غرب سکولار مرتبط میدانند. هر دو آنها بر اینکه همجنسدوستی «فساد اخلاقی» است، توافق دارند. جمهوری اسلامی ایران، به نام مبارزه با فساد اخلاقیِ فرهنگ غربی و سکولار، کمر به ریشهکنی همجنسخواهی، بهویژه کردارهای بین همجنسان بسته است و بیاعتنا به زمینه مشترکش با مدرنیستهای سکولار و اروپاییان اوریانتالیست، به مفهومی از همجنسخواهی (انحراف جنسی) اتکا دارد که بیشتر شبیه مفاهیم اواخر قرن نوزدهم در اروپای غربی است تا اینکه برخاسته از میراث اسلامی باشد.
Afsaneh Habibi
در گفتمان مدرنیستهای سکولار، میل اروتیک به طور مشخص دگرجنسخواهی به این خاطر به سوی همجنسخواهی منحرف میشد که حجاب و جداسازی زنان، جلوی تحقق طبیعی آن را میگرفت. این فرضیه، همجنسدوستی مردان عارف را به منزله امری «مطلقاً» تمثیلگونه و متعالی به بار نشاند؛ به عبارت دیگر لذت آنها استعاری قلمداد شده است که نباید با لذایذ واقعی اشتباه گرفت، همچنانکه اسلامگرایان مدرن نیز استدلال میکنند که شراب در شعر عارفانه، مظهر لذت و سرمستی ناشی از ارتباط با عالم الهی است.
Afsaneh Habibi
«گفت چون دین رفت چه جای دلست، عشق ترسازاده کاری مشکل است»
Afsaneh Habibi
اینکه «آنچه شما میبینید، ”آن چیزی نیست“ که ”نامگذاری و دستهبندی“ میکنید»، موجب شکلگیری نوع خاصی از میل شد. شکلگیری همجنسخواهی از راه رد و انکار، شرایط امکان و رواجش را تحقق بخشید. انکار هرگونه همپوشانی میان این دو حوزهٔ اینک تفکیکشده، یعنی روابط اجتماعی همجنسان و همجنسخواهی، به طور متناقضی مأمن و پوششی برای همجنسخواهی فراهم کرد؛ یعنی ما میتوانیم همچنان به دست همدیگر را گرفتن در اماکن عمومی ادامه دهیم زیرا این عمل را نشانهای از روابط اجتماعی میان همجنسان اعلام کردهایم که عاری از هرگونه تمایل جنسی است.
Afsaneh Habibi
آیا رسومی مانند «صیغه خواهرخواندگی»، صرفاً رسمی مبتنی بر پیوندهای نزدیک و صمیمی میان زنان بود یا کردارهای جنسی را نیز دربر میگرفت؟ به این پرسش پاسخ نمیتوان داد، نه به این خاطر که زنان همجنسخواه (لزبین) از تاریخ حذف شدهاند و یا اسنادی در این رابطه وجود ندارد، بلکه بدینخاطر که در آن دوره تمایزی میان روابط اجتماعی میان همجنسان و همجنسخواهی وجود نداشت. آیا «این خواهران» درگیر کنشهای فیزیکیای میشدند که ما امروزه به آنها همجنسخواهی زنان میگوییم؟ شاید بله. آیا فهم این زنان، از خواهرخواندگی منطبق بود با آنچه بعدها جریان تمایزگذاری میان روابط اجتماعی همجنسان و همجنسخواهی مراد میکرد؟ به احتمال زیاد خیر. با نفی همجنسخواهی بود که نامگذاری آن میسر شد.
Afsaneh Habibi
خشم ایرانیان از نگاه اروپاییان به آداب اجتماعی و جنسیشان، سرآغاز صورتبندی دوبارهٔ ساختارهای میل جنسی شد. این مهم با تمایز قائل شدن میان روابط اجتماعی همجنسان از همجنسخواهی صورت پذیرفت. ایرانیان، درصدد «توضیح» این امر برآمدند که کردارهایی مانند بوسیدن در ملأعام، در آغوش گرفتن و دست یکدیگر را گرفتن که اروپاییان به همجنسخواهی تعبیر میکردند، چیزی جز روابط اجتماعی میان همجنسان نیست. تلاش برای خارج کردن همجنسخواهی از دایره روابط اجتماعی میان همجنسان کوشش فرهنگیای که تا به امروز ادامه دارد دو نیروی ظاهراً متناقض، ولی درواقع مؤثر بر یکدیگر را به جریان انداخت
Afsaneh Habibi
نگرانی زنان از اینکه همسرانشان امردان را به آنها ترجیح میدادند، بهویژه زمانی که از آمیزش با آنها دوری میجستند گویای متعارف بودن اولویت امردان بر زنان برای مردان بالغ بود. بچهدار نشدن زنان به دلیل ترجیح جنسی شوهرانشان به امردان، آنان را در نزد عموم شرمسار میکرد. همچنین این موضوع برچسبِ موردپسند نبودن بر زنان میزد. همسران مردان امردخواه، مناسک مختلفی بهجا میآوردند تا شوهرانشان را به رابطه جنسی ترغیب کنند و باردار شوند. یکی از این مناسک «گره گشودن شلوار» نامیده میشد که به وسیله گزارشهای شاردن و مردمنگاریهای مدرن در سطح ملی و بینالمللی شناخته شده است.
Afsaneh Habibi
احتمالاً اکثریت با این نکته موافقاند که ما میتوانیم درباره کنش بین همجنسان سخن بگوییم، ولی نه درباره همجنسخواهی بهسان مفهومی که تصورات مشخصی از تمایلات اروتیک را در خود دارد. یعنی مفهومی که ما اکنون با مقوله فوکویی «همجنسخواه بهسان نوعی انسان» میشناسیم.
