بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نام من سرخ | صفحه ۵ | طاقچه
کتاب نام من سرخ اثر اورهان پاموک

بریده‌هایی از کتاب نام من سرخ

۳٫۵
(۶۰)
آفتاب که زد پشت به طلوع ایستاد و یه دل سیرْ روشن شدن افق رو تو غرب نگاه کرد. بعدش هم برای نماز صبح رفت مسجد خلیفه و برای این‌که از نسیم صبحگاهی بیشتر لذت ببره رفت بالای مناره و از همون‌جا بود که با چشم‌های خودش از بین رفتن پانصد سال سنت خطاطی رو در طول فقط چند ساعت دید. ورود پرغرور سربازان هلاکو به بغداد رو دید ولی از مناره پایین نیومد. سقوط شهر و تارومار شدنش رو، قتل‌عام صدها هزار نفر زن و بچه رو، کشته شدن آخرین خلیفه‌ی اسلام و ویران شدن مرکز خلافت اسلامی رو ــ اسلامی که در پانصد سال گذشته بر نصف دنیا حکومت می‌کرد ــ به آتش کشیده شدن ده‌ها کتابخانه و ده‌ها هزار جلد کتابی رو که به دجله ریخته می‌شد دید ولی از اون بالا تکون نخورد
F.saljoughi
سکوت رو که دیگه داشت اذیتم می‌کرد شکستم و گفتم: «حکایت اول نشون می‌ده که اصول شخصی یه نقصه. حکایت دوم نشون می‌ده که یه نقاشی بی‌عیب‌ونقص نیازی به امضا نداره و حکایت سوم ترکیبی از حکایت اول و دومه و نشون می‌ده که دنبال سبک‌وسیاق شخصی بودن چیزی نیست جز جهالت و گستاخی.»
F.saljoughi
من نمی‌خوام خود یه درخت باشم، من می‌خوام مفهوم حقیقی وجود یه درخت باشم.
F.saljoughi

حجم

۵۴۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۶۹۲ صفحه

حجم

۵۴۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۶۹۲ صفحه

قیمت:
۱۵۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
...
۴
۵
صفحه بعد