بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب زنان سیبیلو و مردان بی‌ریش | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب زنان سیبیلو و مردان بی‌ریش

بریده‌هایی از کتاب زنان سیبیلو و مردان بی‌ریش

۳٫۵
(۸۷)
مدرنیته، معشوق مذکر را در پستوی پیشامدرنیته پنهان کرد و عشق عرفانی را به‌سان عشقی متعالی بازپردازی کرد. در این دوران، تمایلات همجنس‌خواهانه از امری طبیعی به غیرطبیعی و ناپسند بازتعریف شد و این تمایلات از آنجا که ناشی از عرف اجتماعی نامطلوبِ انزوای زنان و تفکیک جنسیتی دانسته می‌شد، به باد انتقاد گرفته شد.
Mo0onet
درحالی‌که آخوندزاده، کرمانی و به دنبال آن‌ها مدرنیست‌های سکولار، منشأ «فساد اخلاقی» را در عقب‌ماندگی عربی  اسلامی می‌دانستند، اسلام‌گرایان معاصر آن را به فساد غرب سکولار مرتبط می‌دانند. هر دو آن‌ها بر اینکه همجنس‌دوستی «فساد اخلاقی» است، توافق دارند. جمهوری اسلامی ایران، به نام مبارزه با فساد اخلاقیِ فرهنگ غربی و سکولار، کمر به ریشه‌کنی همجنس‌خواهی، به‌ویژه کردارهای بین همجنسان بسته است و بی‌اعتنا به زمینه مشترکش با مدرنیست‌های سکولار و اروپاییان اوریانتالیست، به مفهومی از همجنس‌خواهی (انحراف جنسی) اتکا دارد که بیشتر شبیه مفاهیم اواخر قرن نوزدهم در اروپای غربی است تا اینکه برخاسته از میراث اسلامی باشد.
امیرعباس قادری
نخست، با محدود دانستن هویت همجنس‌خواهانه به اروپا و امریکای مدرن، همجنس‌خواهی را نسبت به مکان‌های دیگر خارجی می‌کنیم و آن را برای شکل‌گیری تمایل جنسی در فرهنگ‌های دیگر مفهومی بیگانه قلمداد می‌کنیم؛ بحثی که دقیقاً طرفداران فرهنگ بومی (فرهنگ بومی‌گرایان) همجنس‌گراهراس  یعنی کسانی که از محدود کردن و مختص دانستن همجنس‌خواهی به «غرب» خرسند هستند  از آن بهره می‌جویند. دوم اینکه، این امر به گسستی ریشه‌ای از گذشته اشاره دارد؛ گسستی که دوران پیشامدرن را از اساس متفاوت در نظر می‌گیرد. در این صورت تمایز قائل شدن میان ویژگی‌های تاریخی و ویژگی‌های بازتولیدناشدنی و امتدادنیافتنی مشکل می‌شود. بی‌تردید مقوله‌های هویتی‌ای مانند گی و لزبین متعلق به مکان و زمان خاصی هستند که در آن میل میان دو همجنس به‌عنوان «همجنس‌خواهی به‌سان یک نوع» خوانده شدند. اگرچه «تثبیت» دسته‌ها به هم/دگرجنس‌خواه تا پیش از قبول همجنس‌خواهی به‌سان یک نوع، احتمالاً وجود نداشت، ولی اینکه تصور کنیم قبل از این دوران هیچ‌گونه تمایز و دسته‌بندی‌ای بر اساس تمایلات جنسی وجود نداشته، اشتباه است.
امیرعباس قادری
درحالی‌که آیات قرآن به‌روشنی هیچ نقش جنسی‌ای به غلمان نسبت نداده است، توصیف‌های مشابه و خدمات همسانی که حور و غلمان ارائه می‌دهند، عرصه را برای تفسیرهای دیگر می‌گشاید. در بسیاری از متون ایرانی و عربی به‌ویژه در متون قرن نوزدهم (سیزده قمری)، به غلمان به اندازه حور، معانی جنسی نسبت داده شده است.
امیرعباس قادری
