بریدههایی از کتاب نام من سرخ
۳٫۵
(۶۵)
رفتارش درست مثل رفتار نقاشای قدیمی ممالک عجم بود، همونا که اونقدر نقاشی میکنن تا چشمهاشون کور میشه و اونقدر زنده میمونن که دیگه بهراحتی نمیشه گفت زندهان یا مرده و تازه اونوقت میشن خوراک مردم برا ساختن افسانههای بیشاخودم در موردشون.
F.saljoughi
اگه دست خودم بود دوست داشتم از دریاها رد بشم و تو یه جزیرهی کوچیک سایهسار دوتا جوون عاشقپیشه که به همهی دنیا پشت کردن باشم با یه عالمه میوه و پرنده رو شاخههام، اون درختی که اسکندر بعد از فتح هند از گرمای زیاد خوندماغ میشه و زیرش جون میده هم بد نیست. شاید هم اصلاً قرار بوده که یه پدر مهربونی به هنگام نصیحت پسرش برا نشون دادن قدرتش تو همون نوجوونیم منو بشکنه. قرار بوده که من به کدوم قصه معنا و مفهوم بدم؟
F.saljoughi
هنگامی که درختی را بلند
کوهی را باشکوه
و صخرهای را خطرناک میخوانیم.
هنگامی که مخلوقی را مرد
مخلوق دیگری را زن مینامیم.
صفاتی به آنها نسبت میدهیم که به ما تعلق دارند، نه به آنها.
و هنگامی که در این تعاریف غرق میشویم یک چیز را فراموش میکنیم
زندگی کردن را، زندگی کردن را، زندگی کردن را.
sina_m_farsakh
«اولین مخلوقی که گفت "من" شیطان بود، اولین مخلوقی که گفت "غرب و شرق خدایان متفاوتی دارن" شیطان بود...»
sina_m_farsakh
آدم بعد از مرگش میفهمه که پول تو زندگی هیچ ارزشی نداره؟ اینا همهاش شعار بوده، آدم حتا بعد از مرگش هم خوب میفهمه که پول تو زندگی چهقدر ارزش داره.
dr. Zeynab Abedi
آدم عاشق میتونه چیزای نامرئی رو هم ببینه و چیزایی رو که خیلی ازش دورن کنار خودش حس کنه.
sina_m_farsakh
تو اون لحظه یهبار دیگه به این فکر کردم که چهقدر راحت میتونم آدم بکشم. خدا از یه طرف این قدرت باورنکردنی رو به همهی ما داده و از طرف دیگه هم یه ترس عجیبی رو عجینش کرده که یه وقت ازش استفاده نکنیم.
sina_m_farsakh
خدا دنیا رو به این دلیل خلق کرد که دیده بشه، بعدش هم کلمات رو به ما داد تا ما بتونیم در مورد اونچه میبینیم با همدیگه حرف بزنیم
sina_m_farsakh
هر کی تو زندگیش از هنر فاصله بگیره مهلت زندگیش تموم شده و میمیره.
sina_m_farsakh
باید یه چیزی از بین بره تا یه چیزی بهوجود بیاد که اگه این زندگی و مرگ نبود انسان هیچوقت متوجه چیزی به اسم زمان نمیشد و در اینصورت دنیا پر میشد از قصهها و نقاشیهای تکراری.
sina_m_farsakh
هنر واقعی رسیدن به یه اثر زیبای بینظیره بهشرطی که هیچ اثری از خود هنرمند در کار دیده نشه
sina_m_farsakh
خب قبول کنین که هر چهقدر هم کسی رو دوست داشته باشین اگه برا مدت طولانی نبینینش چهرهاش از یادتون میره.
sina_m_farsakh
تو اینهمه سال که به نقش و نقاشی مشغول بودم یاد گرفتم که میشه دنیا رو با همهی حقیقتش جدی نگرفت. میشه غرق خیالات شد و به پس و پیش دنیا هیچ اهمیتی نداد. حتا میشه به خیالات رنگ واقعیت داد و با اونا زندگی کرد. برای همین از خیلی وقت پیش دیگه هیچی رو جدی نمیگیرم که اینجوری نه ترسی از آیندهای داری و نه حسرتی برای گذشته
فهیم
کتاب، کتاب، این کتابها که با اون تسلی آبکی که به ناامیدیهامون میدن جز عمیق کردن دردهامون به هیچ دردی نمیخورن.
فهیم
اون پرنده رو میبینی تو دل اون تاریکی؟ لای اون ستارهها؟ میبینی با دیدن این صحنهی عاشقونه چهجوری خشکش زده؟ عشق واقعی یعنی همین دیگه، پرنده رو از پریدن واداشتن.
فهیم
من که میدونم درد شماها چیه. شما آدمها یه سری تنلش مفتخورین که میخواین هر کاری دلتون خواست بکنین, اونوقت تا گندش دراومد یکی پیدا کنین و همهی کاسهکوزهها رو سر اون بشکونین، آره دیگه, بلاهت و شهوت و ضعف و خریت شما همهاش تقصیر منه، آره جون عمهتون.
فهیم
امثال من خوشبختی و بدبختی براشون خیلی هم فرق نمیکنه. منظورم اینه که تو زندگیشون هیچچیز خاصی وجود نداره که برای نداشتنش حسرت بخورن یا داشتنش رو آرزو کنن و یا مثلاً چیزی وجود داشته باشه که بتونه زندگی رو براشون زیرورو بکنه، البته این هیچوقت دلیل نمیشه که جون کندن بقیه رو برای رسیدن به خوشبختی و موفقیت درک نکنیم، اتفاقاً میتونم بگم که حتا بهتر از خودشون درک میکنیم و شاید هم این تنها دلیل زندگیمون باشه.
فهیم
این سالهای آخر زندگی ــ بعد از پیری رو میگم ــ هنوز هم یه چیزایی هستن که به آدم قوت قلب میدن:
۱. بچهها. هیچچیز دنیا برای من دوستداشتنیتر از یه بچه نیست.
۲. خاطرههای خوب. دوستها، دوستیها، عشق.
۳. بعد از اینهمه سال هنوز هم از دیدن نقاشیهای استادهای قدیمی هرات لذّت میبرم.
فهیم
از زندگی هر کسی فقط ثروت و قدرت و افسانههای عاشقونهاش با مال بقیه فرق میکنه، وگرنه مابقی، درد و جدایی و تنهایی و حسودی و دشمنی و اشک و بگومگو و فقر و فلاکت و بدبختی همه مثل لوازم خونههاشون مثل همدیگهاس
فهیم
از زندگی هر کسی فقط ثروت و قدرت و افسانههای عاشقونهاش با مال بقیه فرق میکنه، وگرنه مابقی، درد و جدایی و تنهایی و حسودی و دشمنی و اشک و بگومگو و فقر و فلاکت و بدبختی همه مثل لوازم خونههاشون مثل همدیگهاس
فهیم
حجم
۵۴۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۶۹۲ صفحه
حجم
۵۴۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۶۹۲ صفحه
قیمت:
۱۵۵,۰۰۰
۴۶,۵۰۰۷۰%
تومان