Afsaneh Habibi
بااینحال تعمیم دادن آداب صوفیان و یا گفتار شاعرانه به توده مردم، سادهانگارانه است. این امر یادآور نقطهنظر جودیت بنت است که از شبح و سایهای که تاریخ اجتماعی بر مطالعات کوییر میاندازد سخن میگوید. به فرض اینکه مفهوم زیبایی و میل، وجهی جنسیتی نداشته و معشوق مرد هم در احساسات فرهنگی، شعری و بصری مسلط بوده است، ولی چه رابطهای میان اینها با کردارهای جنسی در اواخر قرن هجده و اوایل قرن نوزده ایران وجود داشته است؟ چنانکه بسیاری از منتقدان میپرسند، ورای این وجوه تمثیلی و استعلایی، چه ارتباطی میان چنین برداشتی از زیبایی و میل از یک طرف و زندگی جنسی واقعی مردان و زنان از طرف دیگر وجود داشته است؟
Afsaneh Habibi
اینکه ما صرفاً غرب را دارای عاملیت میدانیم و تأثیر شرق بر غرب را هیچگاه به معنای نفی عاملیت غرب در نظر نمیگیریم، برساخته از نگاهی استعماری است که اندیشه ما را تا به امروز متأثر کرده است.
Afsaneh Habibi
در تشبیه اروپا به بهشت حضور همزمان حور و غلمان خبر از یک تغییر فرهنگی مهم میداد. اگرچه پاداش موعود در بهشت هم زنان و هم مردان جوان را دربرمیگرفت، ولی در سبکهای مختلف شعر عاشقانه فارسی (بهویژه آنها که از عرفان الهام گرفتهاند)، معشوق تقریباً همیشه مذکر بوده است. معشوق و شاهد در شعر عاشقانه فارسی آشکارا مذکر بود، حتی اگر نبودن نشانههای جنسیتی در دستور زبان فارسی، بهانهای به دست نسلهای بعدی منتقدان ادبی تجددگرا داده باشد تا به انکار و خنثیسازی این امر بپردازند
امیرعباس قادری
«در پهلوی دستم جوانی دیگر نشسته، نمیدانستم به جانب خاتون نظاره کنم یا غافل از آن جوان شوم. زین طرفم الامان زان طرفم مرحبا. گاهی دیده را به نور جمال خاتون آب میدادم و دل را به جانب آن جوان توجه مینمودم و لحظهای دیده را به آفتاب جمال جوان میداشتم و دل از شکرخنده خاتون برنمیداشتم». (رضاقلی میرزا، ۱۳۶۱: ۲۷۱)
امیرعباس قادری
مردان، که ما اطلاعات بیشتری از زندگی آنها در مقایسه با زنان در اختیار داریم، درگیر انواع مختلفی از کنشهای جنسی بودند. آمیزش مهبلی با همسران بهمنظور برآوردن الزامات تولیدمثل بوده است، درحالیکه سایر کنشهای جنسی با لذت برآمده از قدرت، جنسیت، سن، طبقه و مقام مرتبط بودند. همچنین اگر مردان وظایف مربوط به تولیدمثلشان را انجام میدادند (بدهند)، جامعه اطرافشان غالباً، نسبت به باقی زندگی جنسی آنان توجه چندانی نداشت همان چیزی که ماری بهدرستی «اراده به ندانستن» نامیده است
امیرعباس قادری
همجنسدوستی و کردار بین همجنسان بهتدریج در قرن نوزدهم نشانهای از عقبافتادگی ایران تلقی شد. هنجارسازی دگرجنسخواهی در رابطهٔ جنسی و اروس بدل به شرط «تحقق مدرنیته» شد؛ طرحی که مستلزم دگرجنسخواهانه کردن روابط اجتماعی در فضاهای عمومی و صورتبندی دوباره خانواده بود. حتی اگر بتوانیم جامعهای را فرض کنیم که اختلاط زن و مرد در آن کمتر سویههای جنسیتی داشته باشد، دقیقاً همین مفهوم اختلاط، دوگانه زن/مرد را بهعنوان دو مقوله جنسیتی متمایز در خود مفروض دارد؛ به عبارت دیگر، اختلاط اجتماعی زن و مرد در دوران مدرن، به طور متناقضی دوگانه زن/مرد را تقویت کرد. مدرنیته ایرانی و اسلامی و تاریخنگاری آن در دو قرن گذشته، چادر را به منزله تمایز فرهنگی بین ایران (اسلام) و اروپا در نظر گرفته است. این دیدگاه غالب، دیگر تأثیرات فرهنگی حجاب از جمله تأثیر آن بر پیوندهای عاطفی همجنسدوستانه و روابط اجتماعی میان همجنسان را نادیده گرفته است.
امیرعباس قادری
میرزا محمود در نامهای به شاعر و طبیبی به نام میرزا قربانعلی برهان نوشت که هر زمان چشمش به پسر جوانی میافتد بهراستی جان از کف میداد. شاعر دیگری به نام محمدعلی مهجور، هنگامی که جوانی بیش نبود، از عشق پسران نوجوان جان داد
Mohammad H M
مدرنیته، معشوق مذکر را در پستوی پیشامدرنیته پنهان کرد و عشق عرفانی را بهسان عشقی متعالی بازپردازی کرد.
Travis
حجم
۳۱۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۵۰ صفحه
حجم
۳۱۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۵۰ صفحه
قیمت:
۵,۲۵۰
۲,۶۲۵۵۰%
تومان