هنجارسازی عشق دگرجنس‌خواه در قرن نوزدهم مفهومی کلیدی در شکل دادن به شماری از تغییرات سیاسی و فرهنگی در مدرنیته ایرانی بود. زنانه کردن «معشوق»، از ایران تصویر معشوقی مؤنث به دست داد که اخوت ملی از آن بهره برد. بدین‌سان، هنجارسازی عشق دگرجنس‌خواه نقشی میهن‌پرستانه ایفا کرد و گفتمانِ حفاظت از زن  پیکری که باید در برابر توطئه، تجاوز و تعدی بیگانگان محافظت شود  و دفاع از ناموس را برای استفاده در ملی‌گرایی فراهم آورد. ایران در مقام معشوقی مؤنث، به نوبه خود عشق دگرجنس‌دوست را تقویت کرد. به همین منوال تغییر ازدواج از پیمانی مبتنی بر تداوم نسل به پیمانی رمانتیک ممکن شد. این هنجارسازی در ایجاد همسر همدل نقشی مؤثر ایفا کرد. این همسران خواهان پایان یافتن روابط همجنس‌گرایانه مردان شدند؛ بدین‌ترتیب از آغاز مُهر ردّ همجنس‌خواهی مردان بر پیشانی پروژه مدرنیستی رهایی زنان خورد.
امیرعباس قادری
دوران قاجار با مفهومی از عشق که ریشه در تعلقات استعاری صوفیانه داشت آغاز شد. عشق و میل در این گفتمان در ارتباطی تنگاتنگ با زیبایی قرار داشت؛ یک مرد می‌توانست به یک میزان به زنی جوان و مردی زیبارو عشق و میل داشته باشد. برای نمونه در آثار هنری اوایل قاجار، زیبایی صورت جنسیتی نداشت. به‌رغم این، تا اواخر قرن نوزدهم تصاویری زیبا با تمایزات بارز جنسیتی بین زن و مرد پدید آمد که همراه بود با مفهومی از عشق که دگرجنس‌خواهی را طبیعی می‌پنداشت.
امیرعباس قادری
به‌طورکلی کردارهای جنسی در ایران و بیشتر جهان اسلام، الگوهایی ثابت و غیرقابل تغییر در نظر گرفته نمی‌شدند.
فرشته
دوران قاجار با مفهومی از عشق که ریشه در تعلقات استعاری صوفیانه داشت آغاز شد. عشق و میل در این گفتمان در ارتباطی تنگاتنگ با زیبایی قرار داشت؛ یک مرد می‌توانست به یک میزان به زنی جوان و مردی زیبارو عشق و میل داشته باشد. برای نمونه در آثار هنری اوایل قاجار، زیبایی صورت جنسیتی نداشت.
فرشته
نسبت دادن زیبایی صورت به زنانگی و تأنیث، تطابقی با درک قاجاریان در قرن نوزدهم ندارد و بنابراین خطاست اگر با قطعیت خورشید را در نماد ملی ایران مؤنث بدانیم. درواقع در دوران قاجار، مرد جوان می‌توانست صورتی زیبا با ویژگی‌هایی مشابه زن جوان داشته باشد.
فرشته
تانکوانی با همان لحن تند، از رقص و ضیافت زنان می‌گوید و رفتار زنان را ناشی از بدرفتاری مردان با آن‌ها می‌داند: «زنان همچنین رقاصه‌هایی را در اندرونی به استخدام در می‌آورند. وقاحت و ابتذال موجود در حرکات این رقاصه‌ها، برای آنان بسیار سرگرم‌کننده است. این وضع نه‌تنها دور از آداب معاشرت بلکه برگرفته از خوی بردگی و بندهایی است که آنان را گرفتار کرده است.
sajii
تربیت و رسومشان مردان را از آلام و سختی‌های عشق محافظت می‌کند، و از سوی دیگر تعصبات مذهبی‌شان مانع درکشان از زیبایی و لذت عشق می‌شود. احساسات عاشقانه به حدی فروکاسته شده است که آن را گاهی اوقات برای رابطه با نوچه‌های خود خرج و به جنایتی علیه طبیعت تبدیل می‌کنند.
sajii
در ادبیات، از صفات یکسانی برای توصیف زیبایی تن مرد و زن استفاده می‌شد و در نقاشی‌ها ظرایف مربوط به زیبایی، در چهره این دو یکسان بود. در سنت شعر فارسی، قالب شعری غزل، تبدیل به محبوب‌ترین قالب شعری جهت بیان همجنس‌دوستی مردان شد؛ اگرچه این تمایلات منحصر به این قالب شعری نبود.
sajii
