بریدههایی از کتاب آشنایی با چند مفهوم کلیدی اخلاق
۴٫۴
(۶۰)
روزه، حکمت را به ارث میگذارد؛ «اَلصَّوْمُ یورِثُ الحِکْمَةَ.»
Sajede Moghadam
فرمودهاند: «مَنْ أَخْلَصَ الْعِبَادَةَ لِلَّهِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً ظَهَرَتْ ینَابِیعُ الْحِکْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَی لِسَانِهِ؛ هر که چهل صباح خالصانه خدا را عبادت کند، چشمههای حکمت از قلبش بر زبانش جاری میشود.»
Sajede Moghadam
«لَا أَطَّلِعُ عَلَی قَلْبِ عَبْدٍ فَأَعْلَمَ مِنْهُ حُبَّ الْإِخْلَاصِ لِطَاعَتِی لِوَجْهِی وَ ابْتِغَاءِ مَرْضَاتِی إِلَّا تَوَلَّیتُ تَقْوِیمَهُ وَ سِیاسَتَهُ؛ اگر از دل بندهام خبر یابم، و در آن دل دوست داشتن اخلاصِ در عبادتم و جلب رضایت خود را ببینم، مسلماً متولّی راست کرداری و تدبیر امورش خواهم شد.»
Sajede Moghadam
سوم آنکه دنیا و علاقهٔ مذموم به آن، پایهٔ همه رفتارهای غیرمخلصانه و سختیهای اخلاص بهحساب میآید. وقتی روزه میگیریم، و در واقع با یکی از شاخههای دنیاطلبی نهچندان مذموم مقابله میکنیم، از اساس، دنیاگرایی خود را تضعیف میکنیم. و وقتی این دنیاگرایی، هرچند در حدّ میل به خوردن و آشامیدن، تضعیف شد، طبیعتاً زمینه برای رهایی نفس از زیر یوق حبّ الدنیا پدید میآید. و وقتی در همین حد، دنیا در دل و دیدهٔ انسان بهخاطر امر خدا تضعیف شد، چنین آثار معنویای در پی خواهد داشت.
چهارم آنکه اساساً وقتی به آثار بسیار زیانبار شکمبارگی و راحتطلبی در خورد و خوراک، در ایجاد مانع برای تقرّب الیالله نگاه میکنیم، باید طبیعی بدانیم روزه که از خوردن و آشامیدنهای بیرویه جلوگیری میکند، چه آثاری در ایجاد صفای دل و پدید آمدن فرصت برای رشد هرگونه پاکی میتواند داشته باشد. آنقدر پرخوری و خوشآشامی قساوت قلب ایجاد میکند، که طبیعی است ما از روزه انتظار رقّت قلب داشته باشیم؛ و وقتی رقّت قلب پدید آمد، میل به خلوص و تمنّای «بهیگانگی رسیدنِ» انسان در دل شدید میشود و حتی آدم برای اخلاص در وجود خود احساس دلتنگی هم میکند.
Sajede Moghadam
«أکثَرُ أهلَ الجَنَّةِ البُله»، یعنی اکثر اهل بهشت کسانی هستند که از نوعی سادگی و سادهدلی برخوردارند.
Sajede Moghadam
«لَا بُدَّ لِلْعَبْدِ مِنْ خَالِصِ النِّیةِ فِی کُلِّ حَرَکَةٍ وَ سُکُونٍ لِأَنَّهُ إِذَا لَمْ یکُنْ هَذَا الْمَعْنَی یکُونُ غَافِلًا وَ الْغَافِلُونَ قَدْ وَصَفَهُمُ اللَّهُ تَعَالَی فَقَالَ: أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا وَ قَالَ: أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُون؛ لازم است عبد در همهٔ حرکتهای خود نیت خالصانه داشته باشد، که اگر اینچنین نباشد، «غافل» خواهد بود و غافلان اینگونه در کتاب خدا وصف شدهاند که فرمود: ایشان مانند چهارپایان هستند، بلکه گمراهتر. و فرمود: آنها همان غافلان هستند.»
Sajede Moghadam
: «خداوند روزه را برای آزمودن و تمرین اخلاص بندگان واجب کرد؛ فَرَضَ اللَّهُ الْإِیمَانَ تَطْهِیراً مِنَ الشِّرْکِ ... وَ الصِّیامَ ابْتِلَاءً لِإِخْلَاصِ الْخَلْق.»
Sajede Moghadam
شاید به همین دلیل روزه را زکات بدن نامیدهاند، که هم کم کردن در آن هست و هم سلامت جسم را به دنبال دارد. آنچنانکه رسول خدا (ص) فرمودند: «لِکُلِّ شَیءٍ زَکَاةٌ وَ زَکَاةُ الْأَبْدَانِ الصِّیامُ؛ هر چیزی زکاتی دارد و زکات بدن روزه است.» و نیز فرمودهاند: «صُومُوا تَصِحُّوا؛ روزه بگیرید تا صحت یابید و سلامت بمانید.»
Sajede Moghadam
حضرت علامه طباطبائی (رحمتاللهعلیه) در تفسیر المیزان میفرمایند: «کلمهٔ تزکیه که مصدر «یزَکِّیهِم» است، مصدر باب تفعیل است، و مصدر ثلاثی مجرد آن «زکات» است، که به معنای نموّ صالح است؛ نموّی که ملازم خیر و برکت باشد.» ولی همیشه کلمهٔ «زکات» در جاهایی استفاده شده است که یک نوع کم کردن، مقدمهٔ زیاد شدن و فزونی یافتن شده است. مانند زکات مال که موجب برکت در اموال میشود، یا زکات علم که همان نشر آن است و موجب افزایش آن میگردد. به این ترتیب گویا تزکیه بیشتر از اینکه «پاک نگاه داشتن» معنا بدهد، «پاک کردن» معنا میدهد.
Sajede Moghadam
نیکی آن است که کسی به خدا، و روز رستاخیز، و فرشتگان، و کتاب آسمانی، و پیامبران، ایمان آورده و مال خود را، با وجود علاقهای که به آن دارد، به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و در راهماندگان و گدایان و در جهت آزادی بردگان، انفاق کند و نماز را برپا دارد و زکات بپردازد و (همچنین) کسانی که به عهد خود ـ به هنگامی که عهد بستند ـ وفا میکنند و در سختیها و بیماریها و هنگام جنگ، استقامت به خرج میدهند. اینها کسانی هستند که راست گفتند و (گفتارشان با اعتقادشان هماهنگ است) و ایشان همان متقین هستند!»
saba
حجم
۷۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۷۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
قیمت:
۱۰,۰۰۰
۵,۰۰۰۵۰%
تومان