رمان ناب باید آن قدر فشرده و قوی باشد که خواننده نتواند آن را، ناتمام بگذارد تا فردا بقیهاش را بخواند.
leila tofighy
نویسندگی شغل نیست کسب ناکامی و بدبختی است.
leila tofighy
مسلم است. اگر نویسندهای دست از مشاهده و جستوجو بردارد، کارش تمام است.
leila tofighy
شما به هیچ وجه مجبور نیستید هر آنچه را که میدانید در نوشتهتان بیاورید. اگر شما چیزهایی را بدانید و بعد آگاهانه از نوشتۀ خودتان حذف کنید، آنها به نحوی ضمیمه و همراه نوشته شما خواهند بود. اما اگر نویسنده چیزهای را به دلیل ندانستن از نوشتۀ خودش حذف کند، آنها خودشان را همچون سوراخهایی بر پیکر نوشتهاش نشان خواهند داد.
leila tofighy
از آنجا که بشر فانی است، تنها کاری که میتواند بکند این است که چیزی فناناپذیر و بیزوال (اثر هنری) از خود باقی بگذارد و آن چیز به این علت فناناپذیر است که دائم در حرکت است. و هنرمند به این طریق یادداشتی روی آخرین دیواری که روزی باید از آن بگذرد، مینویسد.
leila tofighy
اثر من باید مرا سر ذوق و کیف بیاورد؛ و تا وقتی که این طور است، لزومی ندارد راجع به آن با کسی بحث کنم. ولی در صورتی که نتواند مرا سر ذوق و شوق بیاورد، مطمئناً بحث و گفتوگو سر آن هم، آن را بهتر از آنچه هست نمیکند. چون تنها چیزی که میتواند اثر را بهتر کند، این است که وقت بیشتری صرفش بشود. من ادیب نیستم، نویسندهام؛ خوشم نمیآید راجع به کارم دائم با این و آن بحث کنم.
leila tofighy
نویسنده به سه چیز احتیاج دارد: تجربه، مشاهده و تخیل.
leila tofighy
باید از اشتباهات درس گرفت. مردم فقط از طریق خطاهایشان چیز یاد میگیرند. هنرمند خوب هیچ کس را شایسته نمیداند تا از او اندرز بگیرد. او بینهایت مغرور است. مهم نیست که تا چه حد پیشکسوتها را تحسین میکند، مهم این است که همواره، درصدد است تا از آنها جلو بیفتد و مغلوبشان کند.
leila tofighy
هنرمند رؤیایی در سر دارد و این رؤیا او را عذاب میدهد و تا وقتی که نتوانسته به نحوی از شر آن خلاص بشود، لحظهای آرامش ندارد.
leila tofighy
سعی کن از خودت بهتر باشی. هنرمند موجودی است که ارواح او را هدایت میکنند. البته او نمیداند که چرا آنها او را انتخاب کردهاند و معمولاً هم آن قدر سرگرم کارش است که نمیپرسد چرا؟
leila tofighy