آنچه طبیعی می‌پنداریم صرفاً در مقطعی از تاریخ «طبیعی‌سازی» شده است.
Mana
میرزا معتمدالدوله در سال ۱۲۹۲ قمری به همراه همسر و دیگر اعضای خانواده‌اش به مکه رفت. هنگامی که مهمان والی باکو بود، او و همسرش در یک کالسکه سوار شدند. وی بعد نوشت: «هرگز تصور نمی‌کردم که در طهران با خواهر یا با عیال می‌توان شب تاریک در یک کالسکه نشست و زیارت رفت یا تجریش رفت در ملأ عام در حضور خاص و عام» (۱۳۶۶: ۴۱). اعتمادالسلطنه در موافقت با این رسوم نوشت که شوهران اروپایی وعده‌های غذایشان را با همسر و فرزندانشان بر سر یک میز می‌خورند و خود شروع به صرف ناهار با همسرش کرد. معاشرت اجتماعی مختلط در اروپا و تا اواخر قرن نوزدهم با اروپاییان مقیم ایران جایگزین فضاهای اجتماعی مردانه‌ای شد که مردان ایرانی در تمام دوران بزرگسالی‌شان تجربه کرده بودند.
leylak
درحالی‌که آخوندزاده، کرمانی و به دنبال آن‌ها مدرنیست‌های سکولار، منشأ «فساد اخلاقی» را در عقب‌ماندگی عربی  اسلامی می‌دانستند، اسلام‌گرایان معاصر آن را به فساد غرب سکولار مرتبط می‌دانند. هر دو آن‌ها بر اینکه همجنس‌دوستی «فساد اخلاقی» است، توافق دارند.
leylak
درحالی‌که آخوندزاده، کرمانی و به دنبال آن‌ها مدرنیست‌های سکولار، منشأ «فساد اخلاقی» را در عقب‌ماندگی عربی  اسلامی می‌دانستند، اسلام‌گرایان معاصر آن را به فساد غرب سکولار مرتبط می‌دانند. هر دو آن‌ها بر اینکه همجنس‌دوستی «فساد اخلاقی» است، توافق دارند
leylak
درحالی‌که آخوندزاده، کرمانی و به دنبال آن‌ها مدرنیست‌های سکولار، منشأ «فساد اخلاقی» را در عقب‌ماندگی عربی  اسلامی می‌دانستند، اسلام‌گرایان معاصر آن را به فساد غرب سکولار مرتبط می‌دانند. هر دو آن‌ها بر اینکه همجنس‌دوستی «فساد اخلاقی» است، توافق دارند
leylak
این پرسش تکراری درباره تأثیر اروپاییان، شاید نمایانگر «نوعی ترس از نفوذ» و نگرانی از این باشد که به رسمیت شناختن اثر تعاملات ایران  اروپا ممکن است به «نفی عاملیت» ایرانیان تعبیر شود. من با این تعبیر بسیار مخالفم. لازم نیست خلأ قدرتی باشد تا عاملیت اجازه ظهور و بروز پیدا کند. برعکس، عاملیت درون میدان قدرت معنا می‌یابد.
leylak
آنچه طبیعی می‌پنداریم صرفاً در مقطعی از تاریخ «طبیعی‌سازی» شده است.
ایلیا
چگونه چنین تغییر فرهنگیِ بزرگی روی داد؟ عامل نخست از نظر من این است که در قرن نوزدهم ایرانیان از این نکته آگاه شدند که کردارهای جنسی و عشق مرد بالغ به اَمرد که در ایران متداول بود، از دید اروپاییان رذیله اخلاقی محسوب می‌شود. هنگامی که «نگاه خیره دیگری» عرصه میل را نشانه گرفت، مردان ایرانی که با اروپاییان در داخل یا خارج از ایران تعامل داشتند، نسبت به اینکه امیالشان زیر نگاه موشکافانه دیگران قرار گرفته است، به‌شدت حساس شدند. تمایلات همجنس‌دوستانه باید مخفی می‌ماند و انتقال همجنس‌دوستی به زیر نقاب دگرجنس‌دوستی یکی از ویژگی‌های مدرنیته شد
کاربر ۵۸۰۱۱۷۸

حجم

۳۱۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۵۰ صفحه

حجم

۳۱۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۵۰ صفحه

قیمت:
۵,۲۵۰
۲,۶۲۵
۵۰%
تومان