بریدههایی از کتاب هنر و رسانه
۴٫۵
(۴۱)
«تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل دهندهٔ اسلام ناب محمدی ـ صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم ـ، اسلام ائمهٔ هدی ـعلیهمالسلامـ، اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانهخوردگانِ تاریخِ تلخ و شرمآور محرومیتها باشد.»
العجل یا مهدی
«امروز نقش رادیو تلویزیون از همهٔ دستگاهها بالاتراست. اگر این اصلاح بشود یک کشور را میتواند اصلاح کند و اگر خدایی نخواسته انحراف در این باشد یک کشور را میتواند منحرف کند.»
ویکتـوریـا
اساساً امام (ره) هنر را وسیلهٔ صدور انقلاب میدانند.
ویکتـوریـا
«روحالله، واقعاً روحالله است. نشد یک روز ببینم که ایشان بعد از بسمالله در درس حاضر باشد. همیشه پیش از آن که بسمالله را بگویم حاضر بوده است.»
و همچنین میفرمودند:
«من شاگردی دارم به نام آقا روحالله که اگر به او تنها چند دقیقه درس بدهم، نمیگوید کم است، و اگر چند ساعت هم درس بدهم، نمیگوید کافی است.»
Sajede Moghadam
«مسألهٔ تبلیغ تنها به عهدهٔ وزارت ارشاد نیست، بلکه وظیفهٔ همهٔ دانشمندان و گویندگان و نویسندگان و هنرمندان است.»
Sajede Moghadam
اگر کسی را بیدلیل برای خودمان بزرگ کنیم، راه تفکر خود را بستهایم.
Sajede Moghadam
«تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل دهندهٔ اسلام ناب محمدی ـ صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم ـ، اسلام ائمهٔ هدی ـعلیهمالسلامـ، اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانهخوردگانِ تاریخِ تلخ و شرمآور محرومیتها باشد.»
این یکی از صریحترین پیامهای امام (ره) دربارهٔ هنر است.
عبدالحســــــین
مجال این همه دورخیز را به ما نمیدهند. علاوه بر این چنانچه با یک تکیهگاه نظری محکم از میانههای راه نیز آغاز کنیم میتوانیم به سر منزل مقصود برسیم. حالا اگر بخواهیم از میانه راه آغاز کنیم، از کدام تک
کاربر ۲۹۶۶۳۵۱
در آن مجلس رو به امام صادق (ع) کرد و گفت: چرا وقتی دوستان شما در جلسهای مینشینند، نمیتوانند عقیدهشان را مخفی کنند، و در همان جلسهٔ اول زود ولایتشان را لو میدهند؟ امام هم نه گذاشت و نه برداشت، جواب را گذاشت در کاسهٔ آن ملعون و فرمود: «لِحَلَاوَة الْإِیمَانِ فِی صُدُورِهِمْ» به خاطر شدت شیرینی ایمان در سینههایشان است. نمیتوانند خودشان را نگه دارند.
هنرمندی که از فرط شیرینی حقایق دینی و محبتش به این حقایق، آتش نگرفته باشد و با این آتش، عالم را نسوزاند، این حتماً آدم مشکلداری است. تهذیب نفس نکرده و هوای نفسش بر او غلبه کرده است. این مطلب خیلی روشنی است، و اصلاً به تحلیل پیچیدهای نیاز ندارد.
یاسمن
هنرمندی که بیان دیدگاههای خودش دربارهٔ هزار مسئلهٔ دیگر برای او بیشتر اهمیت دارد تا بیان حرف خدا، معلوم است که در اوج خودخواهی غرق است.
یاسمن
همین الآن ببینید دشمنان دین ما به کمک عدهای وهابی خشن و بیعاطفه که خودشان از اساس اینها را تقویت کردهاند، چه تلاش بیوفقهای برای زشت نشان دادن چهرهٔ اسلام انجام میدهند.
یاسمن
«مسألهٔ تبلیغ تنها به عهدهٔ وزارت ارشاد نیست، بلکه وظیفهٔ همهٔ دانشمندان و گویندگان و نویسندگان و هنرمندان است.»
یاسمن
چه کسی میتواند هنر را از عرفان جدا ببیند؟ و چه کسی مانند عارف که تمام حقائق عالم برایش مکشوف است، از حقیقت هنر آگاهی دارد؟
یاسمن
حضرت امام (ره) که مکرر از صدور انقلاب و اسلام صحبت میکردند، در یکی از صحبتهایشان در پاسخ به آن کسانی که تصور کرده بودند ما میخواهیم اسلام را با اسلحه و سرباز صادر کنیم، میفرمایند:
«و ما که میگوییم اسلام را ما میخواهیم صادر کنیم، معنایش این نیست که ما سوار طیاره بشویم و بریزیم به ممالک دیگر. یک همچو چیزی نه ما گفتیم و نه ما میتوانیم. اما آنکه ما میتوانیم این است که به وسیله دستگاههایی که داریم، به وسیله همین صداوسیما، به وسیله مطبوعات، به وسیله گروههایی که در خارج میروند، اسلام را آن طوری که هست معرفی کنیم. اگر آن طوری که هست معرفی بشود، مورد قبول همه خواهد شد. بشر به فطرتش [که] یک فطرت سالم است، اگر یک چیزی را القا بکنند، روی فطرت سالم خودش قبول میکند و قدرتمندها از همین معنا میترسند.»
:) ...
رسانه میتواند بسیار سازنده باشد، اما یکی از عوامل عدم تحقق این امر، کمبود الگوهای خوب و سازنده است. باید در رسانه قسمتی باشد، که صرفاً مسئولیت الگوسازی داشته باشد. اگر در برنامههای رسانه الگوهای مناسب عرضه شود، دیگران از روی آن برنامهسازی خواهند کرد. مثل کاری که شهید آوینی انجام داد و نوعی از مستندسازی را وارد بازار کرد.
|قافیه باران|
آنها هنرمندانشان را به طور کامل در خدمت اهداف غیر انسانیشان گرفتهاند، اما به بعضی از هنرمندان ما نمیشود گفت بالای چشمتان ابرو است. تا کسی میخواهد از آنان کاری در خدمت بیان زیباییهای دین طلب کند، میگویند: «آقا شعاری میشود. این میشود سلطهٔ ایدئولوژی بر هنر، من این کار را نمیکنم.»
|قافیه باران|
بهویژه در مقام ادارهٔ یک جامعه، نمیتوان حرکت جامعه را متوقف کرد، تا ابتدا مبانی اولیه مورد بررسی قرار گیرد، سپس نحوهٔ زندگی اجتماعی را تعیین کرد، و آنگاه به راه افتاد. زندگی مدتهاست که آغاز شده است و هر لحظه نیازمند فعالیت ماست.
گرچه این یک وضعیت خوب و ایدهآل است که همه چیز را از نقاط آغازین شروع کنیم، ولی هیچ گاه مشکلات و ضرورتها مجال این همه دورخیز را به ما نمیدهند. علاوه بر این چنانچه با یک تکیهگاه نظری محکم از میانههای راه نیز آغاز کنیم میتوانیم به سر منزل مقصود برسیم. حالا اگر بخواهیم از میانه راه آغاز کنیم، از کدام تکیهگاه محکم شروع کنیم؟
|قافیه باران|
«و از هنرهای بدآموز و مبتذل جلوگیری کنند. ملت عزیز در طول پنجاه سال سیاه اخیر گرفتار مجلات و روزنامههای تخریبکننده و فاسدکنندهٔ نسل جوان و از آنها بدتر سینماها و رادیو تلویزیون بود که با برنامههای خود ملت را به حد وافر در آغوش غرب و غربزدهها غلتانید و ضررهای رسانههای گروهی از خرابیهای توپ و تانکهاو سلاحهای مخرب بالاتر و بدتر است.»
Sajede Moghadam
موضعی دربارهٔ هر موضوعی، میفرمایند:
«هنر در عرفان اسلامی، ترسیمِ روشن عدالت و شرافت و انصاف، و تجسیم تلخکامی گرسنگانِ مغضوبِ قدرت و پول است.»
Sajede Moghadam
«هنر در مدرسهٔ عشق نشان دهندهٔ نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی است.»
Sajede Moghadam
حجم
۷۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
حجم
۷